مجله مهر؛ فاطمه کریمی: حرف و حدیثها درباره برگزاری مراسم محرم در ایام کرونا زیاد و متنوع است. طبق رسمی قدیمی، قبل از آغاز محرم، بعضیها مراسم طشتگذاری برپا میکنند تا از اربابشان برای ورود به این ماه اجازه بگیرند. این اولین مراسم رسمی است که دارد پیش از شروع محرم کرونای برگزار میشود. به همین خاطر، هم سری زدم به یکی از پیرغلامان مراسم ظشتگذاری که بدجور دلش هوای محرم را کرده بود ولی امسال به خاطر کرونا مجبور به خانهنشینی شده و هم سری زدم به یکی از بزرگترین حسینیههایی که در تهران برای آذریها مراسم طشتگذاری را برگزار میکند تا ببینم، آیا امسال هم، مردها در نزدیکترین فاصله و چسبیده به هم طشت را روی دست میگیرند و عزاداری میکنند یا خیر. آنچه در آخرین ساعتهای روز چهارشنبه دیدم، عجیب بود....
دلتنگیهای پیرغلام امام حسین
در کوچه پس کوچههای منطقه ۱۶ تهران، در خانه دوطبقه قدیمی با پلههای فرششده، زن و شوهر مهربانی زندگی میکنند که تمام عمر خود را خدمتگذار درگاه اباعبدالله بودهاند. حاج یعقوب نامور میزبان من میشود. او ۴۰ سال است که مرثیه خوان مجالس امام حسین بوده. با لهجه شیرین آذری، فارسی صحبت میکند و حرفهایش را با توضیحی از مراسم طشت گذاری شروع میکند: «عادت ترکها این است که چند روز قبل از محرم، در حسینیهها، طشتی از آب پر میکنند و همراه با مرثیه سرایی و سینه زنی طشت را میچرخانند و زیارت میکنند. یک خورده هم نوحه میگوئیم تا غمگین شوند. من از زمان تولد پسرم در این مراسم نوحه میخوانم. آن موقع که میخواندم، خیلی سوزناک بود و همه میگفتند دوباره بخوان. اما حالا پیر شدم، نمیدانم چطور میخوانم.»
حاج یعقوب بر زادگاه خودش، اردبیل تعصب دارد و معتقد است اردبیلیها مراسم طشت گذاری را با سوز و شیرینی بیشتری بر پا میکنند. دفترچه شعری به زبانهای ترکی و فارسی کنار دستش دارد و از علاقهاش به شعرهای قدیمی منزوی میگوید. پیرمرد در خلوت خودش با این اشعار و رجز های عاشورایی عشقبازی میکند این را از حرمتی که برای دفترش قائل بود میشد فهمید.
اجازه محترمانه برای ورود به محرم
آذریها آب داخل مشک را استعاره از آب فرات میگیرند و میگویند سید الشهدا هنگام ورود به کربلا دستور میدهد آب مشکهایشان را در طشت بریزند و بعد ایشان از این آب هم به سپاه حر که راه را بر او و اصحابش بسته بود، میدهد و هم به سوارهایشان. از طرفی، این طشت و این آب استعاره از آب فراتی است که بر حضرت بسته شد. بیهوده نیست که حرمت خاصی برای آذریها دارد. این مراسم برای توسل به مقام والای علمدار کربلا برگزار میشود تا برای ورود به محرم اجازه بگیرند.
پیرغلام امام حسین با وجد از اصالت این مراسم میگوید: «من ۶۵ سال دارم و از بچگی که در روستا بودیم، خودم به چشم میدیدم که این مراسم در مسجد روستا انجام میشد. در هر استانی هم به نحوی برگزار میشود. شما فرض کنید این جا حسینیه است، ما و شما هستیم، ده نفر دیگر هم تشریف میآورند، طشتی را که کسی از قدیم نذر کرده است، پر از آب میکنیم و همان موقع، هر کس باید نیت کند وحاجتش را بگوید. بعد طشت را برمیدارند و دورتا دور میچرخانند و توسل میکنند. بعد از این مراسم و نوحهخوانیها، مردم آب طشت را تبرکی میبرند و به این ترتیب به استقبال محرم میروند.»
حاج یعقوب همسر خوشرو و مهربانی دارد که مدام دعای خیر روی لبهایش است و با سلیقه فراوان از ما مهمانانش پذیرایی میکند.
وقتی حاجی میگوید که در تمام عمر هر حاجتی داشته از حضرت عباس گرفته است، همسرش با اشتیاق تأیید میکند، انگار ذوق خفتهای در چشمانش جاریست که دوست دارد الطاف قهرمان بزرگ زندگیاش را برای همه تعریف کند، اما حیا میکند و رو میگیرد گرچه چشمانش همچنان برق میزنند.
روضههای آذری سوز غریبی دارند انگار زبان دل را بلدند و اثر میکنند. شاید در هر بیت دو کلمه قارداش و ابالفضل برای ما فارسیزبانها آشنا باشد اما همین دوتا هم کافیست تا اشک در چشمانمان بیقراری کند.
امروز که کمتر از چهل و هشت ساعت با خاصترین محرم این قرن مواجهیم در خانه حاج یعقوب جز من، نه مهمانی است و نه عزاداری. اما او دلش پیش روضهخوانیهای قدیمیاش است. با احترام کتاب شعرش را باز میکند، عینک نزدیکبینش را به چشم میزند، بسم اللهی میگوید و صدایش را آزاد میکند تا آسمان هفتم محضر ساقی العطاشی.
«یا حسین هیجرین د دائم / دیده گیریان آدوارام / آلتی گوشه قبری و ایلرم سلام اقلارام آقا»
«ای آتام نیشانی با وفا ابالفضل / کوی عشقدوربو کربلا ابالفضل / قانه من باتام یرددور پرچمین یاتار یردور / کاروان دایانسون»
چشمانش پر از اشک شده، صدای گریه آرام همسرش زیر صدای پر صلایش موج میخورد و سوز بیشتری بر دل میگذارد. مراعات نظیر واژگان ابالفضل، با وفا، پرچمین یاتار صحنهای پر از رنگ و تصویر در ذهن مینشاند.
«خبردارای عزادران، حسینین یاسی باشلاندی / اونلسون عالم اعلان، حسینین یاسی باشلاندی»
«اگر فکر عالمین السونسن گونلر معراج / گتر سن حضرت روح الامین باشلا گتر میشتان بلند»
پیرمرد مراعات نابلدی ما را میکند و با «یا حسین» محزونی مرثیهاش را پایان میدهد. چشمانش را از اشک پاک میکند و معذرت خواهی میکند. میگوید فارسی هم میتواند بخواند اما لطف مراسم طشت خوانی به روضه ترکی آن است. معلوم است که بدجور دلتنگ آن مراسم قدیمی است.
حاج آقا نامور که هرسال در این بازه زمانی دو سه جا مراسم داشته است امسال برنامهای ندارد چون بسیاری از متولیان هیئتهای سنتی از دنیا رفتهاند و برگزاری این مراسم کمرنگ شده. از طرفی امسال به دلیل شرایط کرونایی این مراسم ممنوع شده است اما مساله اینجاست که هنوز هم اطلاعیه ی مراسم طشت گذاری در برخی هیئتها دیده میشود. پس من راهی یکی از بزرگترین و مهمترین هیئتهای برگزارکننده این مراسم که تبلیغ هم کرده میشوم، تا ببینم طشتگذاری در روزگار کرونا چه حس و حالی دارد.
وقتی کرونا نقشهها را نقش بر آب میکند
حسینیه اعظم مکتب العباس از آن حسینیههای اصیل آذری است که متولیان آن اردبیلیهای مقیم تهران هستند. همه ساله مراسم طشتگذاری با شکوهی در این حسینیه برگزار میشود. امسال هم بر خلاف انتظار بنر این مراسم به چشم میخورد.
قرار است مراسم ساعت یازده شب با قرائت زیارت عاشورا شروع شود و تا حوالی ساعت ۱۲ شب مراسم طشتگذاری انجام شود. شهر در خاموشی است اما نقطهای نورانی در حوالی عبدلآباد خیابان شکوفه دیده میشود. نزدیک حسینیه ماشینها قطار شدهاند و ورودی حسینیه کم کم شلوغ میشود. تعداد ماشینهای پارک شده، اضطراب تجمع جمعیت و خطر ابتلاء به کرونا را در دل میاندازد اما از در حیاط حسینیه به بعد، این اضطراب بیمعنی میشود. از همان ابتدا سرتاپا همه را ضدعفونی میکنند و ماسک توزیع میکنند. ظرفیت ۳ هزار نفری داخل شبستان به ۶۰۰ نفر تقلیل پیدا کرده. حسینیه بنای نیمهکارهای است که هنوز ظریفکاری نشده است با این حال تمام در و پنجرهها باز هستند. حیاط بزرگ حسینیه و کوچه کنار آن هم برای مازاد جمعیت فرش شده است. همه به زبان ترکی صحبت میکنند. تعداد بسیار انگشتشماری نیز فارسی را با لهجه ترکی حرف میزنند. همهمه صحبت خانمهایی با النگوهای پهن و چادرهای طرح دار مشکی فضای حیاط حسینیه را پر کرده. حتی اگر صدها سال متولی هیئت یا روضه باشی، باز مراسم شب اول دلشوره خاصی در دلها میاندازد.
از بدو ورود میتوان حس کرد مراسم امسال هیچ شباهتی به سالهای گذشته ندارد. دیگر خبری از تنگ نشستن، گرما، کلافگی و هوای خفه طبقهی بالای حسینیه نیست. فضا بیشتر است و هر چندنفر که با هم آمدهاند در فاصله نیم متری با گروه بعدی نشستهاند. فکر این که در این شرایط کرونایی چطور میتوان طشت را پر آب کرد، میان این جمعیت چرخاند، سینهزنی کرد و بعد تبرکی برد و از کرونا هم جان سالم به در برد، احتمالاً در ذهن تمام عزاداران میچرخد که اعلام میکنند امسال به دلیل ممنوعیت مراسم طشت گذاری و پروتکلهای بهداشتی، طشت را آب نمیکنند و فقط آن را در محل مشخص قرار میدهند و عزاداری میکنند.
قرائت زیارت عاشورا، روضه خوانی و سینه زنی برای اجرای این سنت قدیمی همچنان پابرجاست. اما خدا میداند چندین نفر کل سال را منتظر بودند تا از آب تبرکی طشت برای باز شدن گرهشان استفاده کنند ولی کرونا تمام نقشهها را نقش بر آب کرد.
خیلی از آنهایی که در میان این جمع هستند و به هزار امید (هرچند دل نگرانی از بیماری) خودشان را به اینجا رساندهاند، به واسطه توسل به قمربنی هاشم حاجتروا شدهاند و پس از آن، هر سال نذرهای مختلفی را ادا میکنند. خادمین حسینیه اعظم مکتب العباس به قدری شفای بیماران و بچهدار شدن افراد به واسطه این توسلات را دیدهاند که این امر را بدیهی میدانند. حالا مهم نیست از آب طشت خورده باشند یا نه. آنها از صمیم قلب اطمینان دارند که ساقی کربلا کسی را دست خالی از این مجالس بدرقه نمیکند. دل دادن به ماجرای عاشورا اهمیت دارد.
لور محرم-آچیلدی پرچم-کیمون وار عشقی-عزایه گلسون
دخیل اولانلار-مریض اولانلار-قرا گینسون-دوایه گلسون
* عکس اصلی خبر و تمام عکسهای استفاده شده در داخل خبر مربوط به برگزاری مراسم در سالهای گذشته است.
نظر شما