محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه ،درگفتگو با خبرنگار مهر، طی قرن گذشته ، ژئوپلتیک خلیج فارس، به گونه ای دچار تغییر و دگرگونی شده است این امر به تغییر مبادله قدرت در منطقه بر می گردد، به طوری که بعد از فروپاشی شوروی تلاش ایالات متحده برای تسلط هر چه بیشتر بر ذخایر استراتژیک منطقه دو چندان کرده است.
وی با بیان این مطلب اظهار داشت: با فروپاشی ساختار دو قطبی و تلاش های آشکار ایالات متحده برای ایجاد نظم نوین جهانی، منطقه خلیج فارس بدلیل خلاء، قدرت "شوروی" با چالش های مختلفی روبرو گشت. بعد از فروپاشی شوروی "1990" تلاش ایالات متحده برای تسلط هر چه بیشتر بر ذخایر استراتژیک منطقه دو چندان شد. به طوریکه رشد هژمونیک گرایی آمریکا وابستگی کشورهای عربی را به آمریکا در پی داشت.
این استاد دانشگاه افزود: پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث تحت لوای "اشاعه دموکراسی" و "برقراری امنیت پایدار"، در منطقه شاهد شکل گیری الگوی جدید امنیتی به محوریت غرب بودیم حضور نظامی ودخالت آمریکا در ترتیبات امنیتی منطقه بر هم زننده ثبات و منافع ملی ایران قلمداد می شود.
بنابراین الگوی رفتاری ایران در این برهه را می توان به عنوان پاسخی به شرایط و شکل بندی امنیتی خلیج فارس دانست. در این دوران، ایران با اجرای سیاست شفاف سازی و اعتماد سازی در روندهمکاری های منطقه ای با کشورهای حوزه خلیج فارس تلاش نمود که از تصاعد تنش های درون منطقه ای جلوگیری کند.
به گفته این استاد دانشگاه ، در این راستا ایران ضمن محکومیت تجاوز عراق به کویت و تاکید بر حاکمیت مستقل کشورهای منطقه توانست ضمن رفع هر گونه سوء تفاهم موجود، زمینه را برای همکار یهای اقتصادی و امنیتی فراهم سازد که نمود عینی این همکاری را می توان در تعاملات سازنده تهران - ریاض مشاهده کرد.
مظاهری ادامه داد: ایران و عربستان به عنوان دو کشور تاثیر گذار در حوزه خلیج فارس برای نخستین بار تمایل خویش را به عقد پیمان امنیتی نشان دادند اما با توجه به نفوذ و سلطه بازیگران قدرتمند جهانی در منازعه ضد ایران، مخاطرات قابل توجهی را برای امنیت ملی ایران به همراه داشت.
وی گفت: از زمان سرنگونی صدام، حضور نظامی آمریکا در منطقه و وابستگی کشورهای عربی از لحاظ تسلیحاتی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و استراتژیک خلیج فارس را تحت تاثیر مولفه های غربی و غرب گرایی قرار داده است. نشانه های یاد شده را می توان در مولفه هایی از جمله پایگاه های نظامی، قرار دادهای امنیتی، نیروهای نظامی، ملاحظه گری سیاسی و الگوی تحقق اهداف امنیتی آمریکا مشاهده نمود.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به الگوی جدید امنیتی در منطقه اشاره کرد و گفت: بعد از فروپاشی رژیم بعث دولتمردان کاخ سفید سرمست از پیروزی های جدید در منطقه تلاش کردند که با ارایه الگوی جدید امنیتی متشکل از کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر و سوریه در قالب 602 ضمن تثبیت اوضاع منطقه، شرایط را برای انزوای سیاسی و اقتصادی ایران فراهم سازند، ولی این پیمان به دلیل اختلافات درونی کشورهای منطقه و ناتوانی سوریه و مصر در شکل دهی الگوی جدید ترتیبات امنیتی با شکست روبرو گشت با این وجود کشورهای غربی سعی نمودند که اهداف خود را بر اسااس شکاف های منطقه ای، اعمال نمایند.
مظاهری خاطر نشان کرد: آنان بر این امر واقف اند که بدبینی قابل توجهی در روابط کشورهای عربی و ایران وجود دارد لذا با ادعای واهی از جمله تلاش ایران برای دستیابی به به تسلیحات اتمی چنین وانمود کردند که ایران امنیت منطقه را در خطر آشکار قرار داده است.
به گفته وی متاسفانه فضاسازی رسانه ای غرب کارساز واقع شد به طوریکه اعراب با تهدید آمیز خواندن فعالیت های صلح آمیز ایران خواستار توقف این فعالیت ها شدند. در چنین شرایطی امکان و احتمال برقراری امنیت منطقه ای "بدون دخالت نیروهای خارجی" مسیر نبود. از این رو اصلی ترین هدف استراتژی ایران را می توان بازسازی شکاف از طریق کنترل و مدیریت بحران دانست.
مظاهری ادامه داد: شرایط جدید باعث شده است که ایران تعاملات گسترده سیاسی و اقتصادی را با کشورهای خلیج فارس در دستور کار خویش قرار دهد و حتی برای ایجاد سیستم جدید امنیتی منطقه و رفع هر گونه تعارض درونی منطقه ای، پیشنهاد پیوستن به شورای همکاری خلیج فارس را نیز ارایه دهد.
این استاد دانشگاه در ادامه این گفتگو تاکید کرد که استراتژی جدید تحت عنوان تعامل سازنده با اعراب را باید در ادامه سیاست تنش زدایی و اعتماد سازی دانست. ایران در قالب این استراتژی سعدی نمود که کشورهای حوزه خلیج فارس را به این باور برساند که اولا هیچ گونه تهدید امنیتی از ناحیه ایران متوجه آنها نیست و ثانیا این باور را پیدا کنند که هر نوع خطر برای امنیت ایران، مخاطره و تهدیدی برای کل امنیت کشورهای منطقه است.
مظاهری به زمینه های تعامل منطقه ای اشاره کرد و گفت: ایران و کشورهای منطقه در شرایطی به یک الگو و تعامل سازنده خواهند رسید که دید و منافع مشترک داشته باشند. در این میان اسلام و ارزشهای والای آن به عنوان هویت مشترک کشورهای منطقه در مقابل فزون طلبی های غرب محسوب می شود. مخرج مشترک منافع ملی کشورهای منطقه تهدیدی بنام غرب است که تحت عنوان مقابله با اسلام گرایی صورت می گیرد در این شرایط تهدید مشترک، بنیان های مشترکی را برای همکاری درون منطقه ای فراهم ساخته است.
وی تصریح کرد: در وضعیت موجود، الگو موثر و مطلوب ایران برای ایفای نقش موثر در خلیج فارس بر اساس الگوی مشارکتی "برابر و هم وزن" صورت می گیرد که به مفهوم حداکثر سازی قدرت منطقه ای در مقابل حداقل سازی عناصر مداخله گرای خارجی است. این الگو به مفهوم هژمونیک گرای ایران و تحمیل خواسته به کشورهای منطقه نیست بلکه تعمیم منافع مشترک و ایجاد وابستگی منطقه ای برای احراز از هرگونه شکل گیری الگوی غربی است.
این تحلیلگر مسائل بین المللی بر این اعتقاد است که رفتاری آمریکا و تلاش برای ایجاد امنیت یکجانبه بدون حضور بازیگران تاثیر گذار مثل ایران نمی تواند کمکی به امنیت منطقه داشته باشد از این رو در شرایط فعلی کشورهای منطقه با اتکا به توانمندی های داخلی و منطقه ای خویش با مشارکت و همکاری بیشتر راه را برای امنیت سازی و ائتلاف فراهم سازند.
وی با بیان اینکه امنیت منطقه خلیج فارس به دلیل اختلافات مرزی و سرزمین و نیز در هم تنیدگی فرهنگی و سیاسی با چالش جدی مواجه است گفت: ورود عناصر مداخله گر و ناهمگون به سیستم منطقه تداوم مناقشات را در پی داشته است.
مضاهری در پایان تاکید کرد : الگوی مطلوب برای امنیت منطقه در چنین شرایط شکننده توجه کنش گران محلی به همکاری متقابل و چند جانبه برای نیل به امنیت مشاع می باشد در امنیت مشاع هر یک از بازیگران بر اساس توانمندی های خود مبادرت به همکاری امنیتی می نمایند.
نظر شما