به گزارش خبرگزاری مهر، کیهان نوشت: هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، از ۲۵ آذر آغاز شده و تا دوم دی ادامه خواهد داشت. این جشنواره که قبلاً با نام تئاتر دفاع مقدس شناخته میشد، با ورود موضوعات جدید و به روزتر با نام تئاتر مقاومت شناخته میشود. به دلیل شیوه ویروس کرونا، همه آثار این جشنواره به صورت اینترنتی به نمایش در آمدهاند.
تئاتر مقاومت به اصیلترین مضامین انسانی میپردازد؛ از آزادگی و عدالتخواهی گرفته تا ایثارگری و از جان گذشتگی، از پیام معنوی جبهههای دفاع مقدس و مدافعان حرم تا مخالفت با ظلم و تجاوز در سرتاسر جهان، از مرور زندگی قهرمانان ملی تا سربازان گمنام، از مبارزه با داعش تا مقابله با کرونا و… چکیده تئاتر مقاومت، اصلیترین محور همه درامهای ماندگار تاریخ، یعنی تقابل خیر و شر و دفاع از حق در مقابل باطل، در همه ساحتهای زندگی فردی و اجتماعی بشر است. در این جشنواره همچنین یاد سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی گرامی داشته خواهد شد.
اما برگزاری جشنوارههای موضوعی، بهانهای برای آسیب شناسی و شناخت فرصتهای پیرامون آن موضوع است.
به مناسبت برگزاری هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، به اصلیترین موضوع این جشنواره، یعنی دفاع مقدس در تئاتر میپردازیم. با ما همراه باشید.
دلایل مظلومیت تئاتر مقاومت
یکی از اهداف برگزاری جشنواره تئاتر مقاومت، حمایت از تئاتر دفاع مقدس است. تئاتر دفاع مقدس، یکی از جریانهای مظلوم و محجوب اما استوار و با افتخار در عرصه هنرهای نمایشی کشورمان است. امسال نیز در جشنواره تئاتر مقاومت، چند اثر قابل توجه درباره قهرمانانی چون شهید ابراهیمهادی، شهید برونسی و… روی صحنه رفته است که از پرمخاطبترین نمایشهای این جشنواره هستند. اما کارشناسان معتقدند که تئاتر دفاع مقدس، آنچنانکه بایسته و شایسته است، قدر نمیبیند و مهجور واقع شده است. سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی در مقالهای با عنوان «آیا تئاتر زنده میماند؟» که در سال ۱۳۷۱ به رشته تحریر درآمد، نوشته بود: «تئاتر امروز ایران مصداق شجرهای است که ریشه در عمق خاک ندارد و با طوفانی نه چندان شدید فرو خواهد افتاد... دوران جلوهفروشی طاوس پیر غرب گذشته و آن شیفتگی جنونآمیز که ما را از تأمل و تفکر در خودمان باز میداشت فرو نشسته است. عهد بشر با خدا تجدید گشته است و اگر تئاتر از مقتضیات این تجدید عهد تاریخی غفلت کند، سر از بستر این بیماری برنخواهد داشت و خواهد مرد.»
پیشبینیهای شهید آوینی درست از آب درآمد؛ با نادیده گرفتن ارزشها و تئاتر ارزشی، متأسفانه چند سال است که تئاتر ما به بیماری غربزدگی، ابتذال و دوری از هویت و ملیت خودش دچار شده است!
«حفیظ الله رفیعی» کارگردان پیشکسوت تئاتر درباره دلایل مهجوریت نمایشهای دفاع مقدس در تئاتر امروز ما میگوید: «با پیروزی انقلاب اسلامی ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، متحول شد و همان طور که انتظار میرفت تغییرات بنیادینی هم در حوزه تئاتر شکل گرفت. به ویژه با نگاه امام خمینی (ره) نسبت به هنرهایی چون تئاتر و سینما، دریچههای امیدبخش برای تعالی این هنرها گشوده شد. بارقههای امید در دل هنرمندان دلسوخته و انقلابی روشن شد تا در ایجاد تمدن نوپای اسلامی با تحولات همراه شوند. طی سالهای پس از پیروزی انقلاب تا پایان جنگ تحمیلی، شاهد نقش مثبت و رو به ترقی تئاتر در جامعه انقلابی بودیم. اما برخی از پدیدهها و عناصر آلوده در حوزه فرهنگ و هنر از بین نرفتند و فقط کمر خم کردند تا با گذشت زمان و فراهم شدن فرصتها دوباره رخ نمایان کنند.»
وی ادامه میدهد: «تا سالهای میانی دهه ۷۰ با اوج گیری تئاتر دفاع مقدس و برگزاری جشنوارههای تئاتر افراد جدیدی وارد حوزه تئاتر شدند. اما با روی کار آمدن دولت اصلاحات، فضا افسارگسیخته شد و آثار سؤالبرانگیزی روی صحنه رفتند. موجی از آثار تمام فضای تئاتر کشور را در بر گرفتند که عمدتاً دو مشخصه داشتند؛ آثاری با مضامین سیاسی که نظام را زیر سوال میبردند و آثاری که به صورت مستقیم به موضوعات غیراخلاقی و هنجارشکن میپرداختند. این موجها نه به صورت یک اتفاق یا استثنا، بلکه به صورت یک عادت در تئاتر کشور رایج شدند. حتی در مقطعی، نمایشی با محتوای توهین به مقدسات با سفارش یکی از مدیران تولید شد، البته در نهایت روی صحنه نرفت. از این پس، فضای تئاتر ما به سمتی رفت که نه تنها منطبق با شرایط جامعه ما نبود بلکه در تعارض کامل با فرهنگ و آداب و عرف رایج حرکت میکرد. اوج این جریان، اجرای نمایش «هدا گابلر» بود و باعث جنجال در فضای فرهنگی کشور شد و کار به مجلس و قوه قضائیه هم کشید.»
وی میگوید: «البته باید گفت از آنجا که بسیاری از مدیران به تماشای نمایشها نمیرفتند خیلی از آثار مسئلهدار تولید و اجرا شدند و کسی هم صدایش در نیامد. این روند به صورت افسارگسیخته شدت فزایندهای پیدا کرد تا آنجا که یکی از کارگردانهای شبه روشنفکر تئاتر افسوس خورد که نمیتواند یک نمایش با موضوع همجنس بازی در ایران تولید کند!»
محدودیت در جشنوارهها
برگزاری جشنواره تئاتر مقاومت گرچه یک فرصت و موقعیت برای نمایش آثار دفاع مقدسی است، اما مسئله مهم این است که اجرا و بزرگداشت این نوع نمایشها فقط به جشنوارههایی چون مقاومت محدود شده است.
«علی اکبر باقری ارومی»، نمایشنامهنویس و کارگردان پیشکسوت تئاتر میگوید: «دفاع مقدس، در عین اینکه یک مقطع مهم از تاریخ معاصر کشورمان به حساب میآید، برای ایرانیان دلسوخته نیز یک مسئله ملی است. ایستادگی هشت ساله ملت ایران در برابر رژیم بعث عراق (به نمایندگی و با پشتیبانی قدرتهای استکباری جهان) ذخیره پایان ناپذیری از جوانمردی، شرافت، غیرت و حمیت ملی مردم کشورمان است؛ به همین دلیل هم فراتر از یک افتخار، دارای تقدس است. با این اوصاف، این انتظار که همه رشتههای هنری مکلف به بازنمایی ابعاد دفاع مقدس هستند، توقع بیجایی نیست. تقریباً همه عرصهها و زمینههای هنری در کشورمان نیز به آن میپردازند. برخی کمتر و برخی بیشتر. شعر بیشتر به این موضوع پرداخته و رمان کمتر. اما در این میان، عرصهای که گویا با فرهنگ دفاع مقدس قهر کرده، تئاتر است. متأسفانه تنها نشانه توجه هنرهای نمایشی ما به جنگ تحمیلی، برگزاری جشنواره تئاتر مقاومت است. و الا در اجرای عمومی حرکت قابل توجهی را شاهد نبوده ایم. متأسفانه انگشتشمار نمایشهایی هم که طی سالهای اخیر به این موضوع مهم پرداختهاند، جنبه انحرافی و به اصطلاح ضد جنگ داشتهاند. به جز برخی نمایشها که هر سال در هفته دفاع مقدس و برخی مناسبتهای دیگر اجرا میشوند، عملاً دستهای تئاتر ما در برابر مطالبه مردم خالی است. به راستی از میان دهها نمایشی که در طول یک سال در مجموعه تئاتر شعر روی صحنه میروند، چه تعدادی با رویکرد خالصانه و صادقانه به دفاع مقدس میپردازند؟ این پرسش را باید از مدیران هنرهای نمایشی پرسید. گرچه هنرمندان و اهالی تئاتر مکلف به ادای دین به حماسههای مقدس این ملت هستند، اما آنها به هر حال در میدان سیاستهای مدیران فرهنگی و به طور خاص، مسئولان عرصه هنرهای نمایشی فعالیت میکنند. بنابراین قبل از هنرمندان باید مسئولان را مواخذه کرد که چرا طی دو دهه گذشته همواره دست روی دست گذاشتند و تدبیر امیدوارکنندهای برای رهایی تئاتر دفاع مقدس از حصار مظلومیت و انزوا نیاندیشیدند؟!»
وی تصریح میکند: «باید توجه داشت که این فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس نیست که نیازمند توجه هنرمندان است، چون این ارزشها متصل به عاشورا و اصیلترین شاخصهای انسانی است و همیشه و در همه حالت، زنده و پویا بوده و خواهد بود. حقیقت این است که این هنرمندان ما هستند که برای عبور از غبارهای روزمرگی و روزمردگی محتاج دفاع مقدساند. تئاتر امروز ما در عمل دچار قهر با مردم شده است و به جز قشر خاصی، عامه مردم هیچ علاقه و تعلق خاطری به آن ندارند. بهره از ارزشهای دفاع مقدس، فرصتی است برای اهالی تئاتر تا از پوسته غربت و دوری از متن مردم خارج شوند و بار دیگر خویشتن حقیقی خویش را بیابند.»
انحرافی به نام تئاتر ضدجنگ
یکی از آسیبهای وارده به تئاتر مقاومت، نمایشهایی با مضمون ضدجنگ درباره دفاع مقدس است! طی سالهای اخیر، برخی از نمایشها هر چند با عنوان تئاتر دفاع مقدس اما در واقع علیه جنگ دفاعی ما و با تقلید یا الهام از نمایشنامههایی درباره جنگ جهانی دوم روی صحنه رفتند و با تقدیرهایی هم همراه شدند!
مهدی متولیان، نویسنده و منتقد هنری درباره این نوع نمایشها میگوید: «جنگ جهانی دوم و جنگ تحمیلی ما دو ماهیت کاملاً متفاوت دارند که نحوه مواجهه با واقعیات و حقیقت کلی هر یک از آنها را متفاوت میکنند. جنگ جهانی دوم در شکلی بسیار احمقانه، انگار که مشتی کودک درباره آن تصمیم گرفته باشند، پدیدار شد و ترور یک شاهزاده در یک کشور کوچک اروپایی آتشی روشن کرد که تا شرق آسیا را درگیر کرد. جز حماقت، غرور، و بیعقلی حاکمان کشورها چه عاملی میتواند به ترور یک شخص چنین وسعت و دامنهای بدهد؟ و بعد آنچنان در توحش و ویرانگری سنگ تمام بگذارند که طی شش سال چندده میلیون قربانی غیر نظامی برجا بگذارند؟!
در حالی که جنگ بین عراق و ایران با تجاوز حماقتآمیز و جاهطلبانه یک طرف شروع، و با دفاع تمام قد طرف مقابل ادامه یافت. طرف مقابل، ایران، در برابر این حماقت، انتخابی جز دفاع نداشت، اما آن را به کاملترین شکل و برای تضمین آینده، آنچنانکه تا دهها سال بعد هیچ متجاوزی جرأت تکرار پیدا نکند، انجام داد. گذشته از این، در سوی شرقی جنگ - که نامش را نه جنگ، بلکه دفاع گذاشتند- برحسب حقانیت رفتار دفاعی و همچنین زمینه فرهنگی موجود، یک جهش معنوی و عرفانی بینظیر در هویت جمعی ایرانیان رخ داد که این دفاع را تقدّس بخشید. گرچه بسیاری واژه «دفاع مقدس» پروپاگاندا برای ترغیب و تهییج مردم میدانند، اما واقعیت بزرگی در آن عبارت نهفته است که کمتر مورد مداقه بوده است.»
وی میافزاید: «رسالت تئاتر دفاع مقدس پاسداری از این توسعه روحانی است تا ثمرات آن نسلهای آینده و بلکه بشریت را برخوردار کند و همان فقر معنوی انسان - که درونمایه نمایشنامههای ساموئل بکت را تشکیل میداد - برطرف کند. گرچه اذعان داریم که با بسیاری ندانمکاریها این ثمرات معنوی سست شده، و برای خیلی از مخاطبان صورت افسانه و اسطوره یافتهاند. اما به هر روی مبرهن است که رویکرد به دفاع مقدس، با رویکرد به جنگ جهانی دوم، از ثری تا ثریا متفاوت است و به زعم بنده اگر یونسکو و بکت و کامو و همینگوی و امثالهم هم با دفاع ما مواجه میشدند، این تفاوت عمیق را درمییافتند.»
نظر شما