به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «ششماه در ایران (سفرنامه ادوارد استاک)» با ترجمه شهلا طهماسبی بهتازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب چهارمین کتاب مجموعه «ایران قاجار در نگاه اروپاییان» است که اینناشر منتشر میکند و پیش از این، کتابهای «نماهایی از ایران» شامل یادداشتهای سر جان مَلکُم، «ماموریت به ایران» (ایران در جنگ جهانی اول) نوشته مارتین هنری دانوهو و «نگاهی به ایران» شامل خاطرات دوروتی دو وارزی همسر یکی از دیپلماتهای بلژیکی در قالب اینمجموعه منتشر شده است.
«ششماه در ایران» نوشته یک ایرلندی است که دربارهاش اطلاعات زیادی وجود ندارد و کارمند غیرنظامی حکومت هندِ انگلستان یا راجِ بریتانیا بوده است. او همچنین از مقامات سازمان «منطقه و مستعمره» در ایالات شمالغربی هند بوده که بعدها اوتارپرادش نام گرفت. استاک پس از هشتسال کار در هندوستان، در ژانویه سال ۱۸۸۱ میلادی/ ۱۲۹۸ هجری قمری، به قصد سفر به اروپا از راه ایران و دیدن کشور پر رمز و رازی که دربارهاش شنیده بود، از هند خارج و وارد ایران شد. او از طریق سفر دریایی، وارد بندر بوشهر و از بوشهر به تهران رفت.
کتاب پیشرو با دیدگاه واقعگرایانه و جامعهشناسانه نوشته شده است. به اینترتیب مخاطب آن هم با مردم و جامعه ایران آشنا میشود، هم طبیعتش. ادوارد استاک سال ۱۸۸۲ دوباره به هند برگشت و به سرپرستی سازمان جدید ثبت اراضی و کشاورزی ایالت آسام منصوب شد. به اینترتیب علاوه بر انجام وظایف رسمی، تحقیقات زیادی درباره اقوام و زبانهای مختلف هندی انجام داد که نتیجهاش چاپ کتاب «مِکریها» درباره قوم مکری در هند بود. او ۲ سال بعد، در ۱۸۸۴ بر اثر بیماری در سیوهفتسالگی درگذشت.
نسخه اصلی کتاب «ششماه در ایران» که ترجمه فارسی از روی آن انجام شده، سال ۱۸۸۲ منتشر شده است. اینکتاب ۲۶ فصل دارد که عناوینشان بهترتیب عبارت است از:
از بریلی به بوشهر، بوشهر به شیراز، تختجمشید، شیراز به فیروزآباد، فیروزآباد، فیروزآباد به لار، لار، لار به سعیدآباد، سعیدآباد به کرمان، کرمان، کرمان به یزد، یزد، شیرکوه، یزد به اصفهان، اصفهان، اصفهان به چغاخور، زردکوه، زرکوه به تهران، تهران، تهران به دماوند، دماوند به مشهدسر، به سوی دریای خزر و خانه، مختصات جغرافیایی، یادداشتهایی درباره نظام مالیات اراضی در مناطق جنوبی و مرکزی ایران، اشاراتی در مورد وضعیت کنونی ایران، در باب سفر به ایران.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
موقع صبحانه که کباب دنده عالی بود و با دست و بدون کارد و چنگال میخوردیم یکی از پسرهای ایلبیگی گفتگوی هیجانانگیزی با من به راه انداخت. او گفت بختیاریها قبلا به اصفهان مالیات نمیدادند، حالا سالی ۱۰۰۰۰ تومان میدهند. اما میتوانند خیلی راحت بریزند و اصفهان را بگیرند. آنها از قدیم با قشقاییها خصومت دارند و مدعیاند که آنها را از چغاخور بیرون انداختهاند. با اینحال، قشقاییها در گَندمان در جنوب چغاخور که فقط پنجفرسخ با آن فاصله دارد سکونت دارند. بعد از من پرسید آیا ویگ هستم یا توری، و نظرم در مورد وضعیت سیاسی فعلی ایران چیست. من گفتم به نظر من ایران از سه نظر خوشبخت است، آرامش داخلی، آزاد بودن از قید بدهی، و دوری از دخالت بیجای اروپا. او تایید کرد، اما امتیاز چهارمی را اضافه کرد که به نظرش از همه مهمتر بود _ صعبالعبور بودن راههای کوهستانی که کسی نمیتواند [به راحتی] به آنها راه پیدا کند. (راستش من اعتقاد ندارم که راههای ایران مانعی بر سر راه ارتشی باشد که بتواند بر مشکلات واقعی حمل و نقل و تامین غذا فایق آید.)
اینکتاب با ۳۵۱ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما