۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ۱۳:۱۱

ضرورت احیای سریال‌های خانوادگی در جامعه اسلامی

ضرورت احیای سریال‌های خانوادگی در جامعه اسلامی

«سریال خانوادگی» یکی از مؤلفه‌های فرهنگی جذاب و پر مخاطب در کشورمان بوده است. سریال‌هایی که مماس با فرهنگ، آداب و رسوم، اخلاق و در یک کلام، فرهنگ بومی مردم این دیار بوده‌اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، کیهان نوشت: این روزها سریال‌های مناسبتی سیما برای نوروز و ماه مبارک رمضان در حال آماده شدن هستند. سریال‌هایی که یکی از اصلی‌ترین سرگرمی‌های فرهنگی مردم در ایام پیش رو خواهند بود.
اما به نظر می‌رسد که سیما در این مناسبت‌ها نیازمند تلاش برای نوسازی و احیای دوباره سریال‌های خانوادگی است. به ویژه اینکه همچنان با ویروس کرونا درگیر خواهیم بود و با این شرایط نیازمند آثار فرهنگی هستیم که بتوانند هم اوقات فراغت و در منزل ماندن را برای مردم جذاب‌تر کنند و هم یاریگر پالایش و بهسازی روانی مخاطب باشند. در این شرایط است که تولید و پخش سریال‌های خانوادگی، می‌تواند یک اولویت فرهنگی باشد.
«سریال خانوادگی» یکی از مؤلفه‌های فرهنگی جذاب و پر مخاطب در کشورمان بوده است. سریال‌هایی که مماس با فرهنگ، آداب و رسوم، اخلاق و در یک کلام، فرهنگ بومی مردم این دیار بوده‌اند.
متأسفانه، سال‌هاست که نمایش این‌گونه سریال‌ها در رسانه ملی کاهش یافته است. این در حالی است که در دهه‌های پیش، آثاری روی آنتن می‌رفتند که هم روایت گر تصویری خالص و دوست داشتنی از خانواده بودند و هم مردم را مجذوب خود می‌کردند؛ سریال‌هایی چون «در خانه»، «قصه‌های مجید»، «آرایشگاه زیبا»، «پدر سالار»، «در پناه تو»، «در قلب من» و… از جمله این آثار بودند که داستان‌های آنها اغلب در گرماگرم روابط و کشمکش‌های خانوادگی و در فضاهای سنتی می‌گذشت.
خانواده‌های ایرانی در این سریال‌ها می‌توانستند بخشی از زندگی روزمره خود را به نظاره بنشینند، در سال‌های اخیر نیز گرچه معدود سریال‌هایی چون «پایتخت» (فصل‌های اول، دوم و سوم) و «نون خ» درباره پیوند و اتحاد و گرمای کانون خانواده در فضای بومی و زیبایی‌های زندگی ساده و بی‌غل و غش پخش شدند، اما در غالب سریال‌های این زمانه، جای خالی خانواده طراز و الگو و فضاسازی برای گرمابخشی به زیست خانوادگی محسوس بوده است. در بسیاری از سریال‌های اخیر، شاهد نمایش خانواده‌هایی ناقص یا با فرزندانی گم شده و مردان و زنان متخاصم و پر از طلاق و جدایی بوده‌ایم!
این وضعیت در شبکه نمایش خانگی فاجعه بارتر است؛ سریال‌های این شبکه برخلاف عنوان خانگی‌اش، اغلب مناسب تماشا در خانه و در جمع خانواده نیستند! سریال‌هایی مملو از صحنه‌های خشونت بار و درتضاد با فرهنگ و اخلاق و مرام ایرانی و پر از دیالوگ‌هایی که شنیدن آنها درکنار اعضای خانواده شرم آور هستند!
اما چرا چنین سریال‌هایی در سیما و شبکه نمایش خانگی کاهش یافته‌اند؟ اهمیت این سریال‌ها به عنوان یک محصول فرهنگی چیست؟ چگونه می‌توان به احیا و تقویت این گونه سریال‌ها کمک کرد؟ در این گزارش به بررسی این موضوع و یافتن پاسخ این پرسش‌ها می‌پردازیم. با ما همراه باشید.


جذب مخاطب با سریال خانوادگی و ایرانی
یکی از ویژگی‌های سریال‌های خانوادگی و به تصویر کشیده شده در فضایی بومی و ملی، قدرت بالای جذب مخاطب است. شاهد مثال این ادعا هم آمار بالای بازپخش سریال‌های قدیمی با مضمون خانوادگی در شبکه‌های مختلف است. بارها شده است که این سریال‌ها وقتی از شبکه‌ای بازپخش می‌شوند، از سریال‌های جدیدتر، بینندگان بیشتری جذب می‌کنند.
«مریم پوریامین» منتقد و کارشناس رسانه به گزارشگر کیهان می‌گوید: "درکشور ما عموماً خانواده‌ها درجمع خود پای برنامه‌ها می‌نشینند، یعنی تلویزیون باید بتواند برنامه‌ها و سریال‌هایی بسازد که پدر، مادر، فرزندان به انضمام بزرگترها توان تماشای آن را داشته باشند و از قهرمانان و داستان قصه لذت برده و همزادپنداری کنند. اگر نگاهی به برنامه‌های ساخته شده در سریال‌هایی که مخاطب بیشتری را در تلویزیون‌های جهان داشته‌اند نظری بیندازیم متوجه می‌شویم هر کشوری با توجه به فرهنگ عمومی و با نظر به ذائقه عمومی و قوانین مرتبط در یک کشور سریال‌هایی را تهیه می‌کنند که خانواده را به سمت‌وسوی پاسداشت قانون آن کشور هدایت کند. برلی مثال در آمریکا به نظر می‌رسد وطن‌پرستی، اعتماد به نفس و داشتن ملیت قوی برای برنامه سازان‌هالیوودی و سریال سازان تلویزیونی در اولویت قرار دارد و آنها برنامه‌ها و سریال‌هایی که تولید می‌کنند؛ اولاً زن را تشویق به عدم محدودیت به یک مرد و داشتن ارتباط با مردان متعدد می‌کند و به او آموزش می‌دهد که تو فقط موظف به نگهداری فرزندان خود هستی و او را تربیت می‌کنند برای اینکه مردان بیشترین بهره را از زنان ببرند. در ترکیه سریال‌ها به سمتی پیش می‌رود که فرهنگ عمومی مردم از تعصبات دینی به سمت لائیک برده شود. برای مثال از آنجایی که مردم و خانواده‌های ترک نسبت به ناموس خود غیرت دارند و علاقه‌مندند که زنان عفیف و پاکدامنی داشته باشند، درسریال‌های ترکیه‌ای هوسرانی و عدم پایبندی به سنت به‌شدت تبلیغ می‌شود. درحالی‌که درفرهنگ عمومی کشور ترکیه این گونه افعال بسیار مضموم است و مردان و زنان بسیار علاقه‌مند به داشتن خانواده محکم و وفادار هستند.»
وی به مقایسه جریان سریال‌سازی در ایران با آن کشورها می‌پردازد و می‌گوید: «متاسفانه در کشور ما ضوابط و قوانین مندرج برنامه‌سازی و مسائل کارشناسانه و نیازهای جامعه در تولید سریال‌ها رعایت نمی‌شود؛ صداوسیما با توجه به اینکه یک نهاد تبلیغاتی- آموزشی است باید محلی برای حضور کارشناسان باشد؛ کسانی که در حوزه تبلیعات رسانه، ساخت رسانه و فن و تکنولوژی مرتبط به برنامه سازی مهارت لازم را داشته باشند. رصد، تبیین و تفسیر اخبار و همچنین رصد آخرین سریال‌های روز دنیا، توجه و بررسی مضامین آنها، توجه به فیلمنامه و شوراهای فیلمنامه و شوراهای برنامه‌سازی و حضور کارشناسانی که در این امر تخصص دارند موجب می‌شود که اهداف برنامه سازی با توجه به فرهنگ عمومی مردم، ذائقه مردم، باتوجه به سیاست و اهداف عالی و آینده کشور تبیین شود و بهترین برنامه برای ذائقه مخاطب تولید شود.»
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال که چه سریال‌هایی را در زمینه پرداختن به خانواده موفق می‌داند، این گونه پاسخ می‌دهد: «از نگاه نقادی عرض می‌کنم که متأسفانه الگوی موفقی برای خانواده ایرانی نمی‌توان مثال زد؛ اگر سریالی در امر خانواده خوب عمل کرده باشد متأسفانه در حوزه ساختار و تکنیک فیلم سازی و تکنیک برنامه سازی بسیار ضعیف عمل کرده است؛ مانند سریال «پدرسالار» که توان نگاه مجدد آن برای مخاطب وجود ندارد. البته در زمان خودش ممکن است که این سریال مخاطبان زیادی را به خود جذب داده باشد اما امروز ذائقه مخاطب برای دیدن آن سریال مساعد نیست!»


مردم‌شناسی؛ لازمه سریال خانوادگی
اغلب سریال‌هایی که طی سال‌های اخیر با محوریت خانوادگی تولید و به پخش رسیده‌اند، در قالب خانواده تهرانی و زندگی آپارتمانی رخ‌نمایی کرده‌اند. هر چند که در سال‌های اخیر، شاهد پدیده «پایتخت» هم بودیم که در سه فصل اول خودش به ترسیم خانواده در محیطی بومی و محلی پرداخت. الگوی پایتخت در سریال «نون خ» نیز بازتولید شد و به نظر می‌رسد که این الگو در حال تکرار است. نمایش الگوی موفق خانواده در سریال‌های تلویزیونی، از راه مردم‌شناسی و شناخت عمیق مردم در اقوام و نقاط مختلف قابل دستیابی است. همچنان‌که در فصل‌های ابتدایی سریال «پایتخت» و همچنین در سریال «نون خ» شاهد نگاهی قوم شناسانه در فرهنگ خانوادگی در مناطق شمالی و غربی کشورمان بودیم.
سحر دانشور، مستندساز و کارشناس رسانه به گزارشگر کیهان می‌گوید: «شکستنِ فضای غالب سریال‌سازی سیما نیازمند طراحیِ شخصیت‌ها و قصه‌هایی تازه است، تا مسیر نزدیک شدنِ رسانه ملی به خانواده و زندگی ایرانی تسهیل شود. تکرارِ الگوی «نقی معمولی» در «نوری» ها و «خانزاده» ها تنها موجب کلیشه‌سازی‌های جدیدی می‌شود که در ادامه حتی می‌تواند منجر به شکل‌گیری الگوهای طنزِ مخرب از برخی شبه واقعیت‌های جامعه و خانواده ایرانی شود. اگر سریال «پایتخت» آغاز نسبتاً خوبی برای به تصویر کشیدن خانواده سلامت ایرانی بوده است، نمی‌توان در ادامه مسیر همین مدل سریال‌سازی را مناسب و اثرگذار دانست، جامعه به خلق شخصیت‌های جدید در بسترهای مختلف نیازمند است. پاسخ به سوال اولِ این سطور می‌تواند الگوهای متنوعی از شخصیت‌ها و خانواده‌های ایرانی را با لحن‌های متناسب به فیلمسازان، نویسندگان و مدیران رسانه‌ای معرفی کند، فقط باید بتوانند آن سوال را جدی گرفته و در پی پاسخش برآیند.
وی می‌افزاید: «زیستن در دل اقیانوس وسیع مردم، همنفس بودن با آنها، دیدن چهره و شنیدن صدایشان لوازم، نشانه‌ها و خروجی‌هایی دارد. یکی از لوازمش برخاستن از میان مردم است و از مهم‌ترین نشانه‌هایش «همشکل» و «شبیه» بودن با مردم است. همین مردم معمولی که صبح‌ها در صف نانوایی می‌بینیمشان، کمی بعد در پارک برای ورزش، کمی بعدتر در مسیر کار، کمی بعد در اتوبوس و مترو و تاکسی و کوچه و خیابان و…! در حقیقت نشانه رسانه برخاسته از میانِ مردم، این است که تصاویرش «یادآور» خود ما باشند، همین خودِ معمولیِ غیررسانه‌ای!»


عبور از تهران زدگی
رسانه ملی در سریال‌هایش چگونه می‌تواند خانواده ایرانی را با عبور از تهران‌زدگی به تصویر بکشد؟ سحر دانشور به این پرسش این گونه پاسخ می‌دهد: «پاسخ به این سوال حلقه مفقوده توجه رسانه ملی به خانواده را آشکار می‌کند و آن چیزی نیست مگر غفلتِ جدی از خانواده‌های ایرانی که متشکل است از اقوامِ مختلفی چون ترک، کرد، لر، بلوچ، لک، قشقایی، فارس و…! آیا می‌توان مدعی شد تمام خانواده‌های این اقوام و ساکن در گوشه گوشه ایران همگی به یک شکل می‌زیند، به یک گونه تعامل می‌کنند و نحوه سخن گفتن و زندگیشان شبیه به یکدیگر است؟! بی‌شک ادعای گزافی است اگر همه اینها را یکی بدانیم و مسائل‌شان را یکسان قلمداد کنیم. پس اگر این گونه نیست، چرا به محض تکرار واژه سریال خانوادگی تصویرِ ثابتِ یک خانواده آپارتمان‌نشین با زوایای تکراریِ درگیری‌های ثابتِ پدر و مادر، مادر و فرزند و پدر و پسر و… به ذهن ما متبادر می‌شود؟! آیا این تصویر ریشه در دوربینی ندارد که تنها بر یک گوشه ثابت شده و تصویرِ مشخصی از خانواده را مخابره می‌کند؟! حلقه مفقوده سریال‌سازی رسانه ملی که می‌توان گفت در سال‌های اخیر ضعیف‌ترین دوره حیاتِ خود را می‌گذراند، غفلت از جای جای سرزمینی است که در هر گوشه و کنارش قصه‌ها و تصاویر و رنگ‌ها و لعاب‌های فراوان نهفته است. قصه‌ها و تصاویری که می‌تواند کلیشه نشسته بر صفحه تلویزیون را شکسته و فضای جدیدی را برای جامعه مخاطبینش خلق کند.»
وی می‌افزاید: «رسانه ملی علی‌رغم تکرارِ زیاد عنوانِ خانواده و ادعای توجه به خانواده، هنوز نتوانسته الگوی مطلوبِ خویش از خانواده را ترسیم کند. تصویری که رسانه از خانواده ساخته و می‌سازد، تصویری مغشوش و مبهم است و نسبت چندانی با خانواده ایده آلِ ایرانی- اسلامی ندارد. این مسئله موجب می‌شود نقش‌هایی چون پدر، مادر، دختر، پسر، خواهر و… نیز درهاله‌ای از ابهام فرو بروند. تصویرِ مطلوبِ خانواده از نظر رسانه‌، مسئله‌ای جدی است که بدون یافتنِ پاسخ برای آن حتی نمی‌توان الگوی مطلوبِ خانواده تهرانی -که تصویرِ ثابت رسانه ملی است- را ارائه داد، چه رسد به توجه به خانواده‌های متکثر اقوامِ مختلف ایران. رسانه ملی باید بتواند به تصویرِ مشخصی از خانواده رسیده و نیز تمام خانواده‌های ایرانی را فهم کند، که اگر در این زمینه ضعف از خود نشان دهد، بدون شک نخواهد توانست نقشی جدی در خانواده ایرانی ایفا کند.»

کد خبر 5165396

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha