خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «امواج ارادهها»، شامل روایتها و خاطراتی از توان و اراده ایرانی در مسیر خودکفایی و پیشرفت، چندی پیش توسط انتشارات راهیار منتشر و راهی بازار نشر شد و دستچینی از خاطراتی است که به کالبدشکافی گوشهای از دستاوردها و پیشرفتهای درخشان انقلاب اسلامی میپردازد و میخواهد به ما بگوید از چه راهی آمدهایم و کجا ایستادهایم و به کدام سو باید برویم.
خاطرات مندرج در اینکتاب، در پنجفصل شامل «صنایع نظامی»، «صنعت هستهای»، «علوم پزشکی»، «دیپلماسی و مدیریت» و «فناوری و صنعت» گردآوری و توسط راضیه عزیزی تدوین شدهاند.
علی عباسنژاد خلیلی پژوهشگر و فعال فرهنگی در یادداشتی کوتاه که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرارش داده، به اینکتاب پرداخته و ویژگیهای آن را بررسی کرده است.
مشروح متن اینیادداشت در ادامه میآید:
تکروایتها
مقاومت در برابر واکنشی طبیعی همچون گریه، هنگام غلیان احساسات، شاید در بعضی جمعهای عمومی ضروری باشد؛ اما وقتی در کنج تنهایی به قصد مطالعه پیش از خواب روی تخت دراز کشیدهای ضرورتی ندارد؛ اینجاست که از خود میپرسم چرا در پنجاهوپنج صفحه اول خودم را به کوچه علیچپ زدم تا در یک عملیات فریب، همه چیز را برای ذهن خودم عادی جلوه دهم؟ چیزی در تکتکِ تکنگاشتهای این کتاب جلوهگری میکند که عادی نیست؛ درونمایهای عمیق که مفهوم محال عرفی را به چالش میکشد؛ روح مشترکی که یکایک شخصیتهای روایت شده در کتاب را به هم پیوند زدهاست؛ پیوندی از جنس اراده برخاسته از ایمان که محصول کارخانه انسانسازی انقلاب است؛ انقلابی درون جوش که جوشش، نمونههایی عینی از تحقق نصرت الهی و برکت را برایمان نمایاندهاست؛ تا طعم شیرین ایمان به غیب را از تجربه گرهگشاییِ فرآوردههایش بچشیم.
راهِ پیشرفت
خط سیر مشترکی از خواستنها، تلاشها، یادگیری از شکستها در عین توسلها و توکلها که بهترینِ یاریکنندگان را به یاری سروقامتانِ مجاهدِ راه پیشرفت کشاندهاست و شاید چرخهای از شناسایی ضعفها، باور به توان خدادادِ خود، کمبود امکانات مادی و دانش فنّی که با انضمام سعیای که گاهی با آزمونوخطا همراه بودهاست؛ پس از شکستنها و برخاستنها به سر منزل مقصود رسیده و نشدنیها را شدنی و ذلّت گدایی و کاسه چه کنم به دست گرفتن را به عزّت تولید در داخل بدل کردهاست و تا جایی پیش رفته که مدعیان صف اولنشینِ دیر باور و خودباختگان را انگشت به دهان راهی نهانخانه دلهایشان کردهاست تا شاید به آنچه روزی ادعای آن داشتند، ایمان بیاورند.
جوشش موفقیّت از دل شکست
مؤلفههای روحیه جهادی از لابهلای سطور «امواج ارادهها» قابل درک است؛ چرا که هر موفقیتی را در کنار شکست پیشینیاش روایت میکند؛ تا نپنداریم غلبه بر «استاکس نت» امری دفعی و بیهزینه بودهاست؛ هزینهای که با شب بیداریهای «مصطفی احمدی روشن» و همکارانش در کنار سایت نطنز و جدیّت مثالزدنی او در کارش همراه صدها نفر ساعت کار بیوقفه پرداخت شد؛ تا بزرگترین حمله سایبری جهان خنثی شود.
پندارِ خام
حیرت برابر عظمت «کاظمی آشتیانیها» و «طهرانی مقدمها» بیتردید از درک حقارت خود ناشی میشود؛ آنانی که هیچ عامل بیرونیای مانع حرکتشان به سمت قلّه هدف نشد؛ مگر کید دشمنی که ننگ بدنامیِ تروریسم دولتی را به جان خرید تا سد راه رشد رویان و بهبود کیفیّت سجّیلهای ایرانی شود؛ اما چه خام اندیشانه پنداشتهاند که با فتادن لالهای، هزاران لاله همسان او نخواهد رویید و فرزندان راه پدر را ادامه نخواهند داد!
انحصارزدایی از مشهورات
خردهروایتهای «امواج ارادهها» به مشهورات بسنده نکرده و در جستوجوی گمنامانی رفته که زمستان ناجوانمریِ نداریها و عقبماندگیها را به پشتوانه بلندهمّتی خود به بهارستانی امیدبخش بدل ساختهاند.
همینجاست که قلب رنجور از بیتدبیریهای من، در لحظه اتصال دو باورمند، دو اسوه پیشرو که محصول اتصالشان پرواز جنگندههای زمینگیر شده بودهاست؛ از روند تپش معمول خود باز میایستد تا دگرگونه نظمی به خود بیند؛ نظمی که حاکی از بازآفرینی تحولی در درون من است که پیشتر حیدر دهقانی، مسئول تعمیرات وقت پالایشگاه آبادان با همکاری آن افسر رشید نیروی هوایی آفریده بود. چه خجسته لحظهای است که دو ناشناس به یکباره شناسِ هم میشوند، هدفی مشترک تعریف میکنند و دل به کار میسپارند و حاصل دسترنجشان میشود قطعهای که ما ایرانیانِ در جدال با جنگ وتحریم را از فلج شدن نیروی هوایی نجات میدهد. شیرینی این همافق شدن جایی دوچندان میشود که افسر جستوجوگر، خردهروایت تک صفحهای ما از روی شوق به آفرینشی جدید، پیشانی مهندس داستان را بوسیده و میگوید: «همه جا گفتهاند نمیتوانیم. این اولین جایی است که از ساختن حرف میزنند.»
محمدحسین نصر، این مدرس زبان در شهرکرد، این بار به گونهای دیگر، واسطه خیس شدن صفحه ۱۶۲ کتابم شد؛ مدرس زبانی در شهرکرد که شاید بدون امید به آینده، نگران اتلاف عمرش بود؛ به مدد تیزهوشی کاظمی آشتیانی در شناسایی آنها که باید، به برکت وجود مؤسسه رویان، دانستههایش از جنین شناسی را که به تازگی از کمبریج به همراه آورده بود؛ به عرصه عمل میآورد.
نقطه تلاقی
نقطه مشترک دو روایت بالا، قدرت زنجیر شدن حلقههای مجزایی است که بدون همافزایی با یکدیگر، تحقق مفهوم پیشرفت عبث میماند و آن هزار شرکتکننده محصول درمان ناباروری رویان دور هم جمع نمیشدند؛ به عبارت بهتر، از نگاه من، از بزرگترین موانع رسیدن به پیشرفت به مثابه فرایند تکاملی به منظور تحقق اهداف و گشودن افقهای جدید، چندگانگی در ذهن و قلب و زبان است. باورمندان به این راه باید بتوانند در کنار یکدیگر حرکت کنند تا ضعفهای یکدیگر را پوشش دهند و این همه مستلزم گذر از نفسانیّات است؛ گذر از به رخ کشیدن نامها و نشانها، حسادتها و قدرتطلبیها و ریاستجوییها و... . آنها که گذشتند؛ پیش رفتند و آنان که ماندند، درماندند.
پیشرفت؛ مقدمه و اثر امید
به هر ترتیب نگاشته دویستوهفتادونه صفحهای خانم راضیه عزیزی که با گردآوری و تدوین میلاد حبیبی و پژمان عرب در زمستان ۱۳۹۹ با همّت انتشارات راهیار به چاپ رسیدهاست، در تلاش است تا حفره توقف تاریخنگاری انقلاب اسلامی در دهه شصت و بیتوجهی به دهههای هفتاد، هشتاد و نود شمسی را در زمینهای متفاوت از تاریخ سیاسی ایران پر کند. اثر مطالعه این کتاب، امیدآفرینی و انگیزه افزایی در مخاطب به منظور تحوّل رو به پیشرفتی است که آثار آن در آینده نمایان خواهد شد.
نظر شما