به گزارش خبرنگار مهر، محمدحسین بادامچی عضو هیئت عمی اندیشکده راهبردی مهاجر، در نشست آینده انقلاب، بیمها و امیدها با عنوان «انقلاب ما در عمل یک انقلاب فرهنگی بود نه یک انقلاب سیاسی» که توسط حوزه دانشجویی دانشگاه شریف در 17 اردیبهشت ماه 1400 به صورت مجازی برگزار شد گفت: وقتی از آینده انقلاب، بیمها و امیدها صحبت میکنیم باید توجه داشته باشیم در مقطعی به سر میبریم که خود ایده انقلاب دچار ابهام و آشفتگی شده است. مسئله این است که با ایده انقلاب مواجه نیستیم بلکه با نظام برآمده از انقلاب مواجهیم و این مسئلهای است که نسلهای سوم و چهارم انقلابها با آن مواجه هستند.
بادامچیان افزود: نسلهای سوم و چهارمی که بعد از بعثت پیامبر(ص) در درون جامعه دینی شکل گرفتند تلقی که از قرآن، انقلاب و بعثت پیامبر(ص) داشتند تلقی بود که از دستگاه خلافت اموی میگرفتند که به تدریج هم حوادث دهه چهارم و پنجم انقلاب پیامبر(ص) رخ داد و بعد هم که سراشیبی خلافت اموی واقع شد.
عضو هیئت علمی اندیشکده راهبردی مهاجر ادامه داد: نسل سوم و چهارم بعد از بعثت پیامبر(ص) وقتی با عبارات پیامبر، اسلام و قرآن برخورد میکردند با ایده انقلاب مواجه نبودند بلکه با نظام برآمده از انقلاب مواجه بودند. ما هم در دورهای هستیم که ایده انقلاب دچار ابهام و آشفتگی شده و سوال اصلی اینجا است که نظام استقرار یافته پس از انقلاب تا چه حد توانسته ایده انقلاب را محقق کند؟
وی گفت: اگر فرض کنیم ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم نسبت زنده و بیواسطهای با ایده انقلاب بگیریم این اجازه را به خود میدهم که برخی ایدههای انقلاب را فرض بگیرم. مجموعه گفتارهایی که امام خمینی(ره) از سال 1342 تا مقطعی که در پاریس هستند مطرح میکنند، مفاهیمی چون عدالت، آزادی، جمهوری و حق تعیین سرنوشت برای آحاد ملت، جامعه بیطبقه توحیدی و استقلال در همه ساحات و نفی سلطه و استبداد و استثمار رویکردهایی هستند که در همه گفتارهای نهضت امام منعکس بودند و کسی نمیتواند منکر آنها شود.
بادامچیان ادامه داد: این مفاهیم را در آثار امام خمینی(ره) و ادبیات روشنفکران انقلاب چون شریعتی، آثار جلال آلاحمد، آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان میبینیم. حتی در تلقی شهید بهشتی از جمهوری اسلامی که قبل از رایگیری جمهوری اسلامی ایران از تلوزیون پخش شد و در قانون اساسی به خصوص مقدمه ، اصول کلی آن را منعکس شده میبینیم.
عضو هیات علمی اندیشکده مهاجر گفت: زمانی که میخواهیم از ایده انقلاب به مفهوم نظام حکمرانی منتقل شویم این مسئله مطرح میشود که چقدر پایههای این نظام، برآن ایدهها و آرمانها (ی اولیه) شکل گرفته است؟ وقتی درباره نظام حکمرانی صحبت میکنیم بحث ما یک بحث روبنایی، نظری، فرهنگی و اعتقادی نیست که به شیوه رسانهای یا شیوه مد نظر فیلسوفان، مبلغان دین و روحانیون با آن مواجه شویم بلکه ما با خود نظام عینی حکمرانی مواجه هستیم به شیوهای که باید با رویکرد جامعهشناختی، انتقادی، عینینگرانه و عملنگرانه با آن ارتباط بگیریم.
وی افزود: به عبارتی در یک حوزه کاویده شده حرف نمیزنیم بلکه در یک حوزه بکر صحبت میکنیم چون آنچه در رابطه با انقلاب ما و در رابطه با حکمرانی بعد از انقلاب ما و حتی قبل از انقلاب ما گفته شده عمدتا گفتارهای عقیدتی و ایدئولوژیک بوده و هیچکدام آنها مطالعه عینی بر پایه نظام حکمرانی انجام ندادهاند.
بادامچیان گفت: برخی از مباحث درباره دوره پهلوی هم بحثهای جدیدی است و تازه با برخی ابعاد و نوع مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در آن دوران آشنا میشویم. بنابراین راجع به موضوع پژوهشی صحبت میکنیم که بسیار بکر است و بخش عمدهای از آن به فقدان رویکرد به بعد از انقلاب برمیگردد یعنی جامعهشناسی که بخواهد از این منظر به موضع نگاه کند، متاسفانه وجود نداشته و قرار هم نبوده که وجود داشته باشد.
عضو هیات علمی اندیشکده مهاجر در ادامه گفت: از نظر من انقلاب ما، یک انقلاب سیاسی که منجر به تغییر در دستگاه حکمرانی شود، نبوده است و تمام روندهای حکمرانی ما بعد از انقلاب، تداوم و بسط حکمرانی پیش از انقلاب است و ممکن است نتیجه من در این باره، رادیکال به نظر برسد.
بادامچیان افزود: با اینکه ایده انقلاب ما سیاسی بوده، اما تحقق آن به شکل فرهنگی رخ داده و نظامات ما نه تنها تغییری نکردند که همان بسط حکمرانی نظامات پیش از انقلاب هستند. زمانی که صحبت از حکمرانی میکنیم باید مواردی چون ماهیت نهاد دولت را بررسی کنیم، اینکه نهاد دولت قبل و بعد از انقلاب چه تغییری کرده است؟
عضو هیات علمی اندیشکده مهاجر گفت: باید ببینیم این نظام سیاسی، نظام مشروطه یا جمهوری یا نظام مطلقه است؟ باید وضعیت نیروهای مسلح را بررسی کنیم، آیا نیروهای مسلح دست بالا را در سیاست و اقتصاد و فرهنگ دارند یا تحت کنترل نیروهای مدنی و سیاسی هستند؟ آیا نهاد دین یک وضعیت انتقادی و مشروطه کننده دارد یا یک وضعیت توجیهکننده و محافظهکار؟
وی تصریح کرد: آیا الگوی توسعه ما تغییری کرده یا همان الگوی مدرنیزاسیون آمرانه بر پایه مدیریت تکنوکراتها است؟ آیا ابتلای به نفت تغییری کرده یا خیر؟ آیا دولت رانتیر تغییری داشته یا خیر؟ آیا نظام اقتصادی ما یک نظام اقتصادی رانتی و مبتنی بر روابط آلوده و اتصال حاکمیتی است یا نظام اقتصادی مبتنی بر ریسک و رقابت و تولید؟
بادامچیان در ادامه گفت: آیا نظام ارتباطی و رسانههای ما متضمن آزادی بیان شدهاند یا همچنان در خط مونولوگ حاکمیتی و محدود کردن امکان آزادی و گفتوگوی درون جامعه عمل میکنند؟ آیا مدل شهرسازی ما تغییری کرده یا به نفع طبقات بالا است؟ آیا توانسته ظرفیتهای خودش را به روی همه طبقات پایین باز کند؟ آیا حاشیهنشینی برچیده شده یا خیر؟ آیا نظام توزیع منابع و منافع مرکز پیرامون که همه چیز در تهران و مراکز استانها است و مناطق مرزی و شهرستانها همگی محروم هستند برچیده شده است یا خیر؟
عضو هیات علمی اندیشکده مهاجر گفت: آیا برخورد با اقلیتهای بومی و مذهبی تغییر کرده و و امکان ترقی را به آنها داده است یا خیر؟ آیا منطق سیاست خارجی ما از منافع ملی و توسعه طلبی ارضی به سمت منافع مستضعفین تغییری کرده است یا خیر؟ آیا روابط طبقاتی، نظام الیگارشی، انحصار منافع و منابع در طبقه خاص و تقسیم اینکه همیشه بازنده بازنده و برنده برنده است برچیده شده است یا خیر؟
وی افزود: آیا وضعیت تولید ما از دلالی و سوداگری به اهمیت و کرامت فرد تولیدکننده و کشاورز تغییر کرده است یا خیر؟ آیا همچنان رشد پولی براساس ملک، طلا، دلار و دلالی است و نظام پولی ربوی است یا خیر؟
بادامچیان گفت: سوال دیگر این است که وضع رشد فکری تغییری کرده و روشنفکری، آگاهی و آگاهیهای عمومی در نسبت با مسائل جهانی و امکان نفوذ افکار عمومی جهان و گفتوگو و بحث ما افزایش پیدا کرده یا ما همچنان خودمان را یک کشور جهان سومی و منزوی تلقی میکنیم؟ آیا تصور ما از علم و فناوری یک تصور صرفا استفاده از علم و فناوری به عنوان ابزار اقتدار مقطعی هست و ما توانستهایم در عرصه رشد علم و فناوری در مقیاس انسانی و جهانی آن مشارکت کنیم یا خیر؟
عضو هیات علمی اندیشکده مهاجر گفت: آیا نظام آموزشی ما نظام آموزشی است که به رشد افراد، تفکر انسانهای آزاد و حر با روحیه انقلابی منجر میشود یا برعکس در صدد ایجاد افرادی مطیع و سر به راه و رامی بوده است که در نهایت هم به تولید فکر و کار منجر نشده است؟
وی ادامه داد: آیا در نظام ما چرخش نخبگان وجود دارد یا خویشاوند سالاری همچنان حاکم است؟ آیا تهذب و آزادی احزاب وجود دارد یا خیر؟ و به طور کلی رابطه دولت و ملت تغییری کرده است یا همچنان دولت، ملت را صغیر میپندارد و خودش را قیم ملت میداند و ساختار پدرسالارانه است؟ سیستمی که حاکمان قیم مردم و فاقد شعور و فرهنگ هستند؟
بادامچیان گفت: آیا تفکیک قوا وجود دارد و استقلال حوزه قضایی شکل گرفته است یا خیر؟ چیزی به نام حوزه عمومی اساسا شکل گرفته است یا خیر؟ مفهومی به نام دادستانی به عنوان مدعیالعموم توانسته بعد از انقلاب شکل بگیرد یا خیر؟ آیا زنان همچنان تحت انقیاد مردان و موجودات درجه دومی هستند که حق مداخله و مشارکت در حوزه عمومی و سیاسی را ندارند؟
عضو هیات علمی اندیشکده مهاجر در پایان با تاکید بر اینکه انقلاب ما یک انقلاب سیاسی نبود گفت: جمیع مباحثی که مطرح کردم شاخصهای حکمرانی هستند و تحلیلها نشان میدهد که در تمامی این حوزهها نه تنها ادامه حکمرانی پهلوی هستیم بلکه برخی شاخصها را خرابتر هم کردهایم. متاسفانه بعد از مقطع انقلاب و در نظام برآمده از انقلاب، یک انقلاب فرهنگی به جای انقلاب سیاسی گنجانده شد و اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم یک انقلاب فرهنگی در دوره شاه آغاز شده بود که عملا انقلاب ما را بلعید و نشانههایش را هم میتوانیم در رجالی ببینیم که از نظام قبل از انقلاب به نظام بعد از انقلاب منتقل شدند و نظام ما را به سمتی بردند که نه ادامه نظام پهلوی باشد و نه ادامهدهنده آرمانهای انقلاب و انقلاب در عمل به روبنای فرهنگی رسانهای و ایدئولوژیک تبدیل شد. این مقطعی است که ما در آن به سر میبریم.
نظر شما