خبرگزاری مهر - گروه استانها- رضا خلیلی*: تمدن به بعد مادی فرهنگ گفته میشود. تمدن مربوط به پدیدههای اجتماعی است که بر اثر آن، ملتی توانسته است با غلبه بر طبیعت از بربریت رهایی یابد و به دنبال ایجاد فنون و اندیشه و تدبیر برای خود زندگی راحتی به وجود آورد که آثار آن پس از گذشت زمان، ویژگیهای یک ملت را به صورتهای مادی و عینی در ابنیه، تکنولوژی، کتابها و آثار هنری متجلی میسازد.
بنابراین هنگامی که از تمدن یک ملت سخن به میان میآید، منظور تمامی ابداعات ذهنی آنان است که تغییراتی را در اجتماعاتشان به وجود آورده است و فرهنگ ملت، الگوها و نظام ارزشهایی است که جانبخش آن تغییرات است. از این رو تجسم و تجسد تصورات ذهنی افسانهها به صورت مادی که تغییرات اجتماعی را به وجود آورد و در آسایش انسان مؤثر افتد، تمدن محسوب میشود.
هرجا تمدنی خودنمایی کرده، ابتدا شرایط اقلیمی و آب و هوایی مناسبی زمینههای آن را به وجود آورده است تا انسانهای خلاق و خردمند هنر خود را به نمایش بگذارند و فرهنگ شهرها و روستاها را متأثر سازند. به عبارت دیگر وجود منابع طبیعی غنی، پوششهای گیاهی، دریاچهها و رودخانهها، نزولات آسمانی و خاک حاصلخیز زندگی ساز بوده و افراد جوامع کوچک و بزرگ را دور هم جمع کرده است به طوری که رفته رفته بر اثر تعامل انسان و طبیعت، فرهنگ و تمدنها یا خرده فرهنگهای جدیدی ایجاد شده است اما بر اثر برخوردهای غیر اصولی انسان با طبیعت به انضمام عوامل طبیعی، تمدنها دچار تزلزل شدهاند و برخی از آنها حتی ممکن است مضمحل شوند.
پژوهشگران دلایل سقوط تمدنهایی مانند روم، هند باستان، هان در (چین) و پادشاهیهای پیشرفته بین النهرین را جمعیت، شرایط آب و هوایی، محیطزیست، کشاورزی و منابع انرژی میدانند. تمدن سند که از هند تا ایران کشیده شده بود، پر از جلگههای معروف و سرسبز بود و گاهی از وفور باران در سیل فرو می رفت. این تمدن سه هزار سال پیش نابود شد که دانشمندان علت اصلی آن را تغییر الگوی باران و کاهش محصول میدانند. طبیعی است که جمعیت پنج میلیونی آنکه در دوره خود عدد بسیار بزرگی بود و ۱۰ درصد جمعیت جهان به حساب می آمده، نیازمند آب و غذای فراوانی بوده است و یا منطقه سیستان که زمانی مهد تمدن بوده است، اکنون میتوان صدها روستا را مثال زد که در زیر خاک مدفون شدهاند و ساکنان آنها به علت جدال دائمی با باد و خاک، مهاجرت را بر ماندن ترجیح دادهاند.
ضمن آنکه کشور ما یک درصد خشکیهای جهان را دارا است اما وسعتی معادل ۲.۲ درصد از مجموع کل بیابانهای جهان را در خود جای داده است و ۱۷ استان کشور پدیده بیابان و بیابان زایی را تجربه میکنند. ۱۷ ژوئن مصادف با ۲۷ خرداد که از سوی سازمان ملل متحد روز (مقابله با بیابان زایی) نامگذاری شده، زمان مناسبی است تا پیامدهای این بحران برای دولتمردان و مردم بازگو شود.
پیامدهایی مانند قحطی، فقر، مهاجرت و بیکاری بخشهای اقتصاد و فرهنگ را تحت تأثیر شدید قرار میدهد و خسارات جبران ناپذیری را به بار میآورد. از یک سو خرده فرهنگها بر اثر بیابانزایی نابود و مردمان آنها مجبور به مهاجرت میشوند از سوی دیگر مهاجرت به مناطق جدیدی که با فرهنگ ساکنان بومی همخوانی ندارد، تنش آفرین است و موجب برخورد و ضدیتهایی میشود.
اکنون طلایه دار مبارزه با این بحران خانمان برانداز کارکنان منابع طبیعی و آبخیزداری استانها هستند که علیرغم سختکوشی در انجام این مبارزه به تنهایی موفق نخواهند بود، از این رو مشارکت مردم و سایر نهادها میتواند مشکل گشا باشد.
* معاون برنامه ریزی، توسعه مدیریت و منابع اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان
نظر شما