خبرگزاری مهر، گروه استانها - محمد حسین عابدی: میراث فرهنگی استان سمنان دست کم در این پنج سال گذشته و به خصوص از زمان ارتقای سازمان به وزارتخانه روز به روز شرایط بدتری را شاهد است تا جایی که قرار گرفتن یک معلم عربی که سابقه مدیرکلی کانون پرورش فکری را داشت و یک روز در مجموعه گردشگری و بناهای تاریخی و… تجربه نداشت فقط به واسطه اینکه فردی مورد اعتماد برای اجرای یکی دو طرح گردشگری در سطح استان محسوب میشد، آخرین تبر را هم به ریشه درخت نیمه جان میراث فرهنگی سمنان زد.
رئیس دولت که خود اهل یکی از شهرستانهای استان سمنان است برای اینکه دست آخری برای شهرش کاری کرده باشد در کنار آب شیرین سرخه، مجتمع گردشگری سرخه در زمینی به مساحت ۲۴ هزار مترمربع و با زیربنای ۹ هزار و ۲۰۰ مترمربع را با تخصیص اعتبارات ویژه هدیه داد و برای اینکه یک نفر را بر روی سر این پروژه بگذارد، یک معلم عربی را از اداره کل کانون پرورش فکری به میراث آورد تا عملکرد فاجعه بارش طی دو سال میراث فرهنگی استان سمنان را ده سال عقب بیندازد.
ضربات مهلک بر پیکر میراث
میراث فرهنگی همه کار میکند جز اعلام اعتبارات شهرستانهای هشتگانه استان سمنان به تفکیک اما تحقیقات نشان میدهد که نزدیک ۹۰ میلیارد تومان اعتبار به یک طرح گردشگری داده شده در حالی که مجموع کل اعتبارات بناهای تاریخی و گردشگری شاهرود، بسطام و دامغان و میامی روی هم به این اندازه نیست.
این موضوع اما تنها مشکل موجود در میراث فرهنگی نیست بلکه به نظر میرسد ساختار این اداره کل تا به آنجا خراب است که این اداره کل خالی از هر نوع کار کارشناسی محسوب میشود که در کنار فقدان اعتبارات و عدم تخصیص آنها دو بال پرندهای هستند که میراث فرهنگی استان را با سرعت به سمت سقوط هدایت میکند در نتیجه یکی از مطالبات جدی مردم استان سمنان از دولت سیزدهم سامان بخشیدن به وضعیت این اداره کل و تزریق منابع و افراد متخصص است.
ماجرا وقتی عجیب و غریبتر میشود که بدانیم در این روزهای آخر دولت، سعی و تلاش عجیبی برای واگذاری غیر متعارف بناهای تاریخی و ابنیه به صندوق توسعه و مرمت آثار باستانی که اصلاً معلوم نیست هیئت مدیره آن کیستاند و چه اقدام درخور و شایستهای تا کنون انجام دادهاند، صورت میگیرد که با حمایت اداره کل میراث فرهنگی نیز روبرو است. صندوقی که درباره آن حرف و حدیثهای بسیاری است.
صندوق بدون رزومه درخشان
به این متن که یکی از دوست داران میراث فرهنگی استان سمنان در سامانه رسمی اطلاع رسانی دوست داران میراث فرهنگی سمنان موسوم به میراث باشی منتشر کرده و به نوعی دغدغه اهالی میراث این استان است دقت کنید: «سند بناهای تاریخی در آخر دولت روحانی به صندوق واگذار میشود؟ همه چیز از سال ۸۴ شروع شد به استناد بند «ز» ماده ۱۱۴ قانون برنامه چهارم توسعه؛ آن زمان کسی نمیدانست قرار است صندوق احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی نخستین تیر و ترکشهایش را بر سر کارکنان بخت برگشته سازمان میراثفرهنگی فرود آورد و به نام احیا آنها را از عمارت مسعودیه بیرون کند تا بتواند یک بنای نفیس را در دولت نهم و دهم به یک وارد کننده قطعات خودرو واگذار کند. عمارتی که مهمترین اتفاقات پایتخت در تاریخ معاصر در آن رقم خورده بود!
صندوقی که با دو میلیارد تومان بودجه شروع به کار کرد و مدیرعاملانش در طی این ۱۵ سال علی اصغر پرهیزکار، مجید زائری، احسان ایروانی، محمد رضا پوینده، پرهام جانفشانی، هادی میرزایی بودند. پولها که به پایان رسید و کفگیرها که ته دیگ خورد دیگر فقط صحبت ۲۶۹ بنای بدون سند و دارای معارض و اشتباهی و سنددار و نفیس و غیر نفیس نبود. هیچکس آن زمان نپرسید خانه آصفی که مالک خصوصی دارد یا کاروانسرای گدوک که برای وزارت راه و شهرسازی است یا بهمان بنا که برای وزارت فرهنگ و ارشاد است اصلاً برای سازمان میراث نیست یا خانه امام جمعه و عمارت مسعودیهای که سند نداشت و… چگونه در فهرست هیأت وزیران قرار گرفت؟!
دولت تدبیر و امید که آمد عمارت مسعودیه نفیس نبود اما برج میلاد نفیس بود! مسعود سلطانیفرِ عاشقِ فوتبال فرمود که فقط آثار قرار گرفته در فهرست انتظار یونسکو نفیسِ غیر قابل واگذاری است و الباقی بناها امکان واگذاری دارند. کسی نپرسید سلطانیفر استاندار کی متخصص میراث فرهنگی شده که چنین مشعشعاتی از دهانش خارج میشود که هیچ، ۴۰۰ بنای دیگر هم به آن فهرست کذایی اضافه شد که هیچ، حکم ابطال قرارداد عمارت مسعودیه به خواست و بیتدبیری مسعودی که سلطانی میکرد به حکم فسخ مبدل شد تا عمارت مسعودیه همچنان بلاتکلیف و سرگردان دادگاهها باقی بماند.
بخش نامهای بدون بررسی
دوره علی اصغر خان مونسان وزیرالدوله که رسید ۱۵۰ بنای دیگر به فهرست اضافه شد و اینک در آخر دولتی که مردم نه امیدی از آن دیدند نه تدبیری، معاون توسعه مدیریت وزارتخانه میراث فرهنگی در نامهای عجیب خطاب به مدیران کل استانها به تاریخ ۱ تیرماه که آن را آنی و حائز اهمیت دانسته به آنها اعلام کرده که پیرو بخشنامه ۱۴۰۰۲۷۰۰/۵۶۴۵ در خصوص ممنوعیت انتقال مالکیت بناها، مجموعهها و بافتهای تاریخی به مؤسسات و شرکتهای وابسته، با توجه به آئین نامه نحوه انتقال آثار قابل احیا به صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی فرهنگی مورخ ششم اردیبهشت ۸۹ که به تصویب هیأت وزیران رسیده بناهای مندرج در پیوست آئین نامه و همچنین فهرست بناهای منظم به تصویب نامههای مورخ هشتم خرداد ۸۷ و پنج بهمن ۸۷ از شمول بخشنامه صدر الاشاره مستثنی است. بنابراین ضمن همکاری با صندوق در اجرای مصوبه فوقالذکر هیأت دولت، اقدامات لازم در راستای واگذاری عرصه و اعیان بناهای مذکور به صندوق احیا انجام شود.
بدین ترتیب معاون توسعهای که او هم الفبای میراث فرهنگی را نمیداند در روزهای پایانی دولت دوازدهم از مدیر کل استانها خواسته آنی سند املاک در فهرست صندوق را به نام صندوق بزنند! آن هم صندوقی که هنوز مؤسسه غیر انتفاعی وابسته به وزارتخانه است و هنوز مجلس مصوب نکرده که این مؤسسه دولتی است و هنوز شورای نگهبان آن را تأیید نکرده است؟ کسی از معاون توسعه مدیریت نپرسیده عقل چند رئیس سابق سازمان به این موضوع نرسیده بود که هیأت وزیران چه تصویب کرده یا هنوز کفگیر ته دیگ نخورده بود؟ چطور سند بناهای تاریخی یک مملکت باید به نام صندوقی بخورد که در دولتی آئین نامه تشکیلش به هیأت وزیران رفته که کارنامه وزینش تا ابدالدهر همچون داغی بر پیشانی میراث فرهنگی باقی خواهد ماند.
مونسان چرا مصوبه دولت هشتم در خصوص تبدیل میدان مشق به موزه ملی را پیگیری نمیکند یا چرا مصوبه شورای امنیت در خصوص میراثفرهنگی را دنبال نمیکند؟ فقط دلنگران همین یک فقره مصوبه هیأت وزیران بوده؟ آیا کسی میداند با به نام کردن این اسناد به نام صندوق امکان فروش بناهای تاریخی برای صندوق میسر میشود و هم میتواند بناها را در بانک گرو گذاشته و وام بگیرد؟ حیثیت و هویت و آبروی فرهنگی یک مملکت باید خرج ۶۰ نفر آدم عضو صندوقی شود که کارنامه ۱۵ سالهاش چیز قابل دفاعی ندارد مگر قرار نبود با آن پول، بناها احیا و واگذار شوند و از پول آنها بناهای در حال تخریب خریداری و مرمت و احیا شوند و این چرخه گسترش یابد. صندوقی که از عید حقوق کارکنانش را همچون امور پایگاهها نداده و هر از چندگاهی این اتفاق تکرار میشود به استناد کدام بدنه کارشناسی قوی در طول این سالیان و کارنامه باید سند املاک تاریخی که متعلق به همه ملت ایران است به آن واگذار کرد؟»
۳ اثر مهم دامغان در دست صندوق
چندی پیش شاهد سفر رئیس همین صندوق با حمایت اداره کل میراث فرهنگی بودیم که چندین طرح مهم میراث فرهنگی به همین مجموعه واگذار شد میراث فرهنگی نیز با دعوت از رسانهها و پوشش خبری در بوق و کرنا کرد که منجی میراث فرهنگی و بناهای تاریخی استان سمنان آمده است در حالی که هرگز بیان نشده که اصلاً این صندوق مورد تصویب مجلس و شورای نگهبان هم قرار نداشته و اگر قرار باشد از آن تحقیق و تفحصی صورت گیرد باید توسط میراث فرهنگی باشد که خودش پشتیبان آن صندوق است!
هادی میرزایی در سفر دو روزه خود به سمنان اعلام کرد: کاروانسرای شاه عباسی و خانه صدیق و میر رحیمی دامغان واگذار شده و با کاربری فرهنگی، اقامتی و پذیرایی با قرارداد ۲۰ ساله واگذار شده است که طبق زمان بندی ۲ سال اول صرف مرمت میشود ۱۲۰ میلیارد ریال ارزش سرمایهگذاری این اثر تاریخی است که طبق برآورد و پیشبینی صندوق احیا، ۴۰ میلیارد ریال هزینه مرمت نیاز دارد.
این در حالی است که آثار دیگری نیز مانند خانه تدین و طاهریان سمنان، کاروانسرای دامغان، کاروانسرای میاندشت، خانه حاج حشمت الشکر سرخه، و خانه تاریخی عطاردی شاهرود و… از همین طریق توسط میراث فرهنگی به بخش خصوصی واگذار شده است موضوعی که در اینجا قرار است مطرح شود مخالفت با بخش خصوصی نیست موضوع این است که اولاً میراث فرهنگی چرا راسا ً از کارشناسان ابنیه تاریخی و باستان شناسی و… استفاده نمیکند و ثانیاً برای واگذاری به بخش خصوصی چرا انحصار صندوقی که هنوز هیچ بعد آن برای مردم روشن نشده، موجود است.
فقدان کار کارشناسی
فقدان کار کارشناسی دومین موضوع در کنار شفاف سازی مقوله صندوق توسعه و ترمیم است. کار کارشناسی که فقدانش به بلای جان میراث فرهنگی استان سمنان بدل شده است که نمونه کوچک آن را در باروی بسطام و مرمت آن و عکس شماره یک مشاهده میکنید. در این تصویر به خوبی مشخص است که رویه کاه گلی مرمت که به تازگی نصب شده بلافاصله بعد از خشک شدن از سطح جدا و روی زمین میافتد از سوی دیگر عدم دوخت و چسبیدن دو دیوار مرمت شده جدید و قدیم نه تنها فایدهای برای این مجموعه تاریخی ندارد بلکه همین میزان باقی مانده را هم تخریب خواهد کرد.
محمد علی امیدیان فعال حوزه میراث فرهنگی و گردشگری سمنان با بیان اینکه میراث فرهنگی یکی از تخصصیترین بخشهایی است که دولت باید در آن دقت نظر داشته باشد، گفت: متأسفانه در بدنه همین اداره کل نیز شاهد برخی انتصابها هستیم که بر اساس مصلحتهای سیاسی رخ داده و نه صلاحیت؛ نتیجه آن را نیز متأسفانه در این سالهای اخیر دیدیم که هیچ بخشی از میراث فرهنگی ما در سمنان، شاهرود، بسطام، دامغان و… نتوانست توسعه پیدا کند از طرف دیگر وقتی کار کارشناسی وجود نداشته باشد، طرح و برنامهای برای اجرا نیست وقتی برنامهای نباشد این میشود که شهرستانهای سمنان و شاهرود و دامغان که این همه ظرفیت ابنیه تاریخی و گردشگری و فرهنگی دارند باید از یک شهرستان که یک هشتم آنها هم نیست اعتبارات کمتری دریافت کنند تا جایی که حتی مدیرکل میراث فرهنگی استان سمنان روی بیان ریز اطلاعات در خصوص اعتبارات شهرستانهای استان را نداشته باشد.
وی با بیان اینکه ادارات شهرستانهای ما اصلاً توان مرمت آثار را با این اعتبارات اندکی که میراث فرهنگی به آنها میدهد را ندارند از سوی دیگر وقتی با پیگیری نمایندگان مجلس و مسئولان شهرستانی بخشی از اعتبارات جذب میشود حالا کارشناس برای اجرا وجود ندارد. مثال ساده سو مدیریت در مجموعه میراث فرهنگی سمنان نداشتن برنامه مناسب در راستای مرمت آثار باستانی محسوب میشود که در دوران تعطیلی کرونا، بهترین زمان برای مرمت آنها بود و ما در استان سمنان این فرصت را از دست دادهایم.
همه چیز به ابنیه ختم نمیشود
یک کنشگر اجتماعی و فرهنگی استان سمنان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، میگوید: مشکلات میراث فرهنگی و عدم کار کارشناسی و رخوتی که در این اداره کل دیده میشود فقط به مجموعه ابنیه تاریخی و مرمت منتهی نمیشود بلکه به مقوله گردشگری نیز باز میگردد. میراث فرهنگی حداقل در این پنج سال اخیر تنها بنای کار را بر اعطای وام و صدور بی رویه مجوز گردشگری آن هم بوم گردی روستایی قرار داده و این در حالی است که هیچ برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مزیت دار اقتصادی پشت این مجوزها نیست و به راحتی میتوان پیش بینی کرد که با گسترش خشکسالی و کاهش بارانها بیشتر این بوم گردیها در همین سالهای آتی جمع خواهند شد کمااینکه هم اکنون هم شاهد تعطیلی چند مرکز بودهایم که البته کرونا بهانه خوبی برای نادیده گرفته شدن واقعیت برای میراث فرهنگی بوده است.
پدرام حکیم بیان کرد: فرصت سوزی که به واسطه عدم کار کارشناسی در سطح استان سمنان صورت گرفته سه بخش دارد نخست اینکه میراث فرهنگی یک برنامه جامع و کامل از مزیتهای اقتصادی گردشگری، ظرفیتهای تک تک بخشها و روستاهای استان، وضعیت اقلیمی، راهها، دسترسیها، آثار فرهنگی و طبیعی و… را احصا و با کمک مشاوران و بخش خصوصی نسبت به تهیه طرحهای اقتصادی سرمایه گذاری در حوزه گردشگری، آن هم با استفاده از دادهها و اطلاعات بومی اقدام کند چرا که معتقد هستیم طرح جامعی که با نفوذ نمایندگان و به دست دانشگاه بدون تخصص و درک درست از زیست بوم هر منطقه تهیه شود فایدهای ندارد.
وی افزود: دومین موضوع فرصت سوزی عدم استفاده از زمان تعطیلیهای کرونایی برای برنامهریزی و تعیین مسیرهای گردشگری کوتاه، اقتصادی و جامع برای بازار تقاضای سفر پس از دوران کرونا است. بدیهی است که بعد از کرونا یکباره تقاضای سفر به اوج میرسد و به خصوص تهرانیها راهی شهرهای دیگر میشوند اما از آنجا که کرونا و تلاطمهای اقتصادی اثر سو بر زندگی مردم گذاشته امروز سفر مانند گذشته برای همه مردم میسر نیست در نتیجه امروز استانی میتواند جمعیت گردشگر را به سمت خود بپذیرد که مسیرهای گردشگری کوتاه، کم خرج و اقتصادی و همچنین جامع را ارائه دهد که یک خانواده پنج نفره تهرانی سه روز در مسیری کوتاه با خانواده شأن هم اقامت داشته باشند، هم غذا بخورند و هم از طبیعت، بناهای تاریخی و گردشگری لذت ببرند و برای استان سمنان هم تبلیغ کنند و دست آخر یک و نیم میلیون تومان هم هزینه نکنند.
دولت آتی به داد برسد
این کنشگر اجتماعی و فرهنگی بیان کرد: سومین فرصت سوزی که از فقدان کار کارشناسی بر پیکره میراث فرهنگی استان سمنان میآید، عدم برند سازی گردشگری در سطح استان سمنان است. وجود این همه ظرفیت گردشگری از جنگلهای ابر و اولنگ و نام نیک، ییلاقات شمال دامغان و ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی و علاء الدوله سمنانی و صدها اثر دیگر که هر کدام برای یک استان و یا کشور هم کافی هستند، به دلیل فقدان کار کارشناسی نتوانسته هنوز استان سمنان را به مقصد گردشگری بدل کند شگفتآور اینکه همه این ظرفیتها در یک استان زیر یک سقف است اما باز هم نتوانستهایم برند گردشگری عرفانی باشیم! این اوج هنر یک اداره کل است که حتی در هنگام ارتقا به وزارتخانه اجرایی هم هنوز نتوانسته ظرفیتهای استان را برای مردم خود استان تبیین کند.
عبدالحسین برنجی فعال میراث فرهنگی و موزه دار در سطح استان سمنان، درباره مطالبات از میراث فرهنگی و دولت جدید میگوید: تعیین تکلیف تملک موزه باستان شناسی شاهرود قدیمی ترین موزه استان سمنان، تعیین تکلیف کاروانسرای سمنان که علی رغم تاکید رئیس قوه قضائیه هنوز هم مورد مناقشه قرار دارد، تعیین تکلیف کاروانسرای شاه عباسی میامی که بین اوقاف و میراث فرهنگی در مناقشه است، مرمت و تعامل با ادارات مرتبط جهت ایجاد کاربری فرهنگی برای کاروانسرای دهملا، عباس آباد، بدشت و.. از مطالبات مردم استان سمنان به خصوص در شرق استان که مهد گردشگری است، از دولت آتی است.
وی با بیان اینکه مطالبات فراوان هستند اما میراث فرهنگی باید پیگیر این موارد باشد، گفت: مرمت حمامها و ابنیه تاریخی مانند حمام بازار حمام چهار سوق حمام بید آباد شاهرود، مرمت حمام قدیم بسطام حمام امیریه و خوریان و… در کنار موضوعات دیگری مانند بافت تاریخی شهری سمنان، حمام پهنه و موزه آن، مرمت بافت تاریخی کلاته خیج، مرج، جیلان آسفالت جاده و ساماندهی آبشار مجن، مرمت و حفاظت کامل از آخرین قسمت برج و باروی عمارت شهر شاهرود تعیین تکلیف و بازسازی منزل و مقبره امیر اعظم، مرمت برج و باروی اساسی و کامل و اصولی بسطام، مرمت مناره بایزید مرمت و بهسازی یخدان قدیمی بسطام و.. از دیگر مطالبات محسوب میشود که امیدواریم دولت بعد بتواند آنها را به سرانجام برساند.
هدیه روحانی به زادگاهش سرخه
اداره کل میراث فرهنگی استان سمنان از زمانی که از دست یک معلم عربی بی تجربه گرفته و به دست فردی که اهل خانواده میراث فرهنگی است سپرده شد توانسته اقدامات خوبی را هم انجام دهد تا مردم تأثیر حضور یک کارشناس را در این مجموعه مشاهده کنند. یکی از اقدامات درخور توجه که در کنار تغییر کل ساختار و نفرات فعلی اداره کل میراث فرهنگی استان سمنان به دلیل عدم کارایی کارشناسی از دولت سیزدهم انتظار میرود، تکمیل طرحهای نصفه نیمهای است که این اداره کل در سطح استان سمنان آغاز و بعضاً آنها را به تمام رسانده است.
ایجاد اولین پایگاه بافت تاریخی سمنان، توجه به باغ راهها، باغ شهرها، بافت سنتی شهر، گردشگری، تعیین مسیرهای گردشگری، همکاری با شهرداریها برای بافت مرکزی و هسته کهن شهرهای استان سمنان، استفاده از مشاوران کار درست و… از جمله مسائلی هستند که باید از دولت بعد انتظار داشت در استان سمنان به آن توجه داشته باشند. در خاتمه باز هم طبق روال سالهای اخیر اعلام میکنیم که در صورتی که میراث فرهنگی استان سمنان آمار جز به جز و ریز به ریز اعتبارات تخصیصی (اعم از ملی، سفر رئیس جمهور، استانی، تملک، شهرستانی و…) و همچنین پروژههای حوزه میراث فرهنگی با پیشرفتهای فیزیکی را اعلام کند این آمادگی از سوی خبرگزاری مهر استان سمنان وجود دارد که آن را به انتشار برساند.
طبق آخرین آمارهای احصا شده از پروژهها و اعتبارات آنها در سال ۹۸ مجموع اعتباراتی که به طرح گردشگری سرخه زادگاه رئیس جمهور رسیده ۲۲ میلیارد تومان است (البته این پروژه بالغ بر ۹۰ میلیارد تومان اعتبار دارد این آمار متعلق به سال ۹۸ است و به دلیل عدم شفافیت میراث فرهنگی در ارائه آمارها مجبور به استناد به آن هستیم) در حالی که اعتبارات موزه بزرگ سمنان سه و نیم میلیارد تومان، تپه حصار دو میلیارد تومان، ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی یک میلیارد تومان و بازارچه صنایع دستی سمنان یک میلیارد تومان بوده است. یعنی به عبارت دیگر توسعه کاریکاتوری استان سمنان با نگاه نامتناسب میراث فرهنگی بنا به اعلام خود این اداره کل به گونهای بود که یک پروژه در سرخه ۹۰ برابر یک طرح در بسطام که مهد گردشگری عرفان شمال شرق ایران است، اعتبار میگیرد و این نمونهای کوچک از آنچه در میراث فرهنگی استان سمنان میگذرد و همچنین هدیههایی که رئیس جمهور از بیتالمال به مردم شهرش میدهد است.
نظر شما