خبرگزاری مهر -گروه استانها- آرزو کرمی: تاریخ پُر افتخار سرزمین ایران اسلامی با ایثار، از خودگذشتگی، رشادت و شجاعت مردمانش عجین شده است که در مقابل دشمن و بیگانگان همواره ایستادهاند و حماسههای ماندگاری را از شجاعت مثال زدنی مردان سلحشور و شیرزنان غیورش در تاریخ این کشور به ثبت رساندهاند.
تاریخ استان کرمانشاه در هشت سال دفاع مقدس با شهادت پدران، مادران، همسران و فرزندان گواهی از دلیرمردی مردمان این استان در ایستادگی جانانه پای آب و خاک مقدس کشورشان و دفاع از کیان اسلامی است.
جنگ تحمیلی در این استان نسبت به دیگر نقاط کشور تفاوتها و تمایزهای گوناگونی داشت، در واقع کرمانشاه نه هشت سال بلکه ۱۰ سال مستقیماً درگیر جنگ شد به طوری که قبل از شروع رسمی تجاوز بعثیها علیه کشورمان، این استان درگیر گروههای ضد انقلاب و پس از پیروزی در جنگ درگیر منافقان بود.
استان کرمانشاه در طول سالهای جنگ تحمیلی ۹ هزار و ۸۰۰ شهید، ۱۹ هزار جانباز و یک هزار و ۷۰۰ آزاده تقدیم اسلام و انقلاب کرده و برجای ماندن سه هزار و ۵۰۰ مصدوم شیمیایی یادگار نامیمون پنج بار حمله شیمیایی رژیم بعث عراق است؛ درک بهتر رنجها و سختیهای پاسداران و مرزداران این دیار در برابر تجاوزات دشمنان و بدخواهان ایران اسلامی را میتوان در فرمایش رهبر معظم انقلاب دریافت که فرمودند «کرمانشاه؛ سینه ستبر ایران زمین است».
هر چند زوایای پنهان جنگ در استان کرمانشاه همچنان ناگفته باقی است، اما در دوران دفاع مقدس بمباران شیمیایی روستاهای زرده، دیره، نودشه و بیمارستان سومار قصه فاجعه باری را برای مردم این سرزمین رقم زد که همچنان و پس از گذشت ۳۳ سال از جنگ عواقبش نمایان است و اهالی این روستاهای شیمیایی شده از خس خس سینه، دردهای آبله و سوزش پوست و تولد فرزندانی با مشکلات جسمی، ناراحتیهای اعصاب، سقط جنین و آواره شدن بسیاری از زندگیها رنج میبرند و دریغ از کمتر تلاشی برای احقاق حق از دست رفته این فراموش شدگان.
تنها چند روز پس از اعلام آتشبس و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از سوی ایران، اهالی روستایی در شهرستان دالاهو به نام زرده برای برگزاری جشن مذهبی در محل زیارتی روستا گرد هم آمده بودند که به ناگاه در صبحگاه روز ۳۱ تیر ۱۳۶۷ شاهد حضور پنج فروند جنگنده بمبافکن مسلح عراقی در آسمان این روستا بودند؛ هر چند حضور جنگندهها در آسمان این دیار در آن زمان غریب نبود، اما این بار داستان فرق میکرد این جنگندهها ۴ بمب شیمیایی ۲۵۰ کیلویی را بر روی مردم فرو ریختند، برای مردم بسیار عجیب بود که چرا به جای منفجر شدن این بمبها، رنگین کمانی از دود همه جا را فرا گرفته و بوی عجیبی شبیه سیر در آسمان پیچیده است.
یکی از این بمبها به نزدیکی زیارتگاه محلی روستا اصابت کرد و اهالی آنجا یکی پس از دیگری نقش بر زمین شدند. عدهای نیز برای در امان ماندن درون چشمه «غسلان» در کنار زیارتگاه پریدند و از آب این چشمه خوردند اما غافل از آنکه یکی از بمبها در این چشمه که تنها منبع تأمین آب آشامیدنی و همچنین آب کشاورزی مردم بود، فرود آمده و افرادی که از آب آن استفاده کردند لحظهای بعد از شدت سوزش و درد ریه به حالت خفگی افتادند و در کنار چشمه به شهادت رسیدند. در این حمله شیمیایی از جمعیت یک هزار و ۷۰۰ نفری روستای زرده، ۲۷۵ نفر جان خود را از دست دادند و یک هزار و ۱۴۶ نفر نیز به عوارض ناشی از استنشاق گاز سمی دچار شدند.
رژیم بعث عراق در همان روز همزمان با این روستا، روستاهای نساردیره، نساردیره سفلی و شاه مار دیره از توابع شهرستان گیلانغرب، شیخ صله از توابع شهرستان ثلاث باباجانی، دودان از توابع شهرستان پاوه و روستای باباجانی از توابع شهرستان دالاهو را نیز هدف بمباران شیمیایی مشابهی قرار دادند و تنها در روستای نسار دیره بیش از ۶۰۰ روستایی از جمله زنان و کودکان دچار آسیبها و بیماری دائمی در اثر مواجهه با گاز خردل شدند تا دردناکترین صحنه تاریخ جنگ تحمیلی علیه مردم مظلوم ایران در این دیار کهن رقم بخورد.
در بمباران شیمایی روستای زرده به دلیل همزمانی با عملیات مرصاد امکان انتقال مجروحان به بیمارستان نبود و به این دلیل ۲ روز اجساد در کنار چشمه و در امامزاده بر روی زمین ماند.
روستای شیمیایی زرده در یک روز سیاه به یکباره بیش از ۳۰ درصد از ساکنان خود را از دست داد که در میان آنها پنج کودک زیر ۱۰ سال و ۱۴ جوان زیر ۳۰ سال وجود دارد و مابقی ساکنان نیز برای همیشه دچار بیماریهایی از جمله انواع سرطانهای مری، ریه، معده، خون و پوست و نیز نابینایی شدند.
کودکان و نوجوانان ساکن روستای زرده که هم اکنون در سن باروری قرار دارند بارها تجربه تلخ سقط جنین و تولد فرزندان معلول و دچار عوارض ناشی از این بمباران شیمیایی را چشیدهاند، حتی هنوز هم عوارض این حمله در گیاهانی که در محدوده بمباران میرویند دیده میشود.
بیکاری و زردی رخ روستا پس از ۳۳ سال بر رخسار زرده
حدود دویست کیلومتر از مرکز استان کرمانشاه که به طرف غرب حرکت کردیم، از چند فرعی و راه روستایی گذشتیم، و جاده ما را به یکی از ورقهای سیاه تاریخ برد.
به روستای زرده رسیدیم، همچنان پس از گذشت این ۳۳ سال زردی به روی ساکنان آن مانده بود حتی طبیعت هم جز زردی، رنگی برای ارائه دادن نداشت.
از کوچه پس کوچههای این روستا که عبور میکردیم، نشان خاصی از شادابی و سر زندگی ندیدیم.
تنها چیزی که در نگاه اول نظر را متوجه خود میکرد گروههای جوانان بیکاری بود که در سر گذرها نشسته بودند و روزگار را سپری میکردند.
به دنبال بازماندگان خانوادههای شهدا و جانبازان آن حادثهی تلخ میگشتیم که راجع به آن روز و وضعیت فعلی آنها گزارشی تهیه کنیم اما واقعیت این بود که هیچ کسی حاضر به گفتگو با ما نشد، آنها دیگر از سوژه شدن خسته شده بودند؛ در این ۳۳ سال صدها بار اوضاع آشفته و دردناک زندگی خود را بازگو کرده بودند اما هیچ جوابی نشنیده بودند؛ راستش وقتی ما هم خوب به دور و اطرافمان نگاه کردیم و مناظر را دیدیم خجالت کشیدیم کسی را راضی به صحبت کنیم.
مدرسه روستا بنایی داشت متعلق به ۵۰ سال پیش، مرکز بهداشتی که ندیدیم (البته تابلویی نصب شده بر دیواری بود ولی اثری از دارو و پزشک و… نبود) آن هم در روستایی که صدها جانباز دارد.
فضای ورزشی نیمه کارهای بود که نبودنش بهتر از بودن بود. خلاصه هر قدر تلاش کردیم چند خطی در مورد آبادانی به نگارش درآوریم یافت نشد. به ناچار به سراغ یکی از بزرگان روستا رفتم که شاید از ایشان آمار و ارقامی امیدوار کننده به دست آوریم اما ظاهراً به سرچشمه درد رسیده بودیم.
شیرمحمد کرمی که خود از داغ دیدگان فاجعه بمباران شیمیایی زرده بود و همه چیز را از نزدیک لمس کرده بود نیز رغبتی برای گفتگو نداشت، خلاصه بر حسب وظیفهای که در خود میدید چند کلامی گلایهوار سخن گفت.
وی با اشاره به این موضوع که از جمعیت یک هزار و ۴۶ نفری که در سال ۶۷ مورد اصابت عوارض ناشی از بمباران شیمیایی قرار گرفتند، حدود ۵۰ درصد آنها آن هم در ۱۷ سال بعد به عنوان جانباز جنگ به ثبت رسیدند و از مزایای ناچیز آن بهره مند شدند، گفت: بعضی از آنها با گذشت سالها همچنان بلاتکلیف هستند.
آماری تکان دهنده از هیروشیمای ایران / جانباختن بیش از ۱۵۰ نفر به دلیل عوارض بمبهای شیمیایی
وی با اعلام آماری تکان دهنده از وضعیت بهداشتی ساکنین، گفت: در این چند سال بیش از ۱۵۰ نفر از ساکنین به دلیل ابتلاء به سرطانهای ریه و خون جان خود را از دست دادهاند و همچنین بالغ بر ۱۵۰ مورد سقط جنین و ۱۵ مورد نیز فلج اطفال داشتهایم.
کرمی تمامی این موارد را ناشی از آلودگیهای میکروبی ناشی از بمباران شیمیایی دانست و اظهار کرد: چرا روستایی با این شرایط نباید یک مرکز بهداشت مجهز داشته باشد؟
وی از اینکه پیگیری حق مردم روستای زرده تا کنون بینتیجه مانده ابراز نگرانی کرد و افزود: در دیگر بمبارانهای شیمیایی آمار شهدا به مراتب کمتر است ولی شهرت جهانی پیدا کردهاند، اما زرده با ۲۷۵ شهید شیمیایی هنوز ناشناخته است.
کرمی بیان کرد: چون در آن زمان رسانهها نبودند که عکس و خبر از شرایط روستا تهیه کنند، زرده ناشناخته باقی ماند و هنوز خیلیها نام آن را نشنیدهاند.
وی گفت: تنها افرادی که توانسته بودند در آن روز خود را به مراکز درمانی برسانند و اسناد پزشکی داشتند، آن هم از سال ۱۳۸۰ به بعد برای آنها درصد جانبازی از پنج تا ۲۵ درصد در نظر گرفته شد.
کرمی تاکید کرد: تعداد افراد که از این مساله برخوردار هستند حدود ۴۰۰ نفر است که از این بین افرادی که بالای ۲۰ درصد جانبازی گرفتند حقوق دریافت میکنند، اما خدماتی که به مابقی آنها ارائه میشود در حد دفترچه درمانی است.
وی افزود: سایر مردم که اسناد پزشکی نداشتند از همین دفترچه درمانی هم محروم هستند و این در حالیست که به دلیل بیماریهای فراوان هزینه درمانی زیادی بر دوش آنها است.
وی از اینکه پیگیری مردم زرده بعد از این همه سال به نتیجه نرسیده انتقاد کرد و عدم پیگیری مسئولین و بیتفاوتی آنها را دلیل این امر دانست.
کرمی گفت: برای دفاع از حقوق مردمی که در روزهای جنگ با الاغ به نیروهای خودی آذوقه میرساندند هر کاری کردهایم، اما نتیجه چندانی نداشته است.
وی معتقد است؛ مسئولین استان کرمانشاه از جمله استاندار، نمایندگان مجلس و… باید پیگیر امور مردم زرده باشند تا آنها به حقوق واقعی خود برسند.
وی در خصوص امکانات بهداشتی، درمانی و پزشکی روستای زرده، گفت: متأسفانه از لحاظ بهداشتی و درمانی این روستا تنها دارای خانه بهداشت است که فقط میتواند قرص سرماخوردگی یا قرص مسمومیتها، اسهال و تهوع به بیماران خدماتی ارائه دهد.
مظلومیت شهدای شیمیایی به گوش جهانیان برسد
امام جمعه شهرستان دالاهو در حاشیه دیدار با جمعی از خانوادههای معزز شهدا و جانبازان شیمیایی روستای زرده در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: منع استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه نظامیان در کنوانسیونهای بین المللی به تصویب رسیده است و قریب به ۲۰۰ کشور آن را امضا کردهاند.
حجت الاسلام محمدعلی ساداتی اظهار کرد: اما در جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران این سلاح نه تنها علیه نظامیان، بلکه علیه زنان، کودکان و غیرنظامیان به کرات به کار گرفته شد.
وی تاکید کرد: باید پیام و مظلومیت شهدای شیمیایی را به گوش جهانیان برسانیم.
نامگذاری ۳۱ تیرماه به نام روز ملی دالاهو
فرماندار شهرستان دالاهو نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه ۳۱ تیرماه، روز بمباران شیمیایی روستاهای زرده و سرمیل به عنوان روز ملی دالاهو نامگذاری شده است، گفت: وطن دوستی یکی از خصیصههای بارز مردم این شهرستان است و بمباران شیمیایی این روستاها تاوان وطن دوستی و عشق به انقلاب اسلامی و مقاومت جانانه این مردم است.
کرم محمدی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران یکی از بزرگترین قربانیان سلاحهای کشتار جمعی است، اظهار کرد: خس خس سینههای سوخته جانبازان شیمیایی، فریاد رسای حق طلبی توأم با مظلومیت ملت ایران در هشت سال جنگ تحمیلی است و این صدا هرگز خاموش نخواهد شد.
وی افزود: بدنهای تاول زده جانبازان سرافراز شیمیایی، سند جنایت علیه بشریت و همگامی، همراهی و حمایت مدعیان دفاع از حقوق بشر از صدام جنایتکار است.
نظر شما