خبرگزاری مهر، گروه بینالملل - پیمان یزدانی: روند پیشروی سریع طالبان در افغانستان و سقوط دولت مرکزی این کشور به رهبری اشرف غنی بعد از خروج غیر مسئولانه نیروهای آمریکایی از این کشور همگی بیانگر عمق نفوذ آمریکا در ساختار دولت اشرف غنی است.
در پی تحولات سریع افغانستان و با در نظر گرفتن احتمال بازی چند لایه و پیچیده آمریکاییها در راستای تأمین منافع ژئوپلتیک واشنگتن و غرب یافتن پاسخ برای سؤالاتی پیرامون ماهیت طالبان، تبعات حکمرانی آنها در افغانستان، رویکرد آمریکا در قبال این تحولات و اولویتهای جمهوری اسلامی ایران پیرامون این موضوع برای تصمیمگیری مناسب و مقتضی در قبال بحران افغانستان ضروری است.
پیرامون ماهیت طالبان و رویکردها و دیدگاههای کنونی طالبان و پیامدهای حکمرانی آن در آینده سیاسی افغانستان و تأثیر آن بر منطقه نظرات گوناگونی وجود دارد. عدهای از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که طالبان امروز هیچ تفاوتی با طالبان گذشته در دهه ۱۹۹۰ ندارد و این گروه از حیث ایدئولوژی و راهبرد بر همان اعتقادات، اهداف، برنامهها و حتی تاکتیکهای گذشته خود پایبند است در مقابل این دیدگاه عدهای نیز این دیدگاه را دارند که طالبان امروز بسیار متفاوت از طالبان دهه ۱۹۹۰ است؛ زیرا در مبانی ایدئولوژیک و هویتی آن تغییرات بنیادینی به وجود آمده است؛ به گونهای به مبارزه با داعش میپردازد و به امنیت برخی از اقوام و مذاهب افغان نیز تعرض نمیکند. گروه سومی هم بر این باورند که مواضع متعادلتر طالبان صرفاً یک تغییر تاکتیک در راستای رسیدن به قدرت است.
در همین راستا، خبرنگار مهر گفتگویی را با «نادر انتصار» رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلاباما جنوبی انجام داده است که مشروح آن در ادامه میآید:
*نظر شما در مورد نگرشهای متفاوت فوق در قبال طالبان چیست؟
هنوز خیلی زود است که بدانیم طالبان وقتی کنترل کامل دولت افغانستان را در دست گیرند چگونه عمل خواهند کرد. تا به حال، آنها همه چیزهای درست را گفتهاند، اما من هنوز شک دارم.
طالبان ممکن است از حکومت قبلی خود در افغانستان درسهایی آموخته باشند اما من هیچ مدرک مشخصی مبنی بر اینکه آنها گروهی متفاوت از آنچه دو دهه قبل بودند، ندیدهام. در حال حاضر، من نسبت به تأثیرات بلندمدت داخلی و منطقهای حکومت طالبان بدبین هستم.
*سیاست آمریکا و مداخلات آن تا چه اندازه باعث بی ثباتی و خشونت کنونی در کشور و رنجهای مردم این کشور است؟
هنگامی که ایالات متحده به افغانستان حمله و آن را اشغال کرد، این کشور از قبل نیز ویران شده بود، زیرا ساختارهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی این کشور در اثر سالها جنگ داخلی و رفتارهای نادرست طالبان نابود شده بود. ایالات متحده وعده داد که یک افغانستان باثبات، مرفه و دموکراتیک ایجاد کند. اما پس از دو دهه اشغال و شرکت در طولانیترین جنگ خود در تاریخ، ایالات متحده در مأموریت اعلام شده خود شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شتابزده شد.
سقوط کابل در سال ۲۰۲۱ من را به یاد سقوط سایگون در ۱۹۷۵ انداخت که بخاطر یک ماجراجویی نادرست دیگر توسط واشنگتن رخ داد، اگرچه این سقوط در زمان و شرایط متفاوتی اتفاق افتاد اما هر دوی آنها نتیجه سیاستهای استعماری ملت سازی بود.
*در بهترین سناریوی خوش بینانهای که بتوان برای افغانستان در نظر گرفت، چالشها و فرصتهای تسلط طالبان بر مردم این کشور چه میتواند باشد؟
اگر بخواهیم سناریویی خوشبینانه را برای این کشور در نظر بگیریم، طالبان تا حدی ثبات را در داخل افغانستان و اندکی تفاهم را با همسایگان کشور به ارمغان خواهد آورد.
*در بدترین سناریوی بدبینانهای که بتوان برای این کشور در نظر گرفت، چالشها و فرصتهای تسلط طالبان بر مردم افغانستان چه میتواند باشد؟
در بدترین سناریو، طالبان تلاش خواهد کرد تا یک سیستم سختگیرانه را در افغانستان تحمیل کند که منجر به وخامت بیشتر زندگی مردم در این کشور و تهدید امنیت همسایگان افغانستان و آسیای مرکزی در بلندمدت خواهد شد.
* در سناریوی خوشبینانه، تسلط طالبان بر افغانستان، چه چالشها و فرصتهایی را برای دیگر کشورهای منطقه میتواند داشته باشد؟
در بهترین حالت، طالبان قادر خواهد بود آنچه را که گفتهاند قصد انجام آن را دارند، یعنی روابط عادی با همسایگان افغانستان و عدم استفاده از این کشور به عنوان سکوی پرش برای گروههایی که امنیت منطقه را تهدید میکنند، اجرا کنند.
*در سناریوی بدبینانه، تسلط طالبان بر افغانستان، چه چالشها و فرصتهایی را برای دیگر کشورهای منطقه میتواند داشته باشد؟
مدیریت نادرست طالبان میتواند چالشهای بزرگی را برای همسایگان افغانستان و ثبات سیاسی و اقتصادی منطقهای ایجاد کند. به عنوان مثال، هند ممکن است از پروژه چابهار عقب نشینی کند یا به میزان قابل توجهی عقب بکشد، زیرا اتکا به افغانستان به عنوان یک مسیر ترانزیت به آسیای میانه، اقتصادی و حتی امکان پذیر نیست. اگر این اتفاق بیفتد، بدیهی است که ایران نیز تحت تأثیر سقوط پروژه بندر چابهار قرار میگیرد. پر واضح خواهد بود که افراط گرایی احیا شده، امنیت بسیاری از کشورهای منطقه و آسیای مرکزی را تهدید خواهد کرد. مدیریت نادرست طالبان همچنین میتواند منجر به یک بحران بزرگ دیگر برای پناهجویان شود که بر همسایگان افغانستان نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت به ویژه ایران که هنوز با عواقب هجوم عظیم پناهجویان قبلی افغانستان دست و پنجه نرم میکند.
نظر شما