خبرگزاری مهر فرهنگ و اندیشه: در سالهای اخیر ساختار و سرعت تحول در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه بر هیچ کس پوشیده نیست پژوهشگران بسیاری به پیدایی این مسائل و روندی رو به رشد در عرصه جهانی واقف و به مطالعه پرداخته و توسعه فرهنگی را رد کنار سایر ابعاد توسعه محور مدنظر قرار داده اند.کشورهای توسعه یافته و رو به رشد همزمان با بررسی و برنامه ریزی پیشرفت و توسعه قرهنگی کشورهای خود برای سایر فرهنگها و ملل جهان نیز برنامه ریزی کرده و در تلاشند تا سبکی واحد و شیوهای یکسان را در توسعه فرهنگ جهانی با ابزارهای گوناگون به نتیجه برسانند کم توجهی به بازنگری فرایندهای تحول فرهنگی در سطح کلان و برنامه ریزی دقیق بر شیوه اجرای برنامههای توسعه محور در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه میتواند در آیندهای نه چندان دور تأثیرات منفی بی شماری را در سطح عمومی و نخبگانی ایران اسلامی به وجود اورد و ره اورد این بی دقتیها دست رسی به استحاله فرهنگی جامعه ایرانی را به ارمغان دارد و باعث شکل گیری حرکتهای هنجارشکن و جنبشهای اجتماعی ساختار شکن شود.
در این میان، گونه شناسی فعالیتهای کلان فرهنگی و پیش بینی ظهور رویدادهای نوینی چون رسانههای ترکیبی، تدبیر برای تأمین امنیت نرم ایرانیان را به ضرورت طلب میکند هر چند تاریخ سیاست فرهنگی ایران از زمان طرح ریزی آن از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون، نمایانگر نقش محوری دولت در ارتقا و ساماندهی دانش، هنر، فرهنگ و شکل گیری تدریجی ساختارهای وزارتخانهای و نهادهای فعال فرهنگی و تصویب بودجههای ملی بوده است اما گذشت چهار دهه از فعالیتهای کلان فرهنگی موجب شده است تا نیازهای این حوزه بازنگری شود که این بازنگری باید براساس برنامه ریزی علمی مبنی مبتنی بر علم روز دنیا باشد.
حفاظت از میراث فرهنگی کشور، خلق هنرهای معاصر، آموزش فرهنگ، هنر و رسانه و نشر آن در تمامی سطوح جامعه، تمرکز زدایی اداری و تدوین نظامنامه برای بازارهای صنعتی فرهنگ از جمله نیازهای جدی این حوزه است و با تمرکززدایی اداری عبارت از انتقال قدرت و منابع از سطوح مرکزی به سطوح استانی و لایههای صنوف تخصصی با حفظ مرکزیت دولت نیز میتواند در رفع برخی از مشکلات مؤثر باشد. افزایش بودجه فرهنگی کشور، گسترش دامنة حوزه فعالیت نهادها و سازمانهای فرهنگی جهت تحت پوشش قرار دادن هنرهای مختلف والقاء معیارها و موازین بخش فرهنگ به بخش اقتصاد در اغاز هزاره جدید نیز میتواند راهگشا باشد.
از آنجا که تخصیص بودجه به بخش فرهنگ و هنر کشور بر اساس دستورالعملهای کلی تعریف شده توسط دولت و مجلس صورت میگیرد.تعیین خط و مشی و دستورالعملهای کلی در حیطه اختیارات بالاترین مقام فرهنگی هر دستگاه قرار دارد. به عبارت دیگر چنانچه دستگاه نظارتی بر حوزه فرهنگ چون شورایعالی انقلاب فرهنگی است که تصمیم گیرنده چگونگی تقسیم و توزیع بودجه میان مدیریتهای مختلف فرهنگی داخل و خارج باشد بررسی هزینههای انجام شده نیز آسانتر شده و از آن جا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها نهاد دولتی تأمین کننده بودجه فعالیتهای فرهنگی کشور نیست بلکه شمار دیگری از نهادها و دستگاههای فعال در حوزه فرهنگ مانند سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و دفتر تبلیغات اسلامی و.. نیز بعنوان نهادهای معین در این خصوص مشارکت مینمایند. این قبیل بودجهها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مراکز مرتبط پرداخت میگردند و با عنایت به رشد جهانی تحولات و پیشرفتهای تکنولوژی و شرایط کرونا در جهان معاصر ضرورت فعالیت مشترک فعالیتهای فرهنگی بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
تا آنجا که با توجه به قوانین موجود حوزه فعالیتهای فرهنگی در حوزه مدیریت شهری در هر شورایی به وضوح تبیین نموده و بر اساس مصوبات موجود در حال اجرایی شدن است و مدیران فرهنگی محلی خدمات فرهنگی متعددی را به مردم ارائه میدهند که در برخی موارد با خدمات کلان مدیریت فرهنگی در راستای موازی کاری قرار دارد و مسئولیت اجرای بسیاری از رویدادهای فرهنگی من جمله فستیوالهای فرهنگی و هنری و رسانهای را به طور مستقل بر عهده میگیرند و هماهنگی لازم در حوزه فعالیتها و برنامههای کلان فرهنگی توسط دستگاهها و نهادهای متولی حوزه فرهنگ و هنر و رسانه بوحود نیامده و نتیجه مشترکی را دربر نخواهد داشت و ضروری است با توجه به تغییر جنگ افزارهای سخت به جنگ افزارهای نرم و ماهیت تغییر یافته جنگ امنیت نرم جامعه ایران وبا توجه به فعالیت دشمنان ایران اسلامی که از بین بردن احساس امنیت تودهها در ایران اسلامی را نشانه رفته اند به ضرورت هم افزایی و همکاری مشترک دستگاهها و نهادهای متولی فرهنگ، هنر و رسانه نگاهی عمیق و جدی داشت تا توان هرگونه رویارویی با حرکت استحالهای دشمن در قبال ایران، که به تعبیر مقام معظم رهبری «امروز جنگ دنیا، جنگ رسانههاست» _ عنوان جنگهای روز جهان را «جنگ رسانه» تعبیر میکنند_ به وجود آید وتهاجمی که در ترویج جهت مهندسی تازه افکار عمومی برای رسیدن به هویت اجتماعی تازه ای که «دین ستیز» و «دین گریز» است ساماندهی شده است ناکام بمانند.
نظر شما