۱۵ آذر ۱۴۰۰، ۱۴:۱۵

نوشته فاطمه‌سادات میرعالی؛

حوض خون به چاپ ششم رسید/ استقبال از کتاب تحسین شده رهبر انقلاب

حوض خون به چاپ ششم رسید/ استقبال از کتاب تحسین شده رهبر انقلاب

چاپ ششم کتاب «حوض خون»؛ روایت زنان اندیمشک از رخت‌شویی در دفاع مقدس که تدوین و نگارش آن برعهده فاطمه‌سادات میرعالی بوده است، به همت انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، چاپ ششم کتاب «حوض خون»؛ روایت زنان اندیمشک از رخت‌شویی در دفاع مقدس که تدوین و نگارش آن برعهده فاطمه‌سادات میرعالی بوده است، به همت انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شد.

«حوض خون»، خاطرات و روایت‌های ۶۴ نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیتشان در بخش رخت‌شویی البسه رزمندگان دفاع مقدس است که فاطمه‌سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتی‌پور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی تحقیق آن را برعهده داشته‌اند.

فاطمه‌سادات میرعالی که علاوه بر تحقیق، تدوین کتاب را هم برعهده داشته است، در بخشی از مقدمه خود درباره راویان کتاب این‌طور نوشته است: «اولِ مصاحبه‌ها درد و زجرشان توی ذهنم پررنگ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه می‌شدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش می‌کردند راهی برای شستن لباس‌های رزمندگان جبهه مقاومت پیدا کنند و بعضی از آن‌ها از من می‌پرسیدند «راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمنده‌ها رو بشوریم؟»، معادلات ذهنم درباره اینکه افرادی زجرکشیده هستند به هم می‌خورد. خانم‌های رخت‌شویی با وجود همه سختی‌ها و دردهایی که دیده‌اند و از نزدیک تکه‌های بدن شهدا را لمس کرده‌اند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخی‌ها، از شستن لباس رزمنده‌ها به‌زیبایی یاد می‌کنند. اگر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیت‌های انقلاب نبودند.»

مدتی پیش، رهبر معظم انقلاب در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره شهدای زنجان با اشاره به کتاب «حوض خون»، از آن تمجید کردند.

ایشان در بخشی از سخنرانی‌شان درباره این کتاب فرمودند: «من اخیراً یک کتابی خواندم به نام «حوض خون» البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباس‌های خونی رزمندگان را و ملحفه‌های خونی بیمارستان‌ها و رزمندگان را می‌شستند؛ [اینها را] دیدم که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت می‌کند؛ انسان شرمنده می‌شود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.»

همچنین در بخش ضمیمه کتاب، تصویر راویان کتاب به همراه تصاویری از فعالیت‌های این بانوان اندیمشکی در دفاع مقدس، شهدای منتسب به آنها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رخت‌شویی البسه رزمندگان آمده است. پوراندخت لین‌من از راویان این کتاب پیش از انتشار و خدیجه داغری، دیگر راوی کتاب هم مدتی پس از انتشار کتاب «حوض خون» از دنیا رفته‌اند.

در بخشی از این کتاب چنین می‌خوانیم: «هر روز صبح زود می‌رفتم بیمارستان راه‌آهن‌، به بخش‌ها سر می‌زدم، گاهی از پرستارها می‌پرسیدم: «مجروحی به اسم غلام‌عباس شیرزادی نیاوردن؟ بچمه اگه آوردنش بگید مادرت چشم انتظارته.» بعد می‌رفتم رخت‌شویی. کمی که سرم خلوت می‌شد، بدون اینکه کسی متوجه بشود سریع می‌رفتم بخش‌ها را نگاه می‌کردم و برمی‌گشتم. شب‌هایی که خانه بودم رادیو گوش می‌دادم تا شاید خودش را بین اسرا معرفی کند. با خودم می‌گفتم اسیر شده؟ مجروح شده؟ شاید هم شهید شده! در بی‌خبری از پاره تنم هر روز سروکارم با مجروح‌ها و لباس‌های خونی و سوراخ شده بود… از اسفند ۶۳ و عملیات بدر، روزها و ماه‌ها و سال‌ها را شمردم تا شد پانزده سال. یک روز بیست تا شهید آوردند دوکوهه. دلم بی‌قرار شده بود. می‌خواستند آن‌ها را ببرند تهران. از بازار اندیمشک تا دوکوهه، پابرهنه کنار ماشین تابوت‌های شهدا راه می‌رفتم و گریه می‌کردم. بعد از مراسم رفتم جلسه قرآن. خانم‌ها آنجا بهم گفتند: «ننه‌غلام، چشمت روشن… بالاخره عزیزت رو آوردن. غلام‌عباسم در بین آن شهدا بود و من بدون اینکه بدانم، تا دوکوهه بدرقه‌اش کردم.»

چاپ ششم کتاب «حوض خون» در ۵۰۴ صفحه، با قیمت ۸۰ هزار تومان و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه توسط انتشارات «راه‌یار» منتشر شد.

کد خبر 5369058

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha