ساعد نیکذات فیلمبردار سینمای ایران در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره تازهترین فعالیتهای سینمایی خود اظهار داشت: طی یک سال و نیمی که سینمای ایران درگیر کرونا بوده است، تنها فیلمنامه خواندم و هیچکدام از پروژههایی که انتخاب کردم هم به تولید نرسیدند؛ چه سریال و چه فیلم سینمایی. با توجه به تغییر ذائقه مردم ریسک سرمایهگذاری در سینما بالا رفته است و به همین دلیل به نسبت سالهای قبلتر فیلمهای کمتری به تولید رسیدهاند و بیشتر عوامل به سمت سریالهای خانگی رفتهاند. در این شرایط فیلمنامههای سینمایی که من خواندم هم به تولید نرسید و دو فیلم «سگبند» ساخته مهران احمدی و «رویای سهراب» ساخته علی قویتن را هم که آماده نمایش دارم هنوز اکران نشدهاند.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه همواره به دنبال یک فرصت طلایی برای کارهای عقبماندهام بودم، در این مدت مشغول اسکن برخی نگاتیوها و اسلایدهای کتابهای عکسم شدم اما همچنان در کنار آن فیلمنامه هم میخوانم.
نیکذات درباره کوچ برخی عوامل تولید سینما به شبکه نمایش خانگی هم گفت: تغییر روش زندگی معمولاً به تغییر رفتارها میانجامد و بشر معمولاً با شرایط جدید خود را هماهنگ میکند. در این شرایط هم شاید من شخصاً سراغ سریالهای خانگی نرفتهام اما واقعیت این است که اتفاقات خوبی برای همکارانم در این حوزه رخ داده است. اکثر بچهها در این مدت سر کار بودند و از نظر امرار معاش این پروژهها خیلی به آنها کمک کرد. این تغییر رفتار در فرآیند تولید باعث بهوجود آمدن درآمدهای جدید شده و این در مجموع بسیار خوب است.
وی با اشاره به گرایش مخاطبان به تماشای آنلاین فیلمهای سینمایی ادامه داد: واقعیت این است که وقتی صحبت از فیلم دیدن میکنیم، هدف تنها دیدن یک فیلم نیست. نوعی مشارکت اجتماعی در سالن سینما اتفاق میافتد که بهواسطه در کنار هم بودن، حال ما را خوب میکند. وقتی در سالن سینما و حین تماشای یک فیلم کمدی، ۳۰۰ نفر همزمان قهقهه میزنند، این تجربه حال دل آدم را خوب میکند. طبیعتاً در شرایط جدید و در حالی که مردم توصیه به ماندن در خانهها شدند، باید تولیدات خانگی هم عرضه میشد تا نیاز مخاطبان در خانه برطرف شود.
این فیلمبردار سینما در ادامه گفت: از آنجایی که همه ما بهطور ناگهانی در شرایطی قرار گرفتیم که قبلتر تجربه نکرده بودیم، با مشکلاتی هم مواجه شدیم. یکی از این موارد هم فروش و عرضه آنلاین فیلمهای سینمایی بود. خیلی از فیلمها در این شرایط قاچاق شدند و سرمایه اولیه خود را هم از دست دادند. از طرف دیگر به دلیل برخی انحصارطلبیها از سوی پلتفرمها، تهیهکنندهها تحت فشار قرار گرفتند. از طرف دیگر شاهد دخالت یکی از پلتفرمهای مرتبط با صداوسیما در این جریان بودیم که میتواند موجب نابودی بخش خصوصی شود.
وی افزود: همان نگاه غلط حاکم بر صداوسیما را تلاش دارند به پلتفرمها هم تحمیل کنند در حالی که مخاطبان این نگاه را پس زدهاند. براساس همین نگاه تولید فیلم کوتاه و مستند در تلویزیون محدود شده و حالا آثار مستند تنها در یک شبکه به نمایش در میآید که تنها خود مستندسازان آن را میبینند! هر جایی که این نگاهی دولتی و انحصاری ورود پیدا کرد، همه چیز نابود شد. در عرصه پلتفرمها هم دولت باید پای خودش را کنار بکشد.
نیک ذات با گلایه از طرح برخی انتقادات نسبت به بالا رفتن دستمزد عوامل فنی در شبکه نمایش خانگی و تأثیر آن بر گرانتر شدن هزینه تولید فیلم در سینما بیان کرد: چطور در همین سینما به یک بازیگر دو میلیارد تومان دستمزد میدهند؟ آن وقت دستیار من که از ۵ صبح باید سرصحنه باشد، فقط دو میلیون تومان میگیرد! آیا این شرایط عادلانه است؟ چرا کسانی که الان انتقاد میکنند، آن موقع صدایشان در نمیآمد؟ اگر ۶ میلیارد تومان هزینه تولید یک فیلم باشد، بالای دو و نیم میلیارد آن را میدهند به بازیگران؛ باید در این شرایط موازنه شکل بگیرد. خیلی خوشحالم که دستمزد عوامل در شبکه خانگی بالا رفته است. چه بهتر که دیگر با دستمزدهای سابق به سینما بازنگردند. بله شاید برخی بازیگران و بخشی از تهیهکنندگان از این شرایط ناراضی باشند اما این موازنه باید شکل میگرفت.
وی با تأکید بر لزوم سیاستگذاری کلان سینما مبتنی بر عرضه و تقاضا گفت: در سینمای ما این نگاه وجود ندارد. همین حالا بالای ۲۰۰ فیلم داریم که طی دو سال گذشته تولید شدهاند اما هیچ فکری برای عرضه آنها نشده، آیا حساب و کتابی شده است که تهیهکنندگان این آثار چقدر متضرر میشوند؟ آیا حمایتی از آنها شده است؟ دولت باید حامی باشد، نه اینکه خودش تولید کند، خودش پخش کند، خودش هم مدام شاکی باشد!
این مدیر فیلمبرداری سینما با اشاره مجدد به افزایش دستمزد عوامل تولید مطرح کرد: اگر تا قبل از کرونا کل تیم دستیاران فیلمبردار ۳۰ تا ۳۵ میلیون تومان دستمزد میگرفتند، الان دستمزدشان به ۱۵۰ میلیون تومان رسیده است. حقشان هم هست. در سینما هم باید این موازنه اتفاق بیفتد. چرا دستمزد من بهعنوان یک آدم متخصص در حوزه خودم باید دستمزدم، یک دهم یک بازیگر باشد؟ چرا این نگاه اشتباه در سینما وجود دارد که برای یک بازیگر تازه از راه رسیده برای سفر بلیت درجه یک هواپیما میگیرند اما برای یک فیلمبردار با ۳۰ سال سابقه کار بلیت معمولی رزرو میکنند؟ نه اینکه ما نیازی به این مسائل داشته باشیم، هدفم نقد این نگاهی است که در میان برخی تهیهکنندگان وجود دارد. تهیهکنندگانی که هنوز هم دوست دارند با بازیگران عکس بگیرند!
وی در پایان گفت: در سینمای آمریکا شاید سوپراستارها دستمزدهای کلان بگیرند اما سایر عوامل هم شأن و جایگاه خود را دارند و همه هم از شرایط کاری خود راضی هستند. در سینمای ایران اما اینگونه نیست. به تازگی شنیدهام که برخی بازیگران بر اساس بیتکوین دستمزد میگیرند! این عجیب است. تا کی قرار است سینمای ایران به ساز اینها برقصد؟
نظر شما