خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه _ ریحانه فراهانی: «دکتر باهنر خصوصیات اخلاقی داشت که نظیر آن را ما خیلی کم داریم؛ مرحوم شهید مطهری و بیش از ایشان شهید بهشتی بسیار شیفته خصوصیات اخلاقی دکتر باهنر بودند مهمترین خصوصیات ایشان این بود که کار زیاد و مفید و جمع و جور را بدون هیچگونه تظاهر و هیجان ظاهری انجام میداد.مردی عمیق، صبور و بردبار، کم حرف، متین، پرکار، جدی، صمیمی، صدیق و با صفا بود. ایشان در نوشتن خوش ذوق، ادیب و دارای نوشتهای آهنگین و زیبا بود.»
این قضاوت حضرت آیت الله خامنهای، از همرزمان و همراهان شهید حجت الاسلام دکتر محمدجواد باهنر در راه جهاد عظیم نهضت اسلامی است. محمد جواد باهنر از جمله معدود طلاب و دانش آموختگان حوزه علمیه قم بود که به تحصیل در حوزه علمیه اکتفا نکرده و برای تحصیلات آکادمیک راهی دانشگاه شده بود.پیش از او میتوان به امام موسی صدر، شهید آیت الله دکتر بهشتی و آیت الله مفتح اشاره کرد. مفتح، بهشتی و صدر سه نفر از حلقه درسی آیتالله محققداماد بودند که برای اولین بار از حوزه به دانشگاه رفتند و منشا حرکات و برکات بسیاری شدند. بررسی نحوه حرکت و اقدامات این سه تن نشان میدهد که آنها اهداف مشترکی را پایه گذاری کرده بودند. بنابراین هماهنگی و همراهی بین این سه تن مشهود است.
دکتر محمدجواد باهنر حدود سال ۱۳۳۷ دوره لیسانس را به پایان رساند. در ادامه تکمیل تحصیلات دانشگاهی و پس از اخذ لیسانس، دوره فوق لیسانس رشته امور تربیتی و دکترای الهیات را گذراند. در میان فعالان نهضت اسلامی میتوان دکتر باهنر را از جمله نیروهای انقلابی دانست که عمده وقت خود را در فعالیتهای فکری و تشکیلاتی میگذارند.مرحوم هاشمی رفسنجانی گفته بود: کارهای زیربنایی و فکری را شهید باهنر و دکتر بهشتی به عهده گرفته بودند و ما بیشتر، مبارزات علنی را دنبال میکردیم.
شهید باهنر در سخنرانیها، مقالات و کتابهایش سعی عمدهای در انتقال این پیام به مخاطبان جوان داشت که ریشههای حرکت انقلابی ملت ایران را باید در سیره اهل بیت علیهم السلام از جمله در نهضت عاشورا دید. دکتر باهنر با اولویت دادن به بعد حماسی نهضت کربلا، بحث الگوپذیری از این نهضت مقدس را مطرح میکند و میگوید: نهضت حسین بن علی (ع) باید برای همیشه در تاریخ اسلام آن خاصیت اصیل خود را که خاصیت حماسی و انقلابی است حفظ کند و نیز چنین خاصیتی را مردم فراموش نکنند و بدانند که فداکاری حسین بن علی (ع) یک نهضت مقدس و خونین در برابر ظلم و بی عدالتی بود .[۱] حجت الاسلام دکتر باهنر، امام حسین (ع) را سرچشمه مبارزه، انقلاب، شهادت، حرکت و نهضت و خشم انقلابی میدانست و جلوه حضرت امام را که در انقلاب اسلامی مجسم شده، متأثر از نهضت امام حسین (ع) قلمداد میکرد .[۲]
نویسنده کتاب گسترش نهضت حسینی با اشاره به الگوپذیری انقلاب از قیام حسینی (ع) و نیز از شعارها و حرکتهای این نهضت مینویسد: نهضت ما بیش از هر چیز از حادثه کربلا جان گرفته و از آنجا مایه گرفت و تغذیه و هدایت شد .[۳] دکتر محمد جواد باهنر ضمن اشاره به این مسئله که عقیده، صرفاً یک سنت و تشریفات نیست، از آن به عنوان یک اصل زیر بنایی و مبدأ انرژی و تحرک یاد میکند، و نه تنها آزادی عقیده را قبول دارد، بلکه، قویاً طرفدار آن نیز هست. خطر قرمزی که دکتر باهنر در این خصوص ترسیم میکند همان است که به بیانهای مختلف، متفکران دیگر انقلاب اسلامی هم به آن اشاره کردهاند.اینکه نمیتوان با نام آزادی، به دنبال تجزیه جمهوری اسلامی ایران بود .[۴]
باهنر با بررسی تاریخ انقلابهای جهان معتقد است آزادی که به برکت انقلاب اسلامی به وجود آمده استثنایی است و با اشاره به آزادیهایی که در انقلاب اسلامی حتی به مخالفان داده شده، میگوید: چنین آزادی در هیچیک از انقلابهای جهان سابقه ندارد: به خدا، اگر تاریخ انقلابهای دنیا را بخوانید، هیچ نمونهای را نخواهید دید که چهل روز بعد از انقلاب، از مردم بخواهند که در رفراندوم نسبت به نظام خود رأی دهند که جمهوری اسلامی میخواهند یا نه .[۵]
استاد شهید، با اشاره به چنین آزادی معتقد است: هیچیک از اقلیتهای پس از انقلاب، به دلیل مذهب و عقیده خود، مورد تعقیب قرار نگرفتند. دکتر باهنر معتقد بود، مسئله آزادی جزء مسائل اساسی انقلاب اسلامی است: پیام انقلاب ما پیام عدالت، برابری، برادری، خداپرستی، آزادی، پیام شرف و مبارزه با ظلم و طاغوت و آزادی انسانهای مستضعف جهان از زیر ظلم طاغوتیان و استکبار جهانی است. باهنر در خصوص آزادی و انقلاب اسلامی میگفت: مردم سالیان دراز زیر بار خفقان و زیر بار شکنجه بودند. بعد از پیروزی باید اجازه نفس کشیدن به مردم داده شود. مردم بتوانند اجتماع کنند، سخن بگویند، تشکیل حزب بدهند. انقلاب، آزادی را به ملت انقلابی هدیه کرد .[۶]
شهید باهنر اما در مسئله آزادی به بیان مفاهیم کلی اکتفا نمیکرد و آزادی را از ابعاد مختلف مورد اشاره قرار میداد، از جمله در موضوع حق انتخاب و مردم سالاری دینی.او در این باره میگفت: شاید بعضی نگران باشند و بگویند، در حکومت آینده، سهم مردم چه خواهد شد؟ بایستی توضیح بدهم که ما در همه فصلهای قانون اساسی جای پای مردم و حضور مردم و رأی مردم و حق انتخاب مردم را میبینیم. مردم آزادانه رئیس جمهور انتخاب میکنند. نمایندگان مردم طی چهار سال، قدرت قوه مقننه را در دست دارند. این هم یک مورد از حضور مردم در نهادهای حکومتی باز مردم در شوراها برای انتخاب نمایندگان خود در شهر، در روستا، بخش و حتی نمایندگانش در مجلسی که بین ایالات استانها تشکیل خواهد شد، مستقیماً رأی میدهند و نمایندگان خودشان را انتخاب میکنند.
شهید حجت الاسلام باهنر دغدغههای اسلامی و انقلابی خود را در موضوع به دفعات بیان کرده بود. باهنر در تفسیر مقوله آزادی بر این باور بود که بشر فطرتاً میخواهد آزادانه به آنچه میل دارد عمل کند. دکتر باهنر در تمایزی که میان آزادی در فرهنگ اسلامی و آزادی به سبک و قرائت غربی قائل میشود، معتقد است: جوامع متمدن حرفی جز حفظ نظام اجتماعی ندارند و قلمرو مقررات آنها هم از حدود اجتماع و مصالح اجتماعی تجاوز نمیکند، ولی محیط فکر و اخلاق و عقیده و روح را آزاد گذاشتهاند و تلاشهای آنها در این موارد، اگر هم باشد از حدود تشریفات نمیگذرد، اما اسلام برای کنترل افراد، محیط وسیعتری را در نظر گرفته است. او میخواهد اجتماع منظم باشد، فکر منظم باشد، اخلاق پاک، عمل صحیح، روح هم متکامل و آزاد باشد، لذا در همه شئون دستور دارد .[۷]
حجت الاسلام دکتر باهنر همراه با توجهی که به آزادی داشت، از مسئله عدالت نیز غافل نبود.چرا که معتقد بود یکی از مطالبات اصلی ملت انقلابی ایران در نهضت اسلامی، عدالت بود.او میگفت: عدالت در هر پست و مقامی متناسب است با آن پست و مقام. مثلاً عدالت قاضی حکم به حق کردن است و عدالت امام و رهبر اجتماعی آن است که هدفش اجرای حقوق عادلانه همه مردم باشد و بسط وگسترش عدالت اجتماعی و اقتصادی و حقوقی در بین تمام امت، لذا عدالت حاکم مفهومی بسیار گسترده دارد. در جامعهای که حکومتش براساس مکتب نباشد، اقتصادش براساس مکتب نباشد، حرکتش براساس مکتب نباشد، این جامعه جامعه مکتبی نیست. هرچند صدها و هزاران مسجد داشته باشد؛ هرچند قرآن به صورتهای مختلف در آن جامعه چاپ بشود؛ هرچند ضریحها و معجرها به صورتهای مختلف بر بالای قبر امامزادهها گذارده شود و هرچند عزاداریهای پرشور در مراسم عزا انجام شود. اما جامعه، جامعه مکتبی نیست، جامعه، جامعه اسلامی نیست، بلکه جامعه سنتی است.
پی نوشت:
[۱] گسترش نهضت حسینی؛ محمد جواد باهنر
[۲] مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی؛ محمد جواد باهنر
[۳] همان
[۴] نقش قیامتی انقلاب اسلامی؛ محمدجواد باهنر
[۵] مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی؛ محمد جواد باهنر
[۶] فروغ اندیشه، ج ۱
[۷] اندیشههای شهید باهنر، مجموعه مقالات و سخنرانیها
نظر شما