خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: گمان میکردیم که سال ۱۴۰۰، سال پایان اتفاقات تلخ روزگار کرونایی باشد که از سال ۱۳۹۹ چتر شوم خود را در تمام دنیا گسترانید و سایه سیاه و شوم خود را سیاهتر و سیاهتر کرد. اما گویا گمان اشتباهی بود. گویا همچنان این جرثومه درد و مرض و مرگ هنوز قصدی برای خداحافظی ندارد و هر روز هم بر تنوع خود افزون میکند تا بفهماند «کرونا را هنوز شکست ندادیم».
همه این احوالات را در نظر بگیرید و بعد تعمیمش دهید به روزگاری که همه ما آدمها در انواع و اقسام خود مشغول گذران از بحرانی هستیم که زنده ماندن یا نماندمان با خداست. شرایطی شگفتانگیز و کمتر تجربه شده در جهان هستی که همه آنها را گاه و بیگاه در فیلمها و سریالهای آخرالزمانی میدیدیم و بعد هراسی که پس از تماشای این آثار به سراغمان میآمد بازمی گشتیم به دنیایی که دوست داشتیم. اما همه چیز از قاب سینما و تخیل بیرون رفت و شد همینی که هست. همه چیز ماند در یک چارچوب ثابت که زمان اگرچه در آن عبور میکند، اما هنوز از آنچه یک ویروس نحس ساخته و پرداخته بیرون نرفتهایم. در این وسط هم کار درست و حسابی نمیتوان کرد؛ پس میماند تلاش برای بقا و در بهترین شرایط ممکن ایجاد امیدواری به آدمهای دیگر.
و چه خوب که در این شرایط سخت و دشوار هستند آدمهایی در این دنیای خاکی که با وجود تمام اتفاقات و حوادث تلخ ناشی از کرونا و جنگهای متعدد تلاش میکنند تا به واسطه زبان هنر و کمی جزئیتر زبان موسیقی دنیای دهشتناک این روزهای ما را کمی، فقط کمی زیباتر کنند. گرچه در این مسیر هم اما و اگرها و حتی خطاهایی هم وجود دارد، ولی هرچه هست تلاشی است برای بقای انسان در زمینی که زخمهایش هر روز عمیقتر میشود. تلاشی که در همین ایران عزیزمان هم به واسطه حضور هنرمندان در هر بخشی توانست جلوههای متفاوتی از فعالیتهای فرهنگی هنری کشورمان را به مخاطبان نمایش دهد. جلوههایی که در موسیقی هم متبلور شد و موجب ظهور و بروز تولیداتی شد که برخی از آنها با استقبال مخاطب و برخی هم با شرایط دیگری مواجه شد.
در این چارچوب هنرمندان مختلفی بودند که با برخی از فعالیتها و تولیداتی که انجام دادند تلاش مضاعفی به خرج دادند تا آنچه پیش روی مخاطبان در حوزه موسیقی کشورمان قرار داده میشود، جلوه متفاوتتری در شرایط کرونایی داشته باشد. شرایطی که از دیدگاه هر مخاطب و موسیقی شناسی میتواند دربرگیرنده مؤلفههای متفاوت با سلیقههای متفاوت باشد. چارچوبی که گروه هنر خبرگزاری مهر را بر آن داشت که با نگاهی رسانهای به معرفی پنج چهره خبرساز موسیقی ایران در سال ۱۴۰۰ اشارهای داشته باشد. شرایطی که مبتنی بر برخی از احوالات و فعالیتهای مؤثر این هنرمندان در عرصه موسیقی و البته خبرسازی آنها در حوزههای مختلف است.
آنچه میخوانید مروری بر اخبار مرتبط با پنج هنرمند حوزه موسیقی است که میتوانند به عنوان چهرههای خبرساز این حوزه در سال ۱۴۰۰ معرفی شوند.
علی رهبری؛ نگاهم نکنید اما من به کارم ادامه میدهم
اگر بخواهیم به چند هنرمند خبرساز سالهای اخیر موسیقی ایران که همواره اظهارات و اقداماتشان در رأس اخبار موسیقی رسانهها قرار دارد، اشاره داشته باشیم قطعاً علی رهبری موزیسین و رهبر ارکستر کشورمان یکی از این هنرمندان است. آهنگسازی که هم طی زمان حضورش در ارکسترهای دولتی و هم در خارج از آن همواره با زبان تند و تیزش انتقاداتی را مطرح میکرد که در بسیاری از موارد هم این انتقاد کار دستش میداد و موجب اگر بخواهیم به چند هنرمند خبرساز سالهای اخیر موسیقی ایران که همواره اظهارات و اقداماتشان در رأس اخبار موسیقی رسانهها قرار دارد، اشاره داشته باشیم قطعاً علی رهبری موزیسین و رهبر ارکستر کشورمان یکی از این هنرمندان است. آهنگسازی که هم طی زمان حضورش در ارکسترهای دولتی و هم در خارج از آن همواره با زبان تند و تیزش انتقاداتی را مطرح میکرد که در بسیاری از موارد هم این انتقاد کار دستش میداد ایجاد شرایطی میشد که وی عطای کار به لقایش ببخشد. کما اینکه در دو دوره حضورش در ارکسترهای دولتی نیز چنین فرآیندی اتفاق افتاد و علیرغم تواناییها و نبوغ ذاتی این هنرمند که در عرصه رهبری ارکستر دارا بود، شرایطی ایجاد شد که علی رهبری نتواند با مدیران بنیاد رودکی در یک مسیر حرکت کند و در نهایت هم به همکاری خود در این چارچوب پایان داد.
اگرچه این پایان ماجرا نبود، چراکه پس از خروج او از بدنه ارکسترها و حضور دوبارهاش در اروپا به ویژه کشور اتریش، انتقاداتش از شرایط حاکم بر مدیریت موسیقی کشورمان به ویژه در خانه موسیقی و ارکسترهای دولتی تمام نمیشد و این علی رهبری بود که گاه و بیگاه در مصاحبه با رسانههای مختلف در تندترین شرایط ممکن انتقاد میکرد. انتقاداتی که همچنان باعث دور ماندن این رهبر توانای ارکستر از حضور در مجموعههای دولتی شده است.
علی رهبری اما در سال ۱۴۰۰ اگرچه از دریچه نگاه مدیران و مجموعههای دولتی دیده نمیشد، اما در اروپا ساکت ننشست و به کارهای خود در حوزههای مختلف موسیقی ادامه داد. پروژههایی که اتفاقاً دربرگیرنده نکات جالب توجهی از همکاری یک هنرمند ایرانی با هنرمندان دیگر کشورها بود و توانست شرایط مؤثری از حضور یک موزیسین توانمند در عرصههای مختلف موسیقی جلوهگر کند. چارچوبی که قطعاً میتواند از علی رهبری به دلیل ارتباط خوبی که با رسانهها دارد از او به عنوان یکی از چهرههای خبرساز موسیقی معرفی کند.
ساخت پروژه «بلبلهای پارسی» با همراهی محمد سعیدی و علی سعیدی برادران دوقلوی خواننده اصفهانی، اجرای پروژه «مادرم ایران» به مناسبت جشن پنجاهمین سال ایجاد روابط دیپلماتیک ایران و چین در مرکز ملی هنرهای نمایشی پکن، ساخت «دیوان شرق و غرب» ولفگانگ گوته شاعر به پیشنهاد کمپانی انتشارات موسیقی آلمانی ناکسوس با صدای چند خواننده بینالمللی، گروه کر و ارکستر سمفونیک، رهبری ارکستر تعدادی از کنسرتهای ارکستر دولتی ازمیر در ایام کرونا، برگزاری چندین مستر کلاس رهبری ارکستر در چند کشور اروپایی، انتشار آلبوم «پوئم سمفونیک هایی از ایران» با اجرای آثاری تعدادی از آهنگسازان شناخته شده موسیقی کشورمان از جمله احمد پژمان، امینالله حسین، حسین دهلوی، هوشنگ استوار، محمدتقی مسعودیه، اجرای پروژه «چنین گفت زرتشت» در زاگرب همراه با ارکستر و گروه کر فیلهارمونیک زاگرب به خوانندگی رضا فکری در سی امین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک ایران و کرواسی از جمله فعالیتهایی بود که علی رهبری در سال ۱۴۰۰ به آن مشغول بود.
علیرضا قربانی؛ مردی برای تمامی فصول که همچنان خوب است
ماندگاری یک خواننده در فرآیند تولید، بازاریابی و اساساً نظام اقتصادی موسیقی ایران در برگیرنده مؤلفههای فراوانی است که طی سالهای اخیر در کمتر هنرمند و خوانندهای مشاهده شده است. چرا که فعالیت در شرایط فعلی مارکتینگ موسیقی ایرانی که در بدترین شرایط ممکن سالهای اخیر قرار دارد، به قدری دشوار و سخت شده که اگر توانمندترین و متخصصترین خوانندگان بدون برنامهریزی و پلان مشخصی در این فرآیند حضور داشته باشند، قطعاً با مشکلات و مصائبی در حوزه مخاطب مواجه میشوند که اصلاً نمیتواند برای آنها دورنمای درستی را در عرصه فعالیتهای حرفهای شأن ترسیم کند.
علیرضا قربانی فعلاً ترجیح داده در نظام پراشتباه مارکتینگ موسیقی به ویژه «موسیقی ایرانی» عمده تمرکز را در اجراهای بینالمللی قرار دهد. مسیری مهندسی شده که گویا فعلاً بهتر از فعالیت در فرآیندی است که ساختار کلی آن موسیقی پاپ را بیشتر از هر گونه دیگری ترجیح میدهد چه بسا در همین مسیری که به آن اشاره شد، بودند خوانندگان و هنرمندانی که در بهترین شرایط فنی و تخصصی قرار داشتند اما به دلیل فقدان آگاهی لازم برای نحوه حضور در رسانهها و مارکتینگ موسیقی در شرایط مهجور و شکنندهای قرار گرفتند که حتی محبوبیت قبلی شأن را هم کاهش داده و شاهد ریزش مخاطبانشان شدند. فرآیندی کاملاً محسوس که طی این سالها فقط از عهده چند هنرمند انگشت شمار بر آمده و تبدیل به موضوع اجتناب ناپذیری شده که میتواند مورد توجه تهیه کنندگان و صاحبان آثار موسیقایی نیز قرار گیرد.
یکی از هنرمندانی که علاوه بر توانمندیهای منحصربهفردش در عرصه موسیقی به ویژه خوانندگی توانسته طی سالهای اخیر در چارچوبی نظام مند و حساب شده هم شاهد رشد استاندارد مخاطبانش و هم ثبات و پایداری آنها در فرآیند شنیدن آثارش باشد، علیرضا قربانی است. هنرمندی تأثیر گذار و تقریباً بینالمللی که طی ایام کرونایی عمده اجراهای زنده و کنسرتهایش را معطوف به برگزاری کنسرتها و اجراهای خارج از کشور کرده و ترجیح داده در نظام پراشتباه مارکتینگ موسیقی به ویژه «موسیقی ایرانی» عمده تمرکز را در اجراهای بینالمللی قرار دهد. مسیری مهندسی شده که گویا فعلاً بهتر از فعالیت در فرآیندی است که ساختار کلی آن موسیقی پاپ را بیشتر از هر گونه دیگری ترجیح میدهد. چارچوبی که گواه ادعایی که مطرح شد تعداد انگشت شمار کنسرتی است که در این ژانر و در همان ایام محدود باز شدن سالنهای کنسرت طی روزهای کرونایی مشاهده شده و موجب به صدا درآمدن زنگ خطری شد که همه اهالی موسیقی به آن واقف هستند.
اتفاقاً در این شرایط بود که علیرضا قربانی در همان روزهای ابتدایی سال تصمیم گرفت پس از همکاری با یک گروه فلسطینی برای ساخت چند اثر موسیقایی از جمله پروژه «عروج» در سال ۱۳۹۹ کنسرت آنلاینی را از محل برج آزادی تهران در فروردین ماه سال ۱۴۰۰ برگزار کند. کنسرتی که به نوعی اولین کنسرت موسیقی سال ۱۴۰۰ لقب گرفت و موجب استقبال مخاطبان هم مواجه شد. اجرایی که جزو معدود کنسرتهای برگزار شده موسیقی در محوطه یکی از مهمترین میادین کشور بود و شرایط ویژه ای را برای این خواننده با اجرای قطعات محبوب پروژه «با من بخوان» با همراهی حسام ناصری و سایر نوازندگان مطرح کشورمان رقم زد که از او در همان اوایل چهره خبرسازی ساخت.
اجرای پروژه «راز آواز» با همراهی حسام ناصری، برگزاری چند کنسرت با عالیم قاسم اف خواننده شهیر آذربایجانی در کشور آذربایجان و اکسپوی دوبی، برگزاری پروژه «با من بخوان» در کشورهای سوئیس و آلمان، حضور در تیتراژ موسیقی فیلم «درخت گردو» به کارگردانی محمد حسین مهدویان و حضور در چندین پروژه دیگر از جمله فعالیتهای موسیقایی علیرضا قربانی در سال ۱۴۰۰ بود که هرکدام با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد.
علی قمصری؛ اجرای پروژه «تار ایرانی» با تمام اما و اگرها
یکی از پروژههای موسیقایی که به واسطه ایام کرونا توانست در رسانهها و بیشتر فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد، پروژه «تار ایرانی» به همت و ایده علی قمصری نوازنده و آهنگساز جوان موسیقی ایرانی بود که میتواند او را در ردیف چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۱۴۰۰ معرفی کند.
این هنرمند از جمله نوازندگانی است که در سالهای اخیر دوران پر افت و خیزی در حوزه فعالیتهای موسیقاییاش سپری کرده و اکنون به مرحلهای بلوغ و تفکری رسیده که بدون تردید میتوان او را در زمره معروفترین و شناختهشده ترین هنرمندانی قرار داد که به واسطه برخی از اظهارات جسورانه اش در رسانهها و دیدگاههایی که در حوزه موسیقی ایرانی دارد، خود را به عنوان یک هنرمند صاحب سبک معرفی کرده است. یکی از پروژههای موسیقایی که به واسطه ایام کرونا توانست در رسانهها و بیشتر فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد، پروژه «تار ایرانی» به همت و ایده علی قمصری نوازنده و آهنگساز جوان موسیقی ایرانی بود که میتواند او را در ردیف چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۱۴۰۰ معرفی کند هنرمندی که در کارنامه فعالیتهای موسیقایی همکاری با خوانندگان شناخته شدهای چون علیرضا قربانی، همایون شجریان، محمد معتمدی، وحید تاج و دیگر هنرمندان شناخته شده موسیقی ایرانی در حوزه نوازندگی و خوانندگی به چشم میخورد و نمیتوان از نام و کارهایش به راحتی عبور کرد.
قمصری که به نظر میآید عاشق پروژههای متفاوت و کمتر تجربه شده در حوزه موسیقی است، فروردین ماه سال ۱۴۰۰ بود که ابتدا آلبوم «همزاد دل» را به خوانندگی پویان کاظمیان منتشر کرد. او پس از انتشار این آلبوم بود که تصمیم گرفت با نگاه جدیتر به پروژه «تار ایرانی» با همراهی هنرمندان هر اقلیم از کشورمان با اجرای آثاری تلفیقی موسیقی ایرانی با موسیقی نواحی در مجموعههای فرهنگی تاریخی هر شهر بپردازد که حاصل آن توانست سروصدای زیادی در فضای مجازی به راه بیندازد. پروژهای که در برخی از شهرها نیز با مشکلاتی مواجه شد اما گویا ماجرا به گونهای بود که علی قمصری میبایست این پروژه را به سرانجام برساند. شرایطی که برخی از اتفاقات پیرامون پروژه در رسانهها به شکل پررنگتری مطرح شد اما هرچه بود از پروژه «تار ایرانی» و مهمتر علی قمصری به عنوان یک چهره خبرساز سال ۱۴۰۰ معرفی کرد.
قمصری در قالب پروژه «تار ایرانی» بود که سال ۱۴۰۰ در شهرهای مختلفی مانند قزوین، تهران، شیراز، تبریز، اردبیل، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خرمآباد، بروجرد، سنندج، صحنه، کنگاور، قوچان، گرگان، خوزستان، تربتجام، شهرکرد، مشهد، نیشابور، توس، بجنورد، مهاباد، زابل، سیستان، چابهار، بیرجند، سبزوار، تالش، گنبد کاووس، زنجان، کاشمر، شوشتر، بندرعباس، قم، مشهد، جلفا، قشم، کرمان، رفسنجان، بم، بابل، یزد، میبد و رشت به اجرای برنامه پرداخت.
او درباره پروژه «تار ایرانی» گفته بود: تصمیم داریم با این پروژه دارد سفری به دور ایران داشته باشم؛ پروژهای که با محوریت تارنوازی طراحی شده است. من در این سفرها به استانهای مختلف کشورمان میروم تا در هر استان در یکی از مکانهای تاریخی آن استان به تارنوازی بپردازم. پروژه «تار ایرانی» ایدهای مستقل از سوی موزیسینی مستقل است که هیچ نهاد یا ارگانِ دولتی از آن حمایت نمیکند.
حمیدرضا نوربخش؛ اندر احوالات خوانندهای که این سالها فقط مدیر است
سال ۱۴۰۰ سال کم فروغی برای ظهور و بروز چهرههای خبرساز به واسطه ماجرای کرونا بود، اما در این مجال آدمهایی بودند و هستند که به واسطه مقام حقوقی و حقیقی شأن همواره در معرض انتقاد و تشویق و توجه رسانههایی هستند که فعالیتهای موسیقی کشور را رصد میکنند. آدمهایی که چه در معرض دید باشند و چه نباشند، اما نوع عملکرد و نفوذشان به حدی بوده که حتی اگر در مواجهه با تندترین انتقادات هم باشند، اما چهرههای خبرسازی میشوند که نمیتوان به راحتی از نامشان عبور کرد.
خبرسازی آقای نوربخش از آنجا آغاز میشود که او در این چند ساله به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی نقش غیرقابل انکاری در حوزههای صنفی و حتی دیگر حوزههای مدیریتی موسیقی کشور داشته و از او همواره به عنوان یکی از مردان حاضر در اتاق دربسته تصمیمگیری یاد میکنند یکی از این چهرههای خبرساز که طی سالهای اخیر هم درباره نحوه عملکرد او صحبتهای زیادی مطرح میشود، هنرمندی به نام حمیدرضا نوربخش است که در این سالها به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی همواره مورد توجه خبرگزاریها و مطبوعات است. هنرمندی که آوازه شهرت او آن هنگام که به عنوان یکی از شاگردان ممتاز و البته نزدیکان محمدرضا شجریان خواننده فقید موسیقی ایران مطرح شد و بعدها به جایی هدایت شد که توانست جایگاه باثباتی در حوزههای مختلف مدیریتی و تصمیمگیری حوزه موسیقی پدید آورد.
خوانندهای توانمند که علاوه بر تلمذ در حضور استادی چون محمدرضا شجریان، شاگردان زیادی را در عرصه خوانندگی تربیت کرده و توانسته از خود هنرمندی دارای جایگاه در حوزه موسیقی ایرانی معرفی کند. اما خبرسازی آقای نوربخش از آنجا آغاز میشود که او در این چند ساله به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی نقش غیرقابل انکاری در حوزههای صنفی و حتی دیگر حوزههای مدیریتی موسیقی کشور داشته و از او همواره به عنوان یکی از مردان حاضر در اتاق دربسته تصمیمگیری یاد میکنند. هنرمندی که میتوان او را یکی از جعبه سیاه های موسیقی کشورمان دانست که در هر دورهای به فراخور تغییر دولتها همچنان از او به عنوان یکی از مردان اول تصمیمگیری ها یاد میکنند. چه آن زمان که با مرحوم مرادخانی (معاون اسبق امور هنری وزیر ارشاد) رفاقت گرمابه و گلستانی داشت و چه طی این دوران که در اغلب تصمیمگیری های مدیریت در مجموعه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بعضاً جابه جایی مدیران یکی از عناصر مهم مشورتی است که از او برای بسیاری از تصمیم گیری ها مشورت میگیرند.
این خبرسازی نوربخش در سال ۱۴۰۰ اما از جایی شروع میشود که بعد از حاشیههای متعددی که درباره مدیریت او در خانه موسیقی طی دورههای قبلی مطرح شده بود و این هنرمند نیز به صورت رسمی از کنارهگیری و عدم تمایل خود برای حضور در دوره مدیریت جدید مدیرعاملی خانه موسیقی صحبت کرده بود، اما او همچنان گزینه اول هیأت مدیره جدید خانه موسیقی برای احراز پست مدیرعامل شد و در نهایت بیست و نهم آذر ماه سال ۱۴۰۰ بود که وی بار دیگر به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی انتخاب شد. انتخابی که قبل از آن از سوی برخی از کاندیداها مورد انتقاد و واکاوی زیادی قرار گرفته بود و فضایی را فراهم کرد که این بار شاهد حضور گزینه جدیدی برای پست مدیرعاملی خانه موسیقی باشیم. اما گویا نفوذ و توانمندیهای اجتناب ناپذیر نوربخش با تمام انتقادهایی که به او وارد است به دیگران چربید و بار دیگر او را در مسند جایگاهی قرار داد که میتواند در ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گیرد.
حمید هیراد؛ خواستن توانستن است حتی در بدترین اوضاع
اواخر اسفند ماه سال ۱۳۹۸ بود که خبر بیماری حمید هیراد به عنوان یکی از خوانندگان پرطرفدار و خوش اخلاق موسیقی پاپ ایران طی سالهای اخیر که با برخی از حاشیهها هم رو به رو بوده باعث نگرانی و آزردگی خاطر هواداران این خواننده شد. شرایطی که او را مجاب کرد تا با حضور در برنامه نوروزی «بهار جان» که مجری آن محمد علیزاده خواننده موسیقی پاپ ایران بود، درباره بیماری اش با مردم حرف بزند.
ماجرای خواستن توانستن حمید هیراد به قدری دربرگیرنده اتفاقات خوبی برای این خواننده بود که در بهمن ماه سال جاری هم کنسرت دیگری را در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی برگزار کرد و نشان داد که خبرسازی در موسیقی ایران میتواند دربرگیرنده وجوه مثبت فعالیتهای یک هنرمند باشد محمد علیزاده در این برنامه خطاب به حمید هیراد گفت: در دو سال گذشته برخیها تهمتهای بسیاری به تو زدند و به تو تاختند و اتفاقهای بدی برائت رقم خورد. دلم از این ماجراها به درد آمد. من خودم را جای تو گذاشتم و بسیار غمگین شدم. از دیروز خبری آمد که تو درگیر بیماریِ سرطان هستی. میخواهم امشب برای مردمی که عاشقانه دوستت دارند صحبت کنی و ماجرا را برایمان شرح دهی.
هیراد هم در پاسخ به علیزاده اظهار کرد: ما هر چه که تا الان به دست آوردیم از وجود مردم است. اگر نگاه خدا و مردم به ما نباشد، حمید هیراد ی وجود ندارد. تا زمانی که هستم عاشقانه و بدون ریا برای مردم میخوانم. قطعه «شوخیه مگه» هم از جایی آمد که هیچ ریایی در آن نبود و روی تخت بیمارستان آن را ساختم. آرزوی هر خوانندهای است که اثرش به دل مردم بنشیند. وقتی دیدم مردم قطعه «شوخیه مگه» را دوست داشتند، خیلی احساساتی شدم و ساعتها برایش اشک ریختم. البته در همان زمان به من گفتند که سرطان خون دارم و فقط یک ماه دیگر زنده هستم. پس از آن و در مدتی حدود پنج یا شش ماه فهمیدم که چقدر زندگی فانی است.
بروز چنین شرایطی بود که طبیعتاً مسیر کاری حمید هیراد را میتوانست دچار تغییرات زیادی کند. شرایطی که میتواند موجب خانه نشینی اجتناب ناپذیر خوانندهای باشد که از این پس باید با مراقبت کامل از خود مشغول مبارزه و پیروزی بر بیماری باشد که مواجهه با آن دربرگیرنده شرایط ویژه ای است. اما گویا پایان قصه نبود و این حمید هیراد بود که ترجیح داد فعالیت مستمر در موسیقی را با خانه نشینی عوض کند و به قول این عبارت کلیشهای اما جذاب «او واقعاً فعل خواستن را صرف کرد» و از آن پس بود که با روحیهای مثال زدنی به کار خود در موسیقی ادامه داد و تا کنون نیز در شرایطی ایده آل و مراقبت کامل که با نظارت تیم پزشکی اش صورت میگیرد، دست به خلق آثاری زده که توانسته با استقبال مخاطبان هم مواجه شود.
او حتی در سال جاری به کرونا مبتلا شد اما با شرایط ویژه ای که برای خود برنامهریزی کرده به این بیماری نیز فائق آمد و فصل تازه ای از فعالیتهای موسیقاییاش را آغاز کرد. یک روحیه جنگنده که گویی ارادهای پولادین شرایطی را برای او ایجاد کرد که در مبارزهای سخت بر بیماری پیروز شود که مواجهه با آن کار سختی است.
هیراد پس از عبور از این شرایط سخت بود که از پاییز سال ۱۴۰۰ اگرچه در ایران کنسرت چندانی برگزار نمیشد اما با حضور در فستیوال «سامر فست» در کشور تاجیکستان مجموعه کنسرتهایی را برای مخاطبان اجرا کرد. این در حالی است که ماجرای خواستن توانستن حمید هیراد به قدری دربرگیرنده اتفاقات خوبی برای این خواننده بود که در بهمن ماه سال جاری هم کنسرت دیگری را در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی برگزار کرد و نشان داد که خبرسازی در موسیقی ایران میتواند دربرگیرنده وجوه مثبت فعالیتهای یک هنرمند باشد.
نظر شما