به گزارش خبرنگار مهر، نشر هنوز در آخرین روزهای سال ۱۴۰۰، دومین چاپ کتاب «معنای زندگی را دریافتن» از تولیدات مؤسسه مدرسه زندگی و ترجمه محمد یوسفی شیرازی را با شمارگان هزار نسخه، ۱۰۳ صفحه و بهای ۳۹ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این کتاب در ابتدای زمستان ۱۴۰۰ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۳۳ هزار تومان منتشر شده بود. این کتاب با توافق آلن دو باتن و مؤسسه مدرسه زندگی به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
پرسش از «معنای زندگی» دغدغه بسیاری از اندیشمندان در طول تاریخ تفکر بشری بوده است. البته فکر کردن بیپرده و بیاندازه به معنای زندگی، وقت گذرانی نامتعارف و ناموفقی به نظر میرسد که گاه نیز ناخواسته خندهآور از کار درمیآید. این ظاهراً کاری نیست که انسان فانی عادی به آن دست بزند یا چندان دستاوردی برایش داشته باشد.
شاید بیشتر ما فکر کنیم که ممکن است انگشت شماری از نخبگان اسباب و لوازم این کار را داشته باشند و پاسخ این پرسش را در زندگیشان بیابند و چنین خواسته بزرگی مناسب بیشتر ما نیست. ما بی آنکه اعتراف کنیم در زندگیمان با تنگ نظری به معنای زندگی نگاه میکنیم.
اما در حقیقت، این موضوع به همه مربوط میشود. همه ما باید به معنای زندگی بیندیشیم و زندگی معنادار را برای خود تعریف کنیم و به سوی معنادارتر کردن زندگیمان گام برداریم. زندگی معنادار ممکن است ساده و شخصی و کاربردی و جذاب و آشنا باشد. این کتاب راهنمایی است برای دست یافتن و رسیدن به این هدف.
در این کتاب مجموعهای از راهها بررسی میشوند تا مخاطب کشف کند که معنای زندگیاش کجاست. این بررسی حول محور هشت مفهوم عمده معنادار میشود: عشق، خانواده، دوستی، فرهنگ، سیاست، شغل، طبیعت و فلسفه. اکثر این مفاهیم را همه به خوبی میشناسند و وظیفه این کتاب شرح این امور آشناست. این امور باید مسیر انسان را مشخص کند و او را توانمند سازد تا به خواستههایش پی ببرد و یا اگر اوضاع موافق خواستههایش نبود، خواستههایی نو را در پیش گیرد و طرحی جدید دراندازد.
کتاب دو بخش کلی دارد: «معنابخشهای زندگی» و «مانعهای معنا بخشی به زندگی». در بخش نخست همان هشت مفهوم عمده برای کشف معنای زندگی بررسی میشوند.
در بخش دوم کتاب نیز مؤلفههای «خودشناسیِ ناروشن»، «کوته فکری»، «فداکاری»، «جاودانگی» و «هنر روایتگری» به عنوان موانع معنا بخشی به زندگی معرفی و بررسی شدهاند.
در بخشی از شرح مؤلفه جاودانگی به عنوان مانعی برای معنا بخشی به زندگی چنین آمده است: «ما به درستی معتقدیم که ترس دشمن زندگی سعادتمندانه است؛ اما راهی وجود دارد که ترس میتواند در آن نقشی متفاوت و سازنده ایفا کند: ترس میتواند نیرویی روانی باشد که ما را به خوبی به سوی زندگی معنادارتر براند.
یکی از مانعهای بزرگ بر سر راه معنا بخشی این است که احساس میکنیم برای رسیدن به هدفهای مهم و پرشمار، فرصت کافی داریم. متوجه میشویم معنابخشهای زندگی کداماند؛ ولی برای متمرکز شدن بر آنها فوریتی احساس نمیکنیم! زیرا با خودمان میگوئیم فردا یا آخر ماه یا سال آینده به سراغش میرویم. تصور گنگی داریم که میگوید فرصتمان نامحدود است.
به دلایلی قابل درک، ما واقعیت هولناک اما ناگزیر میراییمان را نادیده میگیریم: نمیتوانیم کوتاهی عمرمان را تاب بیاوریم. ولی با این کار، موفق نمیشویم به زندگیمان سمت و سوی معنا بخشی بدهیم که سزاوار است. خود را تسلیم مانعهای کوچک و محدودی میکنیم: نگرانی از اینکه این کار کمی ملال آور است؛ ترس از اینکه اندکی نادان به نظر بیاییم؛ رنجش از اینکه دست رد به سینهمان بزنند، احساس شرم از اینکه متفاوت باشیم و...
یکی از مانعهای مهم بر سر راه زندگی معنادارتر که به دنبالش هستیم، این تصور ناقص و نهفته و بسیار خطرناک است که همیشه فرصت هست.»
نظر شما