خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: هفته آخر ماه مارس برای ما ایرانیها و فارسیزبانان سراسر جهان، آغاز بهار و نوزایی طبیعت در ابتدای سال جدید است خصوصاً که این بار به خاطر تقارن با اولین بهار قرن پانزدهم خورشیدی، علیرغم بیماری کرونا، تکاپو و جنبش گستردهای را هم به همراه آورده است. برای مردم جهان این هفته سرشار از تکاپو و جنبش و تلاش برای نوزایی است اما با عناوینی دیگر؛
«هفته آپارتاید اسرائیل» نزدیک به دو دهه است که در روزهای منتهی به «روز نکبت» مصادف با ۲۴ اردیبهشت (۱۴ می) توسط جنبش جهانی BDS در هفته آخر مارس و هفته اول آوریل برگزار میشود. جنبشی که به جرأت میتوان گفت با برخورداری از پرتحرکترین فعالیتهای رسانهای، مؤثرترین حرکتهای جهانی علیه اسرائیل را هدایت کرده و تلاش میکند در طول سال به بهانههای مختلف، کمپینها علیه رژیم صهیونیستی را توسعه دهد تا صدای حقیقت و مظلومیت، هرگز خاموش نشود.
در پرونده پیش رو به بررسی مهمترین جنبشهای رسانهای جهان در ارتباط با آزادسازی فلسطین خواهیم پرداخت؛ پروندهای که با بررسی فعالیتهای BDS آغاز میشود. در این پرونده اولاً در خواهید یافت که حتی با گذشت ۷۳ سال از استقلال رژیم صهیونیستی و پایهگذاری کشوری مجعول به نام اسرائیل، فلسطین بدون کوچکترین اغراق به عنوان زندهترین مسئله حساس روز جهان، بیش از پیش، مسئله روز مردم در سرتاسر جهان است. ثانیاً این جنبشها با مشارکت فرد به فرد مردم غالباً بدون حضور دولتها و حاکمیتها که اشتراک منافعی با اسرائیل دارند، هدایت میشوند و ثالثاً قادر خواهیم بود فاصله ایران (مشتمل بر مردم و حاکمیت) را با فعالیت عملی برای آرمان فلسطین در عرصه رسانه و فرهنگ در مقیاس جهانی به درستی بسنجیم.
جنبش BDS نام خود را از مخفف «Boycott, Divestment and Sanctions (BDS) movement» به معنای «جنبش بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم» گرفته است. این جنبش از سال ۲۰۰۵ به عنوان سازمانی غیردولتی توسط جمعی از فلسطینیان بنیان گذاشته شد.
* مبارزی در خاک سرزمینهای اشغالی
عمر برغوثی، نامی است که جنبش BDS بیش از هر کسی با او شناخته میشود. او یک فلسطینیالاصل زاده قطر و پرورشیافته در مصر است که تحصیلاتش را در ارشد رشته مهندسی برق در دانشگاه کلمبیا به پایان رسانده و اکنون در سرزمینهای اشغالی زندگی و در دکترای فلسفه دانشگاه تلآویو تحصیل میکند.
او از مخالفان راهکار دو-دولتی در حل مناقشه فلسطین است و همواره بر جدا کردن دولتی به نام اسرائیل از یهودیان مقیم فلسطین تصریح کرده است. با این همه او در داخل خاک سرزمینهای اشغالی همواره تحت فشارهایی نظیر اخراج از دانشگاه، ممنوع الخروجی، ممنوعیت از برگزاری سخنرانی و تهدید به ترور از سوی مقامات دولتی اسرائیل بوده است.
با این همه جنبش BDS هویتی فراتر از برغوثی و بنیانگذاران آن پیدا کرده و هماکنون در کشورهای مختلف با مرکزیت گروههای متفاوت سیاسی، نژادی و فرهنگی در حال فعالیت است. محل تلاقی این گروههای متفاوت با جنبش BDS بیانیه آن با عنوان «نژادپرستی و تبعیضهای نژادی علیه آزادی، عدالت و برابری» است. در ابتدای این بیانیه که در سایت آن تشریح شده، آمده است:
«جنبش جهانی بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم (BDS) برای آزادی، عدالت و برابری برای مردم فلسطین، یک جنبش حقوق بشری فراگیر و غیرخشونتآمیز است که همه اشکال نژادپرستی و تبعیض نژادی را رد میکند. این جنبش توسط کمیته ملی BDS فلسطین (BNC)، بزرگترین ائتلاف احزاب سیاسی فلسطین، اتحادیههای کارگری و شغلی، شبکههای پناهندگان و کمیتهها و سازمانهای مردمی، رهبری میشود.»
* تلاش برای مبرا ماندن از اتهام یهودستیزی
در ادامه بر تبعیت این جنبش از قانون جهانی حقوق بشر تصریح و بر جمله «حق برخورداری از آزادی و حقوق اساسی بدون هیچ تبعیضی در نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، دین، دیدگاه سیاسی یا غیر آن، خاستگاه ملیتی یا اجتماعی، وضعیت دارایی، محل تولد یا هرچیزی نظیر اینها» برگرفته از اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید میشود.
این مسئله هرچند میتواند مسیر را برای مشارکت برخی گروههای آزادیخواه مدرن در قضیه فلسطین باز کند که ممکن است مورد تأیید مجموعه فعالان ضداسرائیلی نباشد. موضوعی که در متن بیانیه هم با عنوان محکوم کردن هر نوع تبعیض از جمله در خصوص همجنسگرایان مورد تاکید قرار میگیرد اما نهایتاً این امکان را برای جنبش BDS فراهم میآورد که نه تنها در سطح جهانی مطرح شده و به فعالیت بپردازد بلکه مورد حمایت قوانین بینالمللی نیز قرار گیرد.
مهمتر از هر چیز، این بیانیه تلاش میکند جنبش متبوعش را از اتهام «یهودستیزی» مبرا نگه دارد و تاکید بر اجتناب از هر شکل نژادپرستی به عنوان محور بیانیه، میتواند حاصل تلاش برای طرح مسئله فلسطین در جهان به نحوی باشد که توسط رسانهها و لابیهای قدرتمند اسرائیلی به اتهام یهودستیزی طرد نشود.
این بیانیه در بخش دیگری صراحتاً اعلام میکند: «ما صهیونیسم را رد میکنیم، زیرا این رژیم، ستون ایدئولوژیک نژادپرستانه و تبعیضآمیز رژیم اشغالگر، استعمار شهرکنشینان و آپارتاید اسرائیل را تشکیل میدهد که از سال ۱۹۴۸ مردم فلسطین را از حقوق اساسی انسانی خود محروم کرده است.»
* الگوی فعالیت مؤثر رسانهای
جنبش BDS به طور مستمر در کشورهای مختلف هستههای فعالی را با کنشهای مختلف برمیانگیزد و این هستهها تلاش میکنند اقدامات خود را به مؤثرترین شکل ممکن رسانهای کنند. هستههای مختلف BDS در شبکههای اجتماعی مستمرا فعال هستند اما خود جنبش هم صفحات جداگانهای در بسترهای مختلف دارد.
توئیتر BDS با ۲۲۴ هزار فالوور، فیسبوک با بیش از ۲۱۰ هزار و اینستاگرام آن با بیش از ۲۲ هزار دنبالکننده در حال فعالیت هستند. همچنین ویدئوهای زیادی در سراسر شبکه جهانی وب از جمله در یوتیوب وجود دارد که وسعت فعالیت BDS را نشان میدهد.
یکی از کانالهای یوتیوب به نام «اینترسپت» در ویدئوی چهار سال پیش خود درباره «حقایقی که باید درباره BDS بدانیم» با کنار هم گذاشتن موضعگیری برخی سران قدیم و جدید جهان از «ترزا می» انگلیسی تا «جاستین ترودو»ی کانادایی، نسبت به این جنبش تلاش میکند توضیح دهد که آنها چطور با منحرف کردن اذهان از فعالیت این جنبش به اتهام یهودستیزی، آن را تخریب میکنند. این ویدئو همچنین تشریح میکند که مسئله فلسطین چطور در پای استانداردهای دوگانه سران غربی درباره نژادپرستی، قربانی شده است.
* تحریم علیه سرمایهگذاران در تیم فوتبال اسرائیل
جنبش BDS در فضای افکار عمومی آمریکا و اروپا، موضوعی تعیینکننده است به طوری که فعالان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با پیوستن یا موضعگیری علیه آن، بر دستهبندی افراد نسبت به خودشان اثر جدی میگذارند. بخشی از وسعت اثرگذاری محصول فعالیت رسانهای این جنبش است که فراتر از بسترهای مجازی به کنشهای میدانی اختصاص یافته است که در سایت این جنبش هم معرفی شدهاند.
از جمله فعالیتهای موفق اعضای این جنبش میتوان به بایکوت برند مشهور نایک اشاره کرد که سال گذشته منجر به توقف حضور فروشگاههای این برند در سرزمینهای اشغالی شد. این جنبش حالا کمپین علیه برند پوما را در صدر مجموعه فعالیتهای خود قرار داده است. این دو برند، سرمایهگذاران قبلی و فعلی تیم ملی فوتبال اسرائیل هستند که طبق بیانیه این کمپین تیم غیرقانونی فوتبال محسوب میشود و بسیاری نیز فدراسیون جهانی فوتبال «فیفا» را به خاطر به رسمیت شناختن این تیم محکوم کردهاند.
* تحریم صادرکنندگان تجهیزات نظامی و رایانهای
بخش دیگری از کمپینهای این جنبش بر تحریم و بایکوت شرکتهای ساخت و فروش تجهیزات نظامی متمرکز هستند. اخیراً یکی از هستههای انگلیسی BDS در فضای اسپیس توئیتر به گفتوگو درباره تجربه تحریم شرکت «البیت» سازنده تجهیزات نظامی و فروشنده به اسرائیل پرداختند. آنها با حضور فیزیکی در بانکهای سرمایهگذار در این شرکت، اقدام به فعالیتهای مدنی مثل اعتراض و تحصن نموده و موفق شدند بانک بریتانیایی را از سرمایهگذاری در این شرکت نظامی منصرف کنند. در سایت این جنبش در این باره آمده است:
«بیش از دهها مؤسسه مالی اعلام کردهاند که از سرمایهگذاری در البیت به دلیل نقش آن در خشونت نظامی اسرائیل، امتناع کردهاند. پس از آنکه بیش از ۱.۷ میلیون نفر طوماری را امضا کردند و اعضای کمپینها، شعبههای بانکی در سراسر بریتانیا را اشغال و اعتراض کردند، بانک بارکلیز بریتانیا سرمایهاش در البیت را واگذار کرد».
تحریم برند HP یکی دیگر از کمپینهای BDS است که در سایت درباره نقش آن در حمایت از رژیم آپارتاید اسرائیل آمده است: «آنها سختافزارهای رایانهای را در اختیار ارتش اسرائیل قرار میدهند و مراکز داده را درون سرورهای خود برای پلیس اسرائیل نگهداری میکنند. آنها سرورهای «ایتانیوم» را برای راهاندازی سیستم «آویو»، پایگاه رایانهای اداره جمعیت و مهاجرت اسرائیل، فراهم میکنند. سیستمی که ستون فقرات تفکیک نژادی و آپارتاید اسرائیل را میسازد».
* هفته آپارتاید با محوریت فرهنگ و هنر
در کنار همه اینها، جنبش BDS در زمینههای فرهنگی و هنری نیز کمپینهای مختلفی برگزار میکند که کمپین «هفته آپارتاید اسرائیل» در آخر مارس امسال با همین محوریت در حال برگزاری است. در توضیحات این کمپین نوشته شده: «امسال قصد داریم نقش فرهنگ و به ویژه هنر را در استعمارزدایی از ذهن خود در مبارزات جمعی علیه اشغالگری و ستم فرهنگی روشن کنیم». سپس برنامههای مختلفی با این منظور به تفکیک در ۶ منطقه اروپا، آمریکای شمالی، آفریقا، آسیا-اقیانوسیه، آمریکای لاتین و جهان عرب اعلام شده است. این برنامهها در واقع مجموعه برنامههای اعلامی از سوی هستههای این کمپین در جای جای جهان هستند.
* رسانه، بستر جدیترین جنگ با اسرائیل
با تمام اینها، فعالیت علیه آپارتاید اسرائیل و همسو با آزادسازی فلسطین، منحصر در جنبش BDS و هواداری از آن نیست. تقریباً هر هفته در جهان، چند نفر از چهرههای مشهور ورزشی، هنری، سیاسی و اجتماعی، بدون پیوستن به این جنبش علیه اسرائیل یا در هواداری از فلسطینیان موضعگیری میکنند که همگی بازتاب گستردهای در رسانههای جهان مییابند. همه اینها نشان میدهد که مهمترین جنگ با اسرائیل در عرصه رسانه در حال وقوع است. جنگی که به مراتب بیش از هر جنگ نظامی در مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی مؤثر بوده است.
نظر شما