خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: دموکراسی در قرن ۲۱ همچنان مفهوم غریب و مهجوری است چراکه اگر بنا به مردم سالاری باشد، فارغ از آنکه یک ملت زیر پرچم کدام دولت به حیات خود ادامه میدهد، باید بدون پافشاری برای تحمیل الگوی مورد تائید خود، بسته به خلق و خو، آئینها و علقه هایی که ویژه آن ملت است، برایش بهترین سرنوشتها را آرزو کنیم.
با این حساب، اندازهگیری نظامهای سیاسی مختلف جهان با یک معیار و مقیاس واحد یا بررسی تمدنهای سیاسی مختلف از یک دیدگاه واحد، کاملاً غیر دموکراتیک است.
پس چه میشود که آنها که داعیه ضرب واژه «دموکراسی» را دارند، بسته به منافع خود، نظام سیاسی منتخب برخی ملتها را زیر سوال میبرند و حتی به قیمت ایجاد جنگ و آشوب، به دنبال دیکته کردن قالب به اصطلاح دموکراتیک خود هستند؟
جمهوری اسلامی ایران هم در ۴۳ سال گذشته، به دفعات با این چالش روبرو بوده و چه بسا مورد طعنه و نقد نظامهای حکومتی قرار گرفته که به گواه تاریخ، وجاهت شأن جای تردید دارد. تبلیغات گسترده آنها که راه و رسم براندازی نظام ایران را میپیمایند به مثابه ذره بینی است که با بزرگ نمایی شاخصههای منفی، چشم ظاهربین را از دیدن منظومه شاخصههای مثبتی که این نظام از آنها قدرت میگیرد، باز میدارد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در فرمایشاتی که در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ داشتند، در میان شاخصههایی که تماشای منظومه قدرت ایران را لذت بخش میکند، اعم از امنیت، پیشرفتهای علمی، نوآوری و دیپلماسی، به شاخص سهولت جریان مردمی مدیریت کشور هم اشاره فرموده و با برشمردن مشکلات مدیریتی سایر کشورها اعم از انتخابات زودرس، ابطال انتخابات و موارد مشابه، بر اهمیت چنین شاخصه ای تاکید کردند.
جالب آنکه آهنگ دموکراسی بعضی از این کشورهای به ظاهر متمدن، از طبل حلبی ادعاهایی بیرون میآید که تاریخ معاصر بر نادرستی آنها گواه است.
آمریکا؛ رسوایی ۲۰۲۰
از میان همه آنها که مدیریت انقلاب اسلامی را نقد میکنند، ادعای آمریکا از همه بیشتر و البته، به همان اندازه اعتبارش نزد ایران و ایرانی کمتر است تا آنجا که اگر مسئله عبرت گرفتن از روزگار مطرح بود، بعد از رسوایی انتخاباتی سال ۲۰۲۰، دولت واشنگتن دیگر روی استفاده از واژه دموکراسی و چماق کردن آن بر سر سایر ملتها را نداشت.
عدم موافقت دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا با انتقال مسالمت آمیز قدرت و حمله طرفدارانش به کنگره این کشور، از سوی بسیاری از سیاستمداران به عنوان زخمی کاری بر چهره دموکراسی آمریکایی تلقی شد حال آنکه آنها که جسورتر بودند، از آن به منزله آغاز زوال هژمونی ایالات متحده یاد کردند.
با این همه، برای خوش نشین های کاخ سفید که حافظه ملتها را دست کم میگیرند، این بی آبرویی مایه عبرت نشد تا از مداخله در امور دیگر کشورها عقب نشینی کنند.
جهان عرب؛ از ناآشنایی با صندوق رأی تا بن بست انتخاباتی
آهنگ دموکراسی بعضی از این کشورهای به ظاهر متمدن، از طبل حلبی ادعاهایی بیرون میآید که تاریخ معاصر بر نادرستی آنها گواه است این نخستین بار نیست که رهبر انقلاب اسلامی آشنایی دشمنان نظام با اصل انتخابات مردم سالارانه را که به روی کار آمدن مسئولان دلسوز ختم میشود، زیر سوال میبرد. ایشان در ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ نیز از اینکه در میانه قرن ۲۱، برخی کشورها به صورت قبیلهای اداره و مدیریت میشوند ابراز تعجب کرده و فرمودند: بوی انتخابات هم به این کشورها نرسیده و مردمشان فرق میان صندوق رأی و صندوق میوه را نمیدانند.
طنز ماجرا در این است که کشورهایی با این مشخصهها که قطعاً عربستان سعودی هم یکی از آنها است، رسانههایی دارند که در فصل انتخاباتی ایران، با ساخت برنامههای پرهزینه میکوشند تا ایران را غیردموکراتیک جلوه دهند.
در این میان، رژیم صهیونیستی که به غلط، از نگاه آمریکاییها «تنها دموکراسی» خاورمیانه تلقی میشود، در مدیریت امور خود نابسامانی را به حد اعلا رسانده تا آنجا که کابینه ائتلافی «نفتالی بنت» که در کمتر از یک سال گذشته و در پی برگزاری چهار انتخابات پارلمانی ناموفق روی کار آمد، اکنون با کناره گیری دو تن از اعضای حزب ائتلافی، در آستانه فروپاشی قرار دارد.
متأسفانه، سو مدیریت در امر انتقال قدرت گریبان برخی کشورهای دوست را هم گرفته تا آنجا که امروز در عراق، با وجود گذشت ۶ ماه از انتخابات، با بن بست سیاسی و عدم اتفاق نظر برای تشکیل دولت ائتلافی روبرو هستیم و حتی شایعه برگزاری انتخابات زودهنگام هم مطرح است یا اینکه لبنان بالاخره بعد از ۱۳ ماه بلاتکلیفی، در شهریور ۱۴۰۰ به کابینه نجیب میقاتی رأی اعتماد داد حال آنکه این کشور در نیمه ماه می میلادی انتخابات پارلمانی جدیدی پیش رو دارد و بیم آن میرود که احزاب سیاسی قدرتمند با مانور دادن روی بحران مالی در صدد به تعویق انداختن آن باشند.
ایران؛ همسایههایی که دلشوره دارند
نابسامانی در مدیریت انتخابات و نگرانی بابت انتقال مسالمت آمیز قدرت فقط مختص عراق نیست و دیگر همسایگان ایران هم با آن دست به گریبان هستند. اگر از افغانستان که اصلاً دولت رسمی ندارد چشم پوشی کنیم؛ نوبت به پاکستان میرسد که از زمان استقلال از انگلیس در ۱۹۴۷، هیچ یک از نخستوزیر هایش یک دوره کامل پنج ساله خدمت را به اتمام نرسانده اند و ارتش نیز در سرنگونی سه دولت غیرنظامی مداخله داشته است. از قضا، کمتر از یک هفته پیش هم این سرنوشت گریبان عمران خان نخست وزیر سابق را گرفت و او بعد از رأی عدم اعتماد پارلمان، جایش را به شهباز شریف داد. این در حالی است که فارغ از اتحاد راهبردی حزب «مسلم لیگ» و «حزب مردم» که به سرنگونی عمران خان منجر شد، این دو حزب همواره رقبای جدی یکدیگر در منازعات سیاسی پاکستان بوده اند و همین امر احتمال شکست دولت ائتلافی و برگزاری انتخابات زودهنگام را ممکن خواهد کرد.
وضع ترکیه، دیگر همسایه ایران هم با وجود ثبات ظاهری دولت آنکارا بهتر از این نیست و در سناریوی حزب حاکم عدالت و توسعه که این روزها با کاهش اقبال عمومی روبرو است، شاهد تلاش حداکثری دولت برای تغییر دوباره قانون اساسی هستیم. طبق قانون اساسی کشور ترکیه، رئیس جمهور فقط برای دو دوره متوالی میتواند بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند. در نتیجه، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه ممکن است برای ادامه اقتدار خود به برگزاری انتخاب پیش از موعد نیاز داشته باشد.
از تأمل در همه این مثالها است که میتوان پی به عمق درستی فرمایشات مقام معظم رهبری برد به ویژه آنجا که با اشاره به جریان مردمیِ مدیریّت ایران اسلامی میفرمایند: اینجا با وجود همه دشمنیها کارها به صورت قانونی، به صورت درست پیش رفت و حرکت کرد و به نتایج رسید، اینها شاخص مهمّی است برای کارهای کشور. اینها را مقایسه کنید با بعضی از کشورهای دیگر، آن وقت معلوم میشود که اینها چه قدر مهم هستند.
نظر شما