به گزارش خبرنگار مهر، اسماعیلی ضبی در واکنش به شهادت شیرین ابوعاقله قصیدهای را سروده که کوثر عبیاوی، فعال فرهنگی_ ادبی و مصاحبه کننده، نویسنده و مترجم چکامههای از شاعران عرب درنشریه های مختلف ورقی و الکترونیکی است آن را به فارسی ترجمه کرده است.
عبیاوی متولد ۷۷/۱۳۷۹ در شهر اهواز است و گوینده، مجری و خبرنگار تلویزیون نیز بوده است.
متن عربی این قصیده را در ادامه میخوانید:
قصیدة إلی الشهیدة البطلة شیرین أبو عاقلة تحت عنوان:
(نجمة القدس)
اسْمُکِ المرموقِ منحوتٌ
علی صدرِ الحَجَرْ
فی بَنایا القدسِ، فی یافا
وفی کلِّ مَمَرْ
فی صُخورِ النیلِ والکرخةِ
فی کارونَ عندَ المُنْحَدَرْ
فوقَ أوراقِ الشجرْ
فوقَ عِذْقِ البَلْحِ
والزیتونِ
فی لونِ الثّمَرْ
یتمَرْجحْ بضِیاءِ النَّجْمِ بالعَرْشِ
وکالْوَشْمِ علی صُدْغِ القمَرْ
فی قوافی الشعرِ
فی ذاکرةِ الشاعرِ فی زَهْوِ الصُّوَرْ
اسمُکِ المرموقِ
مرسومٌ علی بارقَةِ السُّحْبِ
وزخّاتِ المطرْ
ویُغَرِّدْ إسْمَکِ الرَّعْدُ
قُبَیْلَ الغَیْثِ تَغْریدةَ نَصْرٍ وظَفَرْ
کنتِ مَوْجٌ للضُّحی
کنتِ السَّنی للشمسِ یمحو
عن قوافلْنا العَثَرْ
کنتِ تغریدةَ فوزٍ
وصداها یطربُ الآذانَ عند المُنْتَصَرْ
کنتِ بَوَّابَةَ فجرٍ مُنْتَظَرْ
صَرْخَةً کنتِ بوجهِ الغاصِبِ المُحْتَلِّ
فی أرضِ الدُّرَرْ
سوف ترجعْ کلِّ أرضٍ
ویُحَرَّرْ موطِنٌ
لازالَ فی کفِّ الأعادی مؤْتَسَرْ
وستبقینَ علی ناصیَةِ التأریخ رمزًا مُفْتَخَرْ
ستُحَدِّثْ عنکِ آیاتُ النَّهار
نَجْمَةُ القُدسِ سَتَبْقینَ وللنَّجْمِ مَدارْ
وتُرَتِّلْ باسْمِکِ الشامِخِ أحرارُ البشرْ
**
إسماعیل الضبی
١٤٠١ / ٢ / ٢٢
ترجمه فارسی اینشعر نیز به اینترتیب است:
شعری برای شیرین ابو عاقله شهیدِ قهرمان:
(ستارهی قدس)
نام برجستهی تو حک شده است
بر پیشانیِ سربلندِ سنگ
در ساختمانهای قدس،
در شهر یافا و
در هر گذرگاهی
در صخرههای رود نیل،
کرخه و سراشیب کارون
بر شاخ و برگ درختان،
خوشهی خرما،
زیتون و
بر میوههای رنگارنگ
نام تو میدرخشد میان
روشنیِ ستارهگانِ در عرش،
بهسان خالکوبی بر بناگوش ماه
در قافیهی چکامهها
در یاد و خاطرهی شاعر و
در زیباییِ آرایهها
نام بلند بالایت
بر آذرخش ابر حک شده است
و بارش باران
نام رعد آسایات
آوازِ پیروزی و کامیابی میخواند،
پیش از باران
تو موج بامدادی بودی
و تابش آفتابی که،
کاروانها را از کجرویها میرهاند
تو آوازِ خوشِ پیروزی بودی
که پژواک آن گوشها را به وجد میآورد،
در زمان ظفرمندی
تو دروازهی سپیده دمی بودی،
که به انتظارش نشسته بودهایم
و فریادی بلند در برابر متجاوز اشغالگر،
در سرزمین مرواریدها
هر سرزمینی پس گرفته میشود
و وطنی آزاد خواهد شد،
که همچنان اسیرِ چنگال دشمن است
تو بر تارک تاریخ
نمادی افتخار آمیز خواهی ماند و
روایتِ آیات روز
تو ستارهی قدس خواهی ماند و
مدار گردش ستارهگان و
نام بلند آوازهی تو
زمزمهی مردمِ آزاده میماند
نظر شما