۲۸ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۱۶

قاضی مطرح کرد؛

نویسنده باید در مستندنگاری دانای کل باشد

نویسنده باید در مستندنگاری دانای کل باشد

مرتضی قاضی منتقد در جلسه نقد و بررسی کتاب در هیاهوی سکوت گفت: نویسنده باید در مستند نگاری، دانای کل باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، جلسه نقد و بررسی کتاب در هیاهوی سکوت نوشته جواد کلاته عصر چهارشنبه با حضور نویسنده کتاب و مرتضی قاضی به عنوان منتقد و گلعلی بابایی در دفتر نشر ۲۷ بعثت برگزار شد.

در ابتدای این جلسه جواد کلاته نویسنده کتاب گفت: شخصیت اصلی این کتاب یعنی شهید عباس ورامینی را نمی‌شناختم و تنها چیزی که از شهید در ذهن داشتم یک عکس بود و با سابقه‌ای که از این عکس برایم به وجود آمد تحقیق کار را شروع کردم.

وی افزود: اگر کسی از من بپرسد که مسئله کتاب چیست باید بگویم محتوای کتاب حول شخصیت شهید است که در دو مقطع قبل از انقلاب و ماجرای لانه جاسوسی و پس از آن در عملیات فتح‌المبین خوش درخشیده است و بعد از آن در عملیات والفجر چهار شهید شد.

وی افزود: مسئله من در این کتاب با یک نکته رو به رو شدم و آن هم اسناد بسیار زیادی از استدلال‌های تحلیل و توانایی شهید بود به خصوص تعداد زیادی نامه به خانواده و مردم ایران نوشته بود که می‌توانم بگویم این نامه‌ها میثاق نامه شهادت بودند.

کلاته گفت: غیر از این نامه‌ها شهید ورامینی مصاحبه‌هایی در مورد عملیات‌های مختلف در والفجر مقدمانی داشته است همچنین در عملیات فتح‌المبین به عنوان فرمانده گروهان سخرانی داشتند.

نویسنده کتاب در هیاهوی سکوت افزود: از شهید ورامینی بخش زیادی مکالمات بی‌سیم وجود داشت مخصوصاً در عملیات والفجر چهار حاج همت از در جایی از فرط خستگی می‌خوابد و عباس ورامینی فرماندهی عملیات را به دست می‌گیرد.

کلاته گفت: از ابتدای این کار شروع کردم و بسیاری از اسناد و مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، نامه‌های شهید را از دفترچه‌های راویان که در کنار شهید همت بوده پیدا کردم و به دست آوردیم؛ همچنین تلاش کردم حرفی که زده می‌شود در حوزه مستند نگاری با اسناد باشد.

اهمیت استفاده از دانای کل در مستندنگاری

در ادامه این جلسه مرتضی قاضی گفت: کار نامه نویسی بسیار سخت است و سخت‌ترین جنس کار در نوع نگارش مستند نگاری است بنابراین ما با شناخت و بازنمایی شخصیت باید پیش برویم. وی گفت: زمانی که با شخصیتی طرف هستیم و قصد داریم کار جذابی داشته باشیم باید داستان را روان بیان کنیم و قالب‌های دم دستی را در مجموعه خاطرات بیاوریم.

قاضی گفت: نویسنده در این نوع نگارش یعنی مستند نگاری باید در مقام دانای کل باشد و راوی در مقام سوم شخص به شکلی که از بالا به شخصیت شهید نگاه کند و لوکیشن و فضای زمانه را دانای کل باشد.

وی افزود: به نظر من آقای کلاته در این کتاب برای انتخاب اسناد گزینشی عمل کردند همچنین در مورد نحوه استفاده از انواع گونه‌های اسناد و به کارگیری آنها باید صحبت شود بحث مهم‌تر هم در خصوص این است که آقای کلاته برای استفاده از این اسناد موفق عمل کردند یا خیر.

این منتقد گفت: من به عنوان منتقد احساس می‌کنم که در این کتاب می‌توانستند بسیار موفق تر عمل کنند، نوع راوی و استفاده از اول شخص نیز که در انتهای هر بخش معرفی شده بسیار مهم است.

قاضی افزود: برای مثال در بعضی از قسمت‌ها من متوجه نمی‌شوم که شهید ورامینی چه نقشی در داستان دارد و تنها با بله و خیر جواب گفته و متوجه داستان نمی‌شوم؛ من انتظار داشتم آقای کلاته در این بخش‌ها وارد شود و اهمیت ماجرا فقط به سند نباشد و دانای کل مخاطب را فقط با سند متوجه نکند.

نمی‌خواستم داستان را فاش کنم

کلاته در پاسخ به این نکات گفت: من نمی‌خواستم داستان را با ورودی‌های دانای کل داستان را فاش کنم و سعی کردم روایت کنم به بیان دیگر نمی‌خواستم جلو جلو داستان را روایت کنم.

قاضی در ادامه گفت: من در بخشی از کتاب شما که شهید ورامینی برای همسرش نامه می‌نویسد و از یک حالت روحانی صحبت می‌کند اما سند نمیاریم که خوانده شود و مخاطب بهتر بفهمد.

وی افزود: متأسفانه وقتی ما به سند می‌رسیم ذوق می‌کنیم که چه روایت‌های دست اولی به دست آوردیم در این کتاب هم آیا قسمت‌های مورد نظر درباره نامه‌های شهید آیا مورد پرسش نبود چون تنها کسی که از ذهن و ضمیر شهید آگاه باشد الا سمیه جهانگیری که مخاطب نامه‌ها و همنشین حرف‌های دل و دغدغه شهید بود.

کلاته در پاسخ به این سوال گفت: من به عنوان نویسنده نپذیرفتم که وارد نامه‌ها شوم و نمی‌خواستم ورود کنم، اما قبول دارم که بعضی از نامه‌ها بلند هستند و باید وسواس بیشتری را خرج می‌کردم و باید به عنوان عنصر کنشگر عمل می‌کردم اما اگر نامه‌ها را باز می‌کردم می‌شکست چون بار عاطفی داشت اما می‌پذیرم که باید در بخش‌هایی ورود می‌کردم.

در ادامه این جلسه گلعلی بابایی گفت: این شهدا انقدر شخصیت عمیق دارند هرچه بنویسید و بخوانید باز هم کم است، شهید ورامینی هم از این دست شهداست که دست به قلم بود و احساسی و اخلاقی و اعتقادی بود و در نامه‌ها شما شاهد احساس، اخلاق و اعتقاد هستید؛ به نظر بنده اینها رو آقای کلاته توصیف کردند و دیگر واقعاً فرصت تحلیل نبوده و نمی‌توانستند چیزی غیر از سند را استفاده کنند.

هرچه نویسنده در داستان حضور نداشته باشد بهتر است

کلاته در ادامه جلسه گفت: به نظر من هرچه نویسنده در متن نباشد آن متن بهتر است؛ در کتاب در هیاهوی سکوت مخاطب ده صفحه از کتاب را بخواند روش من را متوجه می‌شود و درک می‌کند که من نمی‌خواستم تعریف و تمجید کنم.

در بخش دیگری از این نشست قاضی در خصوص استفاده از ضمیر اول شخص گفت: برای استفاده از اول شخص زمانی وجود دارد که اول شخص از لحن و گفته‌ها مشخص می‌شود و باید رنگ صداها آورده شود و به نظر من این هنر است که در عین حال روایت لابه‌لای آن ارتباط اول شخص را هم در داستان معرفی کنیم.

وی افزود: من انتظار متن ادبی قوی‌تری داشتم اما در جایی که سوم شخص هست فقط گزارش شده. کلاته در پاسخ گفت: قبول دارم این رو من مقداری در این بخش با ضعف رو به رو بودم اما در کار روایت جنگ بستر قلم بر پایه خاطرات است.

کد خبر 5566597

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۱۱:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۸
      0 0
      هیاهوی سکوت را بخاطر همراهی خود شهید ورامینی در مسیر نامه هایی که نوشته و از طریق آن خودش را به مخاطب معرفی کرده بسیار دوست داشتم