به گزارش خبرنگار مهر، معضلی که سالهاست بخشهای مختلف ورزش ایران را آزار میدهد، در دورههای اخیر بازیهای المپیک و آسیایی به یکی از دغدغههای کمیته ملی المپیک در رابطه با کاروانهای اعزامی به این بازیها تبدیل شده به گونهای که همیشه برای انتخاب سرپرست این کاروانها «نام های تکراری» مطرح بوده اند.
این موضوع برای انتخاب سرپرست جدید کاروان اعزامی به بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو مجدداً عیان شد طوریکه بررسیهای جدی برای تصمیم گیری فقط محدود به دو گزینه شد!
نشست تعیین کننده هیأت اجرایی کمیته ملی المپیک در این زمینه روز سه شنبه تشکیل شد و طی آن مناف هاشمی به عنوان سرپرست کاروان اعزامی به چین انتخاب شد. فردی که هیچ تجربهای از مدیریت و فعالیتهای اجرایی در رویدادهای ورزشی ندارد اما حالا قرار است کاروان آسیایی که بزرگترین کاروان ایران در تمام رویدادهای ورزشی به حساب میآید را مدیریت کند.
مهمترین پیشینه ورزشی مناف هاشمی از حضور در وزارت ورزش آنهم به عنوان مدیر توسعه منابع مالی و انسانی در کارنامه کاریاش ثبت شده است، او با این پیشینه دبیرکل کمیته ملی المپیک شد و حالا هم یکی از مهمترین حکمهای محمود خسروی وفا را به نام خود ثبت کرده است.
دبیرکل بالاترین مقام اجرایی در کمیته ملی المپیک به حساب میآید، از این حیث همزمانی مسئولیت دبیرکلی و سرپرستی کاروان به پیشبرد سریع برنامهها کمک میکند اما از طرفی اشتباه و بیراه نیست اگر مدعی شد چارهای جز این انتخاب نبوده است چون برای تعیین سرپرست کاروان ایران گزینههای حاذق و لایق زیادی روی میز اعضای هیأت اجرایی نبود تا دست شأن برای انتخاب باز شد طوریکه مانند خیلی از ادوار مهمترین و به نوعی اولین و آخرین گزینه موردنظر نصرالله سجادی بود که برای بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو هم مسئولیت کاروان اعزامی به توکیو را بر عهده داشت اما این بار حاضر نشد عهده دار مسئولیت مهم و خطیر سرپرستی شود.
در این که سجادی مدیری باتجربه و کاربلد در این حوزه است شکی نیست اما آنچه مورد تاکید و توجه است، حلقه گمشده بزرگ ورزش ایران در «تربیت» و «پرورش» مدیرانی است که بتوانند پستهای کلیدیِ اینچنینی را با شایستگی و کاربلدی در اختیار بگیرند تا در این مواقع و برای تصمیم گیری و انتصاب، با محدودیت انتخاب مواجه نشد.
ورزش ایران در ادوار مختلف بازیهای آسیایی و المپیک حضور داشته است، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فرصت سرپرستی کاروان اعزامی به این بازیها میان چند گزینه محدود مانند نصرالله سجادی، بهرام افشارزاده، شاهرخ شهنازی و … دست به دست شده است طوریکه هر یک سابقه حداقل دو سه دوره سرپرستی در این رویدادها را دارند.
اینکه تجربه یک دوره سرپرستی در هر رویدادی میتواند کلید و اهرمی مهم و تأثیرگذار برای شرکت در رویداد دیگر باشد غیرقابل انکار بوده و طبیعی است که مبنای تصمیم گیری قرار بگیرد اما قدر مسلم آنکه «مدیریت تمام و کمال» میتواند کاراآمدتر از هر فاکتور دیگری حتی تجربه در سرپرست شدن برای کاروانی باشد که نماینده ورزش ایران در جامعه بین المللی میشود.
این مدیریت تمام و کمال، مواردی مانند کاربلدی، تسلط به زبان انگلیسی، زمان شناسی، برنامه ریزی، اشراف به حوزههای مختلف ورزشی، برخوردار بودن از علم روابط بین الملل و … را شامل میشود؛ فاکتورهایی که حتماً کمتر مدیری در ورزش ایران به طور کامل از آنها برخوردار است وگرنه چرا در مواقع لزوم با کوچک بودن دایره گزینهها و محدود شدن نامها برای مسئولیتهای بزرگ مواجه میشویم؟
مسئولیتهایی مانند ریاست فدراسیونها، سرپرست کاروان ورزش ایران، ریاست آکادمی ملی المپیک و … از جمله مواردی است که تاکنون ورزش ایران فکری به حال تربیت نیروهای مختصص برای آنها نکرده است و به همین دلیل است که برای سر و سامان دادن به وضعیت مجموعهای بزرگ مانند آکادمی ملی المپیک که درگیر با همه فدراسیون هاست فردی مانند علیرضا پاکدل به کار گرفته میشود که همزمان ریاست فدراسیون هندبال را هم بر عهده دارد.
نبود گزینههای حاضر و آماده برای سپردن صندلیهای مهم به آنها، ضعفی است که از گذشته وجود داشته و با شرایط فعلی قطعاً در آینده هم سوهان روح ورزش کشور خواهد بود مگر اینکه برای آن چارهای اساسی اندیشیده شود نه اینکه به انتصابهایی بسنده شود برای گذر کردن از یک دوره و مرحله.
نظر شما