به گزارش خبرنگار مهر، دومین نشست تخصصی به میزبانی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان «تجربهنگاری خبرگزاریها از پخش زنده» امروز سه شنبه ۱۹ مهر برگزار شد.
در ابتدای نشست زهره جوادی، کارشناس پژوهش دفتر مطالعات و برنامهریزی معاونت مطبوعاتی به عنوان مجری برنامه از دفتر مطالعات و برنامهریزی به عنوان اتاق فکر رسانههای کشور یاد کرد و برگزاری این سلسلهنشستهای تخصصی را گامی در جهت تعامل با رسانههای کشور و رشد آنها دانست. او از سرویس پخش زنده اینترنتی در رسانههای جهان به عنوان بخشی مهم و اثرگذار نام برد و با سوالات «ذات پخش زنده چیست؟»، «به چه میزان باید از این امکان استفاده کرد؟» و «تهدیدها و فرصتهای آن در ایران چیست؟» نشست را آغاز کرد.
محمودرضا امینی، مدیرعامل خبرگزاری موج در پاسخ به این سوالات گفت: در جهان ۴ انقلاب بزرگ رخ داده که سومین آنها، انقلاب دیجیتال است که کاهش تقاضای نیروی انسانی و افزایش هزینههای تکنولوژی را به همراه داشت. انقلاب چهارم اما انقلاب فناوری و هوشمندسازی بود که تمام ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داد.
او افزود: در دهه گذشته رسانه به عنوان ابزار مهمی برای همه اهداف حتی سیاست خارجی، عملیات نظامی و اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفته که نمونه آن، تأسیس فاکس برای حمله آمریکا به عراق است. رسانه، کار خود را از روابط عمومی و نیاز سازمانها به معرفی خودشان شروع کرد اما حالا از آن فراتر رفته و تبدیل به مؤلفه قدرت کشورها شده است. بنابراین اگر ما هم به آن به چشم مؤلفه قدرت خود نگاه کنیم و نه به چشم ابزاری، برای ما قدرتآفرین خواهد بود. در همین وقایع اخیر کشور هم اقدامات اطلاعاتی به اندازه اقدامات رسانهای مؤثر نبود و حتی در جنگ اکراین هم میبینیم که عملاً این رسانهها هستند که با هم میجنگند.
امینی به نقل خاطرهای ادامه داد: در دوره مذاکرات قبلی به وزیر وقت گفتم چرا از رسانهها در جریان مذاکرات استفاده مؤثر نمیکنید؟ گفتند چون خودم رسانه هستم و من پاسخ دادم: چون از رسانه درست استفاده نکردهاید، خودتان رسانه شدهاید و توئیتر شما باید به جای یک رسانه رسمی کار کند. به همین علت است که ما ظهور و بروز جدی در قدرت رسانهای نداریم.
او ضمن اشاره به گلایههای رهبری از وضعیت روایتپردازی در رسانهها افزود: پخش آنلاین در خبرگزاریهای جهان رواج دارد و مورد توجه افکار عمومیشان قرار گرفته چون افکار عمومی آنها، تکثر رسانهای را پذیرفتهاند. الان هم تلویزیون بیشترین تأثیر را بر افکار عمومی ما دارد و ما درحالی که بیشترین تقاضا را داریم، کمترین برنامهریزی برای اقدام را شاهدیم.
او گفت: اگر بگوییم خبرگزاریها پخش زنده داشته باشند، لازم است صداوسیما و وزارت ارتباطات هم در این راستا کنشگری شوند و چون این یک اتفاق فرادستگاهی است به یک شورای عالی هم برای هماهنگی نیاز است. باید بدانیم که وقتی دشمن شلیک میکند تیرش به ما میرسد و ما نمیتوانیم با رسانههایی با او مقابله کنیم که شلیک متن و تصویر در آنها از سه متری خودشان هم جلوتر نمیرود. بنابراین نقطه ضعف ما در زمینه پخش آنلاین، تکنیکال است و اگر رسانه را عامل اقتدار ملی ببینیم آن وقت نمیگوییم که هر وقت اینترنت کل کشور درست شد، رسانهها هم استفاده کنند بلکه امکان اختصاص اینترنت برای پوشش اخبار را برای او فراهم میکنیم. از طرف دیگر، پلیس باید کارت خبرنگاری را معتبر بداند و به حضور دوربین اجازه دهد. ما نمیتوانیم نماز را واجب کنیم اما نه نمازخانهای باشد نه مهری و نه امکان وضویی! بنابراین برای بازگرداندن رسانه به جایگاه موثرش، باید رسانه را فراتر از ابزار و مؤلفه قدرت ببینیم و نقاط ضعف اقتصادی، حمایتی، قانونی و فناورانه را حل کنیم.
در ادامه نشست، صادق وفایینیکو دستیار معاون خبر خبرگزاری ایسنا ضمن تاکید بر استفاده از تجربه خبرگزاری SNN به عنوان اولین رسانهای که به طور جدی به پخش زنده پرداخته و حتی ساختار خبرگزاری را بر این محور تغییر داده، گفت: اولین تجربه ایسنا از پخش زنده به ادوار قبلی در دهه ۷۰ باز میگردد و خاطرهای مشهور وجود دارد که آقای لاریجانی، مدیریت وقت صداوسیما به علت پخش زنده مراسم ۱۲ بهمن ایسنا را توبیخ کرده و استفاده از بستر پخش زنده را که هنوز هم در انحصار صداوسیماست، برنتابیده است.
او افزود: یکی از مسائل ما در حوزه پخش زنده همین قانون است و صداوسیما با تفسیری که از «صوت و تصویر فراگیر» دارد اجازه نفس کشیدن به سایر رسانهها را نمیدهد. این مسئله، تجربه زیسته همه رسانههاست و ارتباطی هم با افراد یا جناحهای سیاسی مختلف ندارد چرا که هیچ تفکری حاضر نیست این ابزار قدرت را که در دست او منحصر شده از دست بدهد یا با کسی تقسیمش کند. این دست مسائل برای رسانهها و تصمیمگیری جهت حرکت به سمت ایجاد بستر پخش زنده تردیدهایی ایجاد میکند که عملاً آنان را باز میدارد.
وفایینیکو ادامه داد: مشکل دیگر سر راه پخش زنده، فقدان آژانسهای ویدئوست. ما هیچ آژانسی برای فروش ویدئو نداریم و نه تنها رسانههای داخلی بلکه رسانههای خارجی هم به راحتی و بدون هیچ هزینهای تصاویر را برمیدارند.
او درباره سومین مشکل افزود: تا چند سال پیش دیوار بلندی میان تحریریه و سرویس تصویر در خبرگزاریها وجود داشت اما بعد از یک دهه میبینیم که این دیوار کمی کوتاهتر شده و این هم محصول فعالیت خبرنگارانی است که هم متن برایشان مهم بوده و هم تصویر؛ متأسفانه حتی این مقدار هم محصول تصمیم کلان رسانهها نبوده و خبرنگاران امروز میدانند که بدون دانستن مهارت صوت و تصویر امکان فعالیت ندارند. با این حال این موضوع هم نیاز به آموزش و ابزار دارد که رسانه باید این نیازها را درک کند و تدابیری برایشان داشته باشد.
او مشکل بعدی را با اشاره به بسترهای پخش توضیح و ادامه داد: برای پخش آنلاین نیاز به پلتفرم داریم و این پلتفرمها هم برای افزایش دایره مخاطبان و اثرگذاری نمیتوانند داخلی باشند. برخلاف پیامرسانها که میتوانند تماماً داخلی باشند، برای فعالیت مؤثر در شبکههای اجتماعی نمیتوان به پلتفرمهای داخلی محدود ماند چرا که نیاز داریم با مخاطب خارجی ارتباط بگیریم. با وضعیتی هم که امروز برای اینترنت و پهنای باند داریم، حتی اینستاگرام را هم نمیشود برای پخش زنده، بستری مناسب دید چه رسد که از آن توقع دیده شدن داشته باشیم.
او سپس به مشکل ابزار و تجهیزات اشاره کرد و گفت: امروزه برای در اختیار گذاشتن تجهیزات اولیه عکاسی از خبرنگار ۱۸۰ میلیون تومان سفته میگیرند! چطور میشود توقع داشت که عکاس با وجود چنین تجهیزات گران و چنین تضمین سنگینی که از او دریافت شده، به دل خطر برود و پوشش زنده مؤثری داشته باشد؟! درواقع او همین که این ابزار را پشت موتور حمل و نقل میکند و سالم برمیگرداند باید از او سپاسگزار بود.
وفایینیکو درباره فقدان حمایتها از خبرنگاران میدانی گفت: یک خبرنگار برای پوشش موضوعی مثل همین اعتراضهای خیابانی، در کف میدان تنها با یک نهاد طرف نیست که لازم باشد توافق فراجا را جلب کنیم و تمام شود بلکه نهادهای متعددی که هر کدام وظایف و اختیارات و مسئولیتهای متفاوتی دارند، هر لحظه خبرنگار و عکاس و تصویربردار را در معرض محدودیت قرار میدهند و این هم امکان پوشش زنده را محدود میکند.
او وضعیت اینترنت کشور را مانع مهم دیگری برشمرد و افزود: هرچند امروز خیلی جلوتر از ۱۰ سال پیش از جهت سرعت و دسترسی به اینترنت هستیم اما مسئله این است که هر بحرانی اتفاق میافتد، مسئولین اول اینترنت را قطع میکنند و بعد فرایند فکر کردن به حل بحران را آغاز میکنند. این درحالی است که دستگاههای مسئول برای برخورد با سایر بسترها، پروتکلهای مشخصی دارند اما در ارتباط با رسانه، اولین تصمیم همیشه محدودسازی اینترنت است. این اتفاق باعث میشود که ما مجبور باشیم به جای استفاده از خبرنگاران استانی خودمان، فیلم گوشهای از کشور را از ایراناینترنشنال، ببینید و بعد از او باخبر شویم! در این شرایط انتظار از رسانهها برای پیشگامی در ساخت روایت اول محال است!
در بخش دوم گفتوگو، امینی افزود: رهیافت این جلسه میتواند متوجه کردن خود معاونت مطبوعاتی نسبت به مسئولیتش در قبال رسانهها باشد. ما هنوز به رسانه به شکل سنتی فکر میکنیم و اراده کافی برای حمایت و هدایت معنادار رسانهها نداریم. آیا خبرگزاریهای رسمی کشور باید برای برخورداری از امکان اینترنت بدوند؟! آیا باید برای تجهیزات پخش زنده، نیازمند میزان زیادی منابع مالی باشند؟! یک میلیارد تومان حداقل هزینه رسانهها برای خرید این تجهیزات است و شاید خبرگزاریهای دولتی بتوانند آن را از طریق بودجهشان تأمین کنند اما رسانههای خصوصی قطعاً چنین امکانی ندارند.
او ادامه داد: اگر رسانه را جزئی از بافت امنیت ملی در کشور بدانیم آن وقت قانع خواهیم شد که باید بتواند دخل و خرجش را تنظیم کند و مثل صداوسیما که در عین دولتی و برخوردار از بودجه بودن، میتواند از آگهی، درآمد داشته باشد، آنها بتوانند چنین کاری کنند. برای پاسخ به همه «باید» هایی که برای رسانه گذاشتهایم که برخی از آنها مثل «باید» های وزارت فرهنگ توصیهای است و برخی دیگر مثل «باید» های سپاه، اطلاعات و قوه قضائیه، «باید» های حتمی، دستکم باید امکانات فعالیت اقتصادی آنها را بالا ببریم و باور کنیم که رسانه، یک کسب و کار است.
او گفت: مسئله دیگر فرهنگسازی میان خود مسئولان کشور است تا بپذیرند که باید به خبرنگار و رسانه پاسخگو باشند. یک سازمان عریض و طویل برای روابط عمومی یک نهاد با ۳۵۰ نفر نیروی روابط عمومی نمیتواند سازمان چابکی برای پاسخگویی به رسانهها باشد و معاونت مطبوعاتی میکند با جلسات مستمر میان مسئولان این مسائل را میان آنها فرهنگسازی کند.
نظر شما