خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: مرحوم حاج سیدرضا مویّد شاعر آئینی با اخلاص از شاعران برجسته مشهد بود که ۱۵ مهرماه ۱۴۰۱ در یکی از بیمارستانهای مشهد به دلیل عارضه کلیوی درگذشت. از شاخصههای شعر این هنرمند شعر روان و دلنشین آن بود که غالباً در خدمت معارف و ارزشهای دینی بود. «گلهای اشک»، «جلوههای رسالت» و «نغمههای ولایت» از جمله آثاری است که به عنوان یادگار ارزنده از آن مرحوم باقی مانده است.
بر همین اساس با حاج حسین شمسایی شاعر و ستایشگر اهل بیت در خصوص حاج سید رضا موید شاعر بلند آوازه آئینی به گفتگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن تقدیم مخاطبان میشود:
حسین شمسایی در گفتگو با مهر در خصوص آشنایی با استاد موید گفت: آشنایی این جانب با مرحوم حاج سیدرضا موید خراسانی به سالهای قبل از انقلاب یعنی اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه پنجاه بر میگردد در خصوص این استاد گرانمایه که از شعرای بسیار خوش قریحه و توانمند آستان حضرت علی بن موسیالرضا (ع) و کل استان خراسان بود، ایشان از جمله شعرایی بودند که تمام عمر شریف خویش را قبل و بعد از انقلاب اسلامی وقف روشنگری مردم و هیئات و جلسات مذهبی و آستان قدس رضوی کردند و همچنین در طول هشت سال دفاع مقدس نیز حضوری پر رنگ و تأثیرگذار در جبهههای حق علیه باطل داشتند. آن مرحوم برای هر مناسبتی در جنگ و انقلاب اسلامی آثار و شعر دارد.
وی ادامه داد: نقل میشود در مشهد مقدس در ایام دوران دفاع مقدس پیکر مطهر شهدا را روزهای دوشنبه و پنج شنبه تشییع میکردند و ایشان برای هر روز از این ایام شعر میسرود و نوحه میگفت تا جایی که اشعار و نوحههای آن مرحوم گرم کننده بزم شهدا بود. البته شعرای فراوانی در مشهد بودند اما استاد موید در این زمینه پیش گام بودند اما استاد موید در این زمینه پیشگام بودند شایان ذکر است که حلقه شعرای مذهبی خراسان و مشهد مقدس قبل از انقلاب اسلامی یک حلقه بسیار قوی بود و از سال ۱۳۴۸ بنده با اعضای آن آشنا بودم.
شمسایی افزود: استاد شبهای سه شنبه جلسهای داشتند که محور آن جلسه مرحوم حاج محمود اکبرزاده بود؛ مرحوم اکبرزاده شاعر و مداح خوش ذوقی بود که توانسته بود همه شعرای آئنیی و مذهبی را جمع و آن جلسه مفید و پر بار را اداره کند. در آن جلسه شاعران فراوانی از جمله مرحوم قدسی خراسانی، مرحوم شکوهی، مرحوم سرویها، مرحوم قاسم استادی، مرحوم آستانه پرست، مرحوم سید محمد خسرو نژاد و مرحوم موید و جناب آقای غفور زاده شفق که الحمدالله در قید حیات هستند، حضور داشتند. شعرای مشهد پیش از انقلاب اسلامی بسیار خوب وارد عرصه شعر آئینی شدند و شاعران دیگر مناطق نیز از آنها یاد گرفتند این نکته بسیار مهمی است؛ در تهران شعرای فراوانی بودند اما خیلی فعال نبودند در حالی که شعرای مشهد بسیار فعال بودند.
حاج حسین شمسایی درباره خصوصیات اخلاقی استاد موید گفت: استاد در میان شعرا به شاعری بسیار خوش ذوق و روان و متواضع معروف بودند. شاعری که اگر مداح یا خواننده و یا جمعی به هر مناسبتی از ایشان شعر میخواستند بلافاصله بعد از ساعتی به آنها تقدیم میکرد آن هم بدون اینکه چشم داشتی داشته باشد. گاهی میشد خود بنده شعری از محضر استاد درخواست میکردم تا در مراسمی استفاده کنم، آن مرحوم دفتر شعر خود که حاوی قریب به ۵۰۰ شعر میشد را به من میدادند و آن دفتر چند روز نزد من میماند و اشعاری که لازم بود را استخراج میکردم؛ این را باید بگویم هیچ شاعری حاضر نیست دفتر شعر خود را که منحصر به فرد است و دست نوشته خودش هست به کسی بدهد چرا که ممکن است مفقود شود و یا تمام آثارش از بین برود. اما ایشان بدون هیچ دغدغه و نگرانی در نهایت آرامش بسیار راحت این آثار را به بنده میدادند. آن مرحوم روحیه سخاوتمند و شادابی داشت و به هیچ کسی نه نمیگفت. رابطه آن مرحوم با مداحان بسیار عالی و گرم بود و هر کسی از هر شهری به صورت حضوری و تلفنی اگر شعری از استاد میخواست به او شعر میداد. امروز بسیاری از مداحان دست خط استاد را دارند.
وی ادامه داد: استاد موید در طول ۸ سال دفاع مقدس به صورت مستمر به پادگانها و جبهههای غرب و جنوب کشور میرفت و برای رزمندگان شعر و سرود میساخت. در اعیاد و ولادت ائمه اطهار سرودهای فراوانی و در سالروز شهادت آن بزرگان اشعار سوزناک و نوحههای مناسبی میسرودند، هنگام حمله شعارهای فراوانی به منظور تهییج رزمندگان میساخت. آقای موید در همه صحنهها حضور کاملاً فعالی داشتند و هیچ وقت آرام نداشتند برای مثال اگر شخصیت بزرگی مانند آیت الله طالقانی یا شهدای هفتم تیر، شهدای محراب، رجایی، باهنر و بزرگان انقلاب اسلامی در طول این سالها شهید میشدند یکی از کسانی که بلافاصله برای آن شهدا شعر میسرود و به مقام آنان ادای احترام میکرد جناب مرحوم موید بود.
این شاعر و مداح پیشکسوت در بیان خاطره از دوران دفاع مقدس گفت: یکی از خاطراتم به دوران دفاع مقدس مربوط میشود بعد از آنکه قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد حضرت آیت الله خامنهای که در آن زمان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی دفاع بودند دو مرتبه هر بار به مدت ۱۵ روز به مناطق جنگی جنوب رفتند تا چرایی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را برای رزمندگان تبیین کنند. یادم هست در همان دوران بعد از عملیات مرصاد وقتی دشمن حمله کرد جمعیت زیادی اعم از بسیج، سپاه و ارتش مجدداً به سوی جبههها شتافتند. بنده نیز در آن ایام در خدمت معظمله بودم و شاهدم چه جمعیتی به منطقه آمده بود. همه آنان میگفتند ما که آمدهایم پس باید به دشمن حمله کنیم؛ اما حضرت آقا با تاسی بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) فرمودند نه ما چون قطعنامه را پذیرفتیم و دیگر حمله نمیکنیم، اگر آنها حمله کردند ما دفاع خواهیم کرد. کما اینکه در مرصاد چنین شد و منافقان حمله کردند و ایران به دفاع پرداخت. حضرت آیت الله خامنهای در هنگام حضور در یکی از پادگانهای جنوب به نام پادگان حضرت علی بن طالب (ع) به ایراد سخنرانی پرداخت. این پادگان به سپاه پاسداران قم اختصاص داشت و شهید زینالدین فرمانده آن محسوب میشد. بعد از سخنرانی معظمله به سوی کنار سالن که سفرهای برای خوردن غذا پهن بود رفتیم، دیدم استاد موید نیز آنجا نشسته است به حضرت آقا اطلاع دادم ایشان آن مرحوم را با محبت مورد تفقد قرار دادند و پرسیدند آقای موید شما اینجا چه میکنید؟ آن مرحوم گفت ما شب و روزمان اینجاست از این پادگان به آن پادگان و از این سنگر به آن سنگر میرویم؛ و همه کسانی که آنجا حاضر بودند سخنش را تأیید میکردند و میگفتند موید اکثر وقتها به پادگانها میآید و سر میزند و در عرصه فرهنگی برای بچهها شعر میخواند، شعر میسراید و شعار میسازد. فعالیت آقای موید در جبههها زیان زد بود.
از کارهای برجسته ایشان این بود که در جوار آستان مقدس حضرت علی بن موسیالرضا (ع) اتاقی با عنوان اتاق اشک تأسیس کرد که هر روز بعد از نماز ظهر و عصر این مکان پایگاه و پاتوق مداحان سراسر کشور باشد
وی در ادامه گفت: خاطرم هست یکی از علمای اهل معنا که انسان بسیار وارستهای بود نقل میکرد شبی در عالم خواب دیدم نوری از سمت حرم امام رضا (ع) به یکی از نقاط اطراف حرم کشیده شده، در همان حال سوال میکند این نور چیست گفته میشود این نور حرم امام رضا (ع) است که تا منزل آقای موید کشیده شده است. بعد وقتی ایشان این مساله را بررسی کرد متوجه شد مراسم جشن ولادت حضرت زهرا (س) در منزل موید برگزار و این نور مستقیماً از حرم امام رضا (ع) به منزل موید کشیده شده بود. این نشان میداد حضرت یک عنایت خاصی به این جشن داشتند و موید واقعاً موید من عندالله بود.
شمسایی افزود: به قدری ایشان در مسائل مختلف شعر دارند که زبان از گفتن آن قاصر است. اخیراً یک دوره کامل سه جلدی با عنوان دیوان موید از ایشان منتشر شده که در بر دارنده بیش از دو هزار صفحه شعر است و آن هم اشعار بسیار ناب و دقیق که بر اساس آیات و روایات سروده شده است. ایشان در سرودن اشعار بسیار مقید و معتقد بودند که باید شعر بر اساس واقعیات قرآن و روایات سروده شود تا چیزی خلاف مرام و سیره اهل بیت گفته نشود. از جمله آثار آن مرحوم میتوان به چکامه عشق، منظومه عشق و.... اشاره کرد.موید سالها خادم حرم امام رضا (ع) بود و از کارهای برجسته ایشان این بود که در جوار آستان مقدس حضرت علی بن موسیالرضا (ع) اتاقی با عنوان اتاق اشک تأسیس کرد که هر روز بعد از نماز ظهر و عصر این مکان پایگاه و پاتوق مداحان سراسر کشور باشد. همه مداحانی که برای زیارت به مشهد مقدس میآمدند میدانستند که ظهرها آقای موید در اتاق اشک مینشیند و بقیه مداحان نیز حضور دارند و به مداحی و شعر خوانی میپردازند. همه کسانی که در این مکان جمع میشدند بدون اسم و شهرت خاصی در گوشهای مینشستند و چند بیت میخواندند. این جلسه یک تا یک ساعت و نیم طول میکشید. این جلسه ادامه داشت تا اینکه آن مرحوم بیمار شد و یکی از دوستان دیگر مسؤولیت اداره آن را به عهده گرفتند.
حاج حسین شمسایی ادامه داد: استاد موید تا سالها محور اتاق اشک حرم امام رضا برای مداحان بودند و یکی از خاطرات خوب بنده همین است. وقتی به آنجا میرفتم میدیدم که آن مرحوم صبورانه نشسته و به مداحان حاضر اشاره میکند که مجلس را گرم کنند و بخوانند خودش هم گاهی شعر میخواند.ایشان در طول سالهای عمر با برکتش مکرراً به مکه مکرمه، مدینه منوره، کربلای معلی و سایر اعتاب مقدسه سفر میکرد. ارادت ایشان به اهل بیت انکار ناپذیر بود زمانی که مجالس سوگواری برای امام حسین برگزار میشد وسط دسته سینه زنان میرفت و با صلابت به سینه زنی میپرداخت به گونهای که همه متعجب میشدند این شاعر بلند آوازه چقدر جانسوز میگرید و عاشقانه سینه میزند. او هر چه از دستش بر میآمد برای بزرگداشت یاد و خاطره اهل بیت انجام میداد.
شمسایی گفتگوی خود با مهر را با غزل کوتاهی که در سوگ استاد موید سروده بود به پایان برد:
چشمم شده پر اشک ز هجران موید
قلبم شده غرق غم و سوزان موید
افسوس که آن یار خراسانی ما رفت
خاموش شده شمع شبستان موید
در شادی و در هر غم پیغمبر و آلش
پر بود همه دفتر و دیوان موید
یادآورم از خلق خوش و قلب رئوفش
یادآورم از لطف فراوان موید
در جبههی حق همدم صاحب نفسان بود
این بود اثر قدرت ایمان موید
احیاگر یاد شهدا بود شب و روز
سوزنفس و طبع سخندان موید
بد خادم خورشید و شدش در همه عمر
ایوان رضا (ع) سایهی سامان موید
در خاک اگر خفت تن پاک و شریفش
در خلد برین است یقین جان موید.
نظر شما