به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی رمان «گروگانکشتگی» شامگاه دوشنبه ،۱۶ آبان در کافه کتاب سمیه توسط انتشارات سوره مهر برگزار شد. این نشست با حضور تیمور آقامحمدی نویسنده و منتقد، نوید ظریفکریمی نویسنده رمان «گروگانکشتگی» و اجرای مصطفی وثوقکیا خبرنگار فرهنگی و جمعی از اهالی رسانه و کتاب همراه بود.
در ابتدای نشست نوید ظریف کریمی ضمن اشاره به موضوع محوری کتاب از چگونگی شکل گرفتن ایده آن گفت. او گفت: مشغول نوشتن یک کتاب تاریخ شفاهی به نام «پرده دوم» بودم که اهالی مطالعات فرهنگی مشهد برای راهنمایی بیشتر چند کتاب به بنده معرفی کردند. در این کتاب به موضوع گروگانها اشاره شده بود و همچنین چند مورد از مصاحبههای پاسدارانی در آن بود که در کار انتقال این گروگانها دخیل بودند.
وی افزود: زمانی که بیشتر تحقیق کردم متوجه بکر بودن آن شدم. گفتگو با افراد پاسداری که در آن اتفاق نقش داشتند سخت بود چرا که تمایلی به مصاحبه نداشتند. همچنین میترسیدم که آنها جلوی کار را بگیرند. به همین دلیل بیشتر به پژوهشهای میدانی و کتابخانهای پرداختم. هدف اصلی خود را داستانپردازی قرار دادم و با طرح و تخیل اثر را جلو بردم.
این نویسنده درمورد چگونگی یافتن و پردازش شخصیتهای رمان گفت: من یک جایی در کتاب «پرده دوم» به انجمن پایداری اشاره کردهام که در مشهد محل اقامت و آموزش آمریکاییها بوده است. این محل از لحاظ موقعیت مکانی و فضا ذهنم را درگیر کرده بود. در میان انقلاب سال ۱۳۵۷ تعدادی از آمریکاییها در درگیریها از پشت بام آن مکان فرار میکنند. این تصویر در ذهنم مانده بود و در زمان نگارش رمان شخصیت «ویلی» را از همان فضا برداشتم.
وی ادامه داد: شناخت مکانها، گروهکها و سپاه ایران و جو و تفکر حاکم بر آنها به من در شکلگیری شخصیتها کمک کرد. سعی کردم همه شخصیتها نماینده خودشان باشند و نقش بگیرند و از خودشان بگویند تا ما صداهای مختلف را به طور همزمان بشنویم. این که هر فصل راوی متفاوت داشته باشد باعث همراهی بیشتر مخاطب هم میشود. چرا که تنوع دارد و در نهایت به یک پازلی میرسیم که تکههای مختلفش را کنار هم قرار دادیم. البته من تلاش داشتم که هرجا شخصیت پررنگتر از قصه شد، آن را کنار بگذارم. چرا که برای من اولویت با داستانپردازی بود.
در ادامه نشست نقد و بررسی رمان «گروگانکشتگی» تیمور آقامحمدی به بررسی این کتاب پرداخت. این نویسنده و منتقد با بیان این که این اثر یک اثر تاریخی است گفت: رمان تاریخی قواعد خاص خودش را دارد. در این اثر اتفاق تاریخی دست نخورده باقی مانده و به حاشیه رفته است تا نویسنده در کنار آن بتواند داستان خود را بگوید و ادبیات شکل بگیرد. «گروگانکشتگی»، یک رمان روان و قصهگو است. این همان ویژگی است که هر رمانی باید داشته باشد. ادبیات داستانی بنایش بر قصهگویی است و در این اثر هم نویسنده تمام توان خود را برای این امر گذاشته است.
آقامحمدی همچنین ادامه داد: یکی از نکات برجسته کتاب شیوه روایت آن است که جسورانه است. این که روایت از فردی به فرد دیگر سپرده میشود و هم این که از چند منظر به یک اتفاق پرداخته شود یک شیوه تازهای است. در رمان اگر با تعدد شخصیتها روبرو هستیم باید شخصیت پردازی قوی داشته باشیم تا هرکدام از آنها در دل داستان بنشینند و درون و برون آنها مشخص باشد. در «گروگانکشتگی» به دلیل سرعت بالای کتاب و اتفاقات آن احساس میکنم که برخی از شخصیتها به خوبی پردازش نشدهاند.
وی ادامه داد: شاید دلیل دیگر این باشد که رمان گسترش عرضی ندارد. به دو طریق میتوان یک رمان را گسترش داد؛ طولی و عرضی. این رمان گسترش طولی دارد و اتفاقات به دنبال هم میآیند اما گسترش عرضی ندارد و سرعت بالای قصه اجازه حس کردن شخصیتها را نمیدهد. ایجاد تجربه حسی قوی از وظایف رمان است.
این منتقد درمورد تصویری بودن این اثر و تفاوت مدیوم فیلمنامه و رمان گفت: برای نوشتن از سرزمین دیگر، باید ساکن آن سرزمین شوید و با آن همصدا باشید تا صدایتان شنیده شود. این رمان بسیار تصویری است و به شدت بستری شبیه به فیلمنامه دارد. شیوه روایت رمان متفاوت است. این رمان اصلاً در مدیوم رمان جای نگرفته است. نکته دیگر درمورد این رمان، بحث چندصدایی است که تعدد شخصیتها و جنس افراد زیاد است اما جنس تفکراتشان چندان متفاوت نیست. یعنی ما در رمان صدای انقلابیون، مجاهدین خلق و آمریکاییها را داریم اما نگاهشان کاملاً جانبدارانه است و صداهای موازی دارند و برخوردی بینشان نیست.
این منتقد در پایان در پاسخ به این سوال که آیا رمان ایرانی بیش از اندازه به گسترش عرضی نپرداخته است، پاسخ داد: ما در دورهای به سمتی رفتیم که اهمیت زیادی به ساخت و فرم قصه میدادیم. حتی بعضاً حرفی هم برای گفتن نداشتیم اما از لحاظ فرمی در سطح قابل قبولی بود. اکنون کمتر نویسندهای است که قواعد را نداند اما قواعد به تنهایی ملاک نیست. کسی موفق است که حرفی هم برای ارائه داشته باشد. اکنون رویکرد ما این است که هرکس پیامبر درونی خود باشد و کتاب خود را ارائه دهد. مسئله مهمی که وجود دارد این است که ما به اشتباه داستان فارسی را با کل ادبیات جهان مقایسه میکنیم و اگر میبینید که نتیجه رضایتبخش نیست به این دلیل است که این رقابت، رقابت بیرحمانهای است.
نظر شما