خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: اعتراضهای مردمی و در نهایت فروریختن دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ مقدمه روندی بود که در نهایت به اتحاد آلمان شرقی و غربی و پایان حکومت کمونیستی در شرق این کشور انجامید. در نهم نوامبر ۱۹۸۹ (۱۸ آبان ۱۳۶۸) بعد از هفتهها ناآرامی در آلمان شرقی، یکی از سخنگویان دولت آلمان شرقی گفت که شهروندان میتوانند برای دیدار به آلمان غربی بروند. این موضوع با تجمع ناگهانی گروه بزرگی از مردم در کنار دیوار و هجومشان به سوی آلمان غربی روبهرو شد. در نهایت سربازان مرزی، دروازهها را گشودند و از همان شب، برخی روند ویران کردن دیوار را آغاز کردند.
حکومت آلمان شرقی نخواست یا نتوانست مخالفان خود را سرکوب کند. دلیل این امر هم به خاطر فروپاشی اقتصادی و اجتماعی از درون کشور و هم به خاطر شرایط جهانی و تحولاتی بود که در جهان سوسیالیستی با اصلاحات میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق رخ داد. گورباچف برخلاف رهبران پیش از خود حاضر به حمایت بیچون و چرا از «اقمار شوروی» نبود.
۱۱ نوامبر بین هلموت کهل، صدراعظم آلمان و میخائیل گورباچف، دبیرکل حزب کمونیست شوروی گفتوگویی تلفنی انجام شد. گورباچف گفت، از این پس تغییرات در شرق اروپا بسیار سریعتر از آن صورت میگیرد که هر دو در دیدارشان در ژوئن سال ۱۹۸۹ در بن پیشبینی کرده بودند. روند وحدت دوباره آلمان از روز باز شدن دیوار برلین تا وحدت دو کشور ۳۲۹ روز به طول انجامید. این روند کاملاً مسالمتآمیز بود و هیچ گلولهای در آن شلیک نشد.
در سالرور فروپاشی دیوار برلین (۹ نوامبر) مروری به وقایه مربوط به این دیوار خواهیم داشت.
دیواری برای حفظ نیروی انسانی
بیش از ۲ میلیون کارگر ماهر و متخصص، بین سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۱ از آلمان شرقی به غرب رفتند. در سال ۱۹۵۳، اتحاد جماهیر شوروی درخواست اولیه آلمان شرقی برای ساخت دیوار را رد کرده بود؛ اما در تابستان ۱۹۶۱، نیکیتا خروشچف رهبر شوروی این دیوار را بنا کرد. شهروندان برلین در صبح روز ۱۳ آگوست ۱۹۶۱، از خواب بیدار شدند و با دیواری از جنس بلوک سیمانی با سیمهای خاردار، که شهر را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده بود روبرو شدند؛ چند روز بعد، آلمان شرقی آن را با بتن تقویت کرد.
دیوار ۴۳ کیلومتری که برلین را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکرد، شامل دو دیوار بتنی بود. بین این دو دیوار یک «نوار مرگ» به عرض ۱۴۶ متر وجود داشت که شامل صدها برج مراقبت، سنگرهای ضد وسایل نقلیه، سگهای نگهبان و نورافکن با مسلسلهای سیمکشی بود.
تلاش برای عبور از دیوار
ذ طبق گزارشاتی که مرکز تحقیقات تاریخ معاصر پوتسدام و مرکز اسناد گزارش دادهاند، حداقل ۱۳۸ نفر تلاشهای نافرجام برای عبور داشتهاند. اولین قربانی دیوار برلین، ایدا سیکمن بود که در ۲۲ آگوست ۱۹۶۱ از پنجره طبقه چهارم آپارتمان خود قصد داشت به آن طرف بپرد. آخرین قربانی نیز یک جوان از آلمان شرقی بود که در مارس ۱۹۸۹، با بالون قصد داشت به آن طرف دیوار پرواز کند اما با خطوط برق برخورد کرد.
آمار افرادی که موفق شدند بدون ویزای مسافرتی، از قسمت غربی برلین به قسمت شرقی آن فرار کنند بیشتر از افرادی بود که موفق نشدند. اولین شخصی که دیوار مانع فرار آن نشد، سرجوخه کنراد شومان بود که از روی سیمهای خاردار به ارتفاع یک متر پرید. جالب است بدانید با گذشت زمان و سختگیریهای بیشتر برای جلوگیری از ورود مهاجران غربی، نقشههای فرار نیز پیشرفت کرد. فراریان در محفظههای مخفی ماشینها پنهان میشدند، تونلهای مخفی حفر میکردند یا از طریق فاضلاب فرار میکردند.
دیواری که حریف پیوند قلبها نشد
در تصویر زیر که در سال ۱۹۶۲ و درست یک سال پس از ساخت دیوار به ثبت رسیده است، یک شهروند برلین غربی را میبینید که از پشت دیوار با یک شهروند برلین شرقی صحبت میکند.
یا این تصویر که کودکی در حال دیدن مراسم عروسی در آن طرف دیوار است.
نوار مرگ
در تصویر زیر هم بازدیدکنندهای در حال تماشای بخشی است که از دیوار اصلی باقی مانده و به نوار مرگ معروف بوده است؛ در این قسمت مرزبانان آلمان شرقی مجوز شلیک به افرادی را داشتند که میخواستند از این مکان به سمت آلمان غربی فرار کنند. چه جانها که در همین مکان تسلیم مرگ شدند.
امروز و دیروز
در تصویر سمت چپ بالا، توریستهایی را میبینید که در حال ژست گرفتن در مقابل دروازه براندنبورگ در تاریخ ۶ ژوئن ۱۹۸۹ هستند و تصویر سمت راست آن، همان نقطه را در ۳ آگوست ۲۰۱۱ به شما نشان میدهد.
تصویر سمت چپ پایین، دیوار برلین را در ۶ ژوئن ۱۹۸۹ نشان میدهد و تصویر سمت راست آن، همان مکان است که نمایی کلی از آبرستراسه و دروازه براندنبورگ در ۳ آگوست ۲۰۱۱ را در آن میبینید.
دیگر نیست
پا روی مکانی گذاشته است که زمانی دیوار برلین بنا بود. دیواری که دیگر نیست و چه تاریخی را با خود ثبت کرده است.
تخریب دیوار
محمود کلاری، عکاس هنرمند ایرانی، هنگام فرو ریختن دیوار برلین در محل حضور داشت و تنها کسی بود که تصویر این لحظه را ثبت کرد. تصویر زیر، معروفترین تصویر تخریب این دیوار است که او به ثبت رسانده است. شاید اگر محمود کلاری به پاریس نمیرفت و با دوست عکاسش تماس نمیگرفت، مجموعه عکسهای او از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ شکل نمیگرفت.
مجموعهای که او در سال ۱۳۸۱ تعدادی از آنها را با وسواس انتخاب کرد و در خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشت. کلاری میگوید: «سال ۱۹۸۹ برای انجام کاری به پاریس رفتم، سه روز پیش از بازگشتم به ایران، با دوست عکاسم که مقیم فرانسه بود، تماس گرفتم. او به من گفت که فردا عازم برلین است، تا از برچیده شدن دیوار برلین عکس بگیرد. آلفرد از من خواست که این چند روز را درکنارش باشم و من هم به دلیل جالب توجه بودن این اتفاق پذیرفتم.»
با این حال اما وقتی آنها به آلمان میرسند، اتفاق دیگری رخ میدهد: «فردای روزی که ما به برلین رسیدیم، به آلفرد یعقوبزاده خبردادند که چائوشسکو دارد به رومانی بر میگردد و بازگشت او با یکسری اتفاقات همراه است. الفرد هم باید برای عکاسی به رومانی برود. با رفتن آلفرد من ماندم و اتاق او، با یک دوربین رولی ساده با لنز ثابت و یک دیوار که هر تکهاش بازگو کننده وقایعی بود که بر آن رفته بود.»
باور کردنی نبود
وقتی «ورنر کراشل»، کشیش و معارض آلمان شرقی شنید که دیوار برلین فروریخته اصلاً باور نکرد. اما دست دخترش و دوست خود را گرفت و به سوی نزدیکترین ایست بازرسی راند تا خودش ماجرا را از نزدیک ببیند. آن شب، شب نهم نوامبر ۱۹۸۹ بود. خودروی «وارتبورگ» زردرنگشان بیدرنگ پیش میرفت تا محدوده امنیتی را با چشم غیرمسلح ببیند. آقای کراشل شیشه اتومبیل را پایین داد و از گارد مرزی پرسید: «دارم خواب میبینم یا حقیقت است؟» گارد مرزی جواب داد: «داری خواب میبینی.» برای بسیاری از ساکنان برلین شرقی مثل آقای کراشل یک رویا بود که ببینند این دیواری که نماد جدایی و عدم آزادی بود و تکهای سیمانی با سیم خاردار بود قلبهای یک ملت را دوپاره کرده بود. «کاترین بنهولد»، در گزارش ۹ نوامبر برای نیویورک تایمز، نوشت وقتی در نهایت این رویا به حقیقت تبدیل شد، وقتی بارزترین نماد جنگ سرد یعنی یک مرز مسلح در کوتاه زمانی بازگشایی شد، ظرف چند روز این دیوار فروریخت و این نبود مگر در نتیجه یک چانهزنی بزرگ ژئوپلیتیک.
نظر شما