خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: «طرح مردمی سازی حکمرانی» که به منظور ارتقای مشارکتهای مردمی در اداره امور شهرها و روستاها تدوین شده است، چندی پیش در دستور کار جلسه علنی مجلس قرار گرفت. درفصل اول و در ماده یک این طرح آمده است که در راستای تحقق اصول ششم، هفتم، یکصدم، یکصد و یکم، یکصد و دوم، یکصد و سوم، یکصدو پنجم و یکصد و ششم قانون اساسی و با رعایت الزامات سیاستهای کلی نظام، به منظور ارتقاء شاخصهای زندگی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و دستیابی به توسعه همه جانبه و پایدار، اداره امور شهرها و روستاها و توسعه و عمران شهری و روستایی، در قالب یک نظام یکپارچه و بسامان بر طبق مقررات این قانون خواهد بود.
در قانون اساسی کشور، نقش آفرینیهای مهم و اساسی برای مردم و نخبگان تعریف شده است و مشارکت مردمی در سطوح مختلف شامل مشارکت در تصمیم گیری، نظارت، مطالبهگری و اجرا مورد انتظار بوده است که تنها بخشی از آن محقق شده است. مردمیسازی حکمرانی و حکمرانی مردمی یکی از ضرورتهای بازآرایی نظام حکمرانی برای تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب است.
در عصر جدید و با تحولات فکری و فنی، بر نقش همزمان دولت و جامعه در توسعه پایدار تأکید میشود. ساختار، شاخصها و ترتیبات نهادی و اجتماعی حکمرانی بر توسعه پایدار تأثیرگذار است و به عنوان فرصتی برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، افزایش رشد اقتصادی، امنیت زیست محیطی و بهبود محیط کسب و کار از طریق بکارگیری شاخصهای پاسخگویی و شفافیت، ثبات سیاسی، کارآیی و اثربخشی دولت، کیفیت مقررات، حاکمیت قانون وکنترل فساد بررسی میشود.
تعبیر رهبر انقلاب در این خصوص میدان داری مردم است که چند پله بالاتر از ادبیات مشارکت و تسهیلگری است. فارغ از نیاز به تحول ساختاری بر مبنای حداکثرسازی میدان برای نقش آفرینی مردم است. در حوزههایی که حاکمیت خدماتی به مردم ارائه میدهد نیازمند دو خط تلاش موازی و در ظاهر متناقض با هم هستیم.
ویژگی مشترک جوان انقلابی درطرح مردمی سازی حکمرانی ،جسارت و اعتقاد راسخ است و امید رهبر انقلاب نیز در این سالها به این جوانان بوده چرا که در یک سخنرانی در سال ۹۵ فرمودند به لحاظ تربیت نیروهای انقلابی از گذشته به مراتب جلوتریم و میبینیم امروز نیروهایی در جامعه هستند که ریزگروه و سازمانی نیستند و لی مطالبه گر و انقلابی محسوب میشوند.
این کار باید استمرار داشته باشد، حکمرانی مردمی در بالادست دولت پذیرفته شده و نگاه رئیس جمهور بر مردمی شدن حکمرانی است، ولی در بدنه دولت هنوز تعلل و ایراداتی وجود دارد.
حکمرانی سیستمی است که اقتصاد، سیاست و مسایل اجتماعی یک جامعه را از راه دولت، بخش خصوصی و نهادهای اجتماعی مدیریت میکند و تحقق آن مهمترین عامل در دستیابی به توسعه پایدار محسوب میشود. گذار از سیاستگذاری سنتی و متمرکز و حرکت به سوی حکمرانی، امری اجتناب ناپذیر است. دستیابی به شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه پایدار مستلزم ایجاد ساختارهای هدایتی و حمایتی و وضع اهداف خاص سیاستی است.
برای تحقق حکمرانی مردمی باید به ظرفیت مغفول نخبگان درتمام استانها ی ایران تاکید شودوراهاندازی اندیشکدههای حکمرانی استانی را با مشارکت دانشگاهها و مجامع نخبگان درنقشه راه و افق دور دست کشور و اسناد بالادستی ترسیم و تبیین شود.
در ظهور و بروز این رویداد مهم که تاکنون اقدامی برای آن نشده است الزاماً و باید به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اهمیت تربیت نخبگان برای اداره کشور در آینده، پرداخته و راه و اصول رسیدن به بهترین برنامه ترسیم و عملیاتی گردد.حکومت اسلامی به نقش آفرینیهای بالاتر نخبگان اعتقاد دارد و چه نیکو است که ورودی آینده نظام حکمرانی کشور خروجیهای مردمی سازی حکمرانی از تصمیم گیرندگان آینده نظام حکمرانی کشور باشند.
بدنه اصلی مردمی سازی حکمرانی بازشدن ساختار نهادهای حاکمیتی به مشارکت مردمی، جامعه مدنی محلی و جنبشهای اجتماعی است که از طریق نوعی حکمرانی مشارکتی، سیاستهای محلی-ملی به درستی تدوین شده و فضاهای حیاتی جامعه در اقتصاد، سیاست، فرهنگ، آموزش حفاظت میشوند. مردمی سازی حکمرانی وابسته به حزب و گروه خاصی نیست بلکه نوعی تعمیق دموکراسی با رویکرد اجماع عمومی در تمامی عرصههای کنش اجتماعی-سیاسی و اقتصادی است.
در مردمی سازی حکمرانی ویژگیهای برجسته و ارزشمندی در نیروهای مردمی ، انقلابی و مطالبهگر وجود دارد، اول اینکه مبانی دینی و معرفتی در این افراد غنی است و دوم اینکه عناصر میدانی جریان حزباللهی ایدههای ناب و انقلابی دارند و این ایدهها به راحتی همه مردم را درگیر و مشارکت عامه ایجاد میکند و هر دوی این موارد مایه بهجت و شگفتی است.
گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی نشاندهنده موفقیت نظام جمهوری اسلامی در مردمی کردن دولت به مفهوم مشارکت مردم در تأسیس دولت و انتخاب کارگزاران آن است؛ این نظام با به رسمیت شناختن حق جمهور مردم در تأسیس نظام سیاسی و انتخاب رئیس جمهور، به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور، نخستین بار در تاریخ ایران، بنیان دولت را بر رأی مستقیم مردم قرار داده است. با وجود این، بازخوانی تجربه مردمیسازی دولت به مفهوم ابتنای دولت بر ایده «صاحب حق بودن مردم» و در نتیجه «خدمتگزاری به مردم»، حکایت از نارساییهای مهمی دارد. بررسی کارنامه دولتهای برآمده از انتخاب مردم در نظام جمهوری اسلامی نشاندهنده فاصله گرفتن تدریجی این دولتها از ایده مذکور است. اگرچه در برخی از دولتها، بویژه در دولتهای نخستین، به این مفهوم از مردمیسازی دولت، التفاتی درخور و شایسته صورت گرفته است، با کمرنگ شدن تدریجی ایده و صاحب حق بودن مردم، دولتها خود را صاحب حق یکسویه پنداشته، عملکرد خود را تنها در این رابطه یکسویه ارائه کردهاند. در چنین فرایندی، مردمیسازی دولتها با آسیب جدی روبهرو شده است. بررسی آسیب پدید آمده و فهم عوامل ناکامی دولتها در مردمیسازی دولت، نیازمند پژوهش گستردهای است؛ اما در این مجال اندک، تنها به یک عامل مهم اشاره میکنیم. از دیدگاه نگارنده، غفلت از امر حکمرانی و نقش مردم در آن، یکی از این عوامل به حساب میآید. تبیین این مهم، نیازمند اشارهای گذرا به مفهوم «حکمرانی مردمی» است.
در مردمی سازی دولت دهها سند بالادستی برای حکمرانی مردمی وجود دارد و امروز با اتفاقاتی که کشور از سر گذرانده بیداری خوبی در جامعه شکل گرفته است. محصول گفتمانسازی رهبری در این سالها تربیت جریان مطالبهگر طراز انقلاب اسلامی بوده است. عناصر انقلابی جریان حزب الهی ایدههای ناب و انقلابی دارند واین ایدهها همه مردم را درگیر و مشارکت عامه ایجاد میکند.
ایده مردمیسازی دولت چنین میرساند که مشارکت مردم در فعالیتها و عملکردها نقش مؤثرتری در این زمینه خواهد داشت. مردمیسازی دولت به معنای واقعی، آنگاه تحقق مییابد که عرصههای گوناگون فعالیت عمومی، مردمی شود. این امر به لحاظ نظری مستلزم طرح مفاهیم بسیار مهمی است.
در گام دوم انقلاب، مشارکت مردمی به عنوان ابزار حکمرانی در قالب به کارگیری رویکردی تحولزا تعریف شده است که موضوع مهم و تأثیرگذاری است کما اینکه رهبر معظم انقلاب نیز فرمودهاند از نشاط جمعیت جوان برای حکمرانی استفاده شود.
یکی از مؤلفههای نظری دولت مردمی، «اجتماع مردمی» است. دولت مردمی بر اجتماع مردمی استوار است. به میزانی که مشارکت مردم در اداره زندگی جمعی افزون شود، مردمیسازی دولت در عرصه اجتماع امکانپذیرتر میشود. مشارکت مردم چه به صورت نهادینه شده و در قالب سمنها و چه به صورت غیرنهادینه شده و به گونه داوطلبانه، مهمترین عامل واسپاری تصدیگری دولت در امر اجتماعی به مردم به حساب میآید. بیتردید، این واسپاری میتواند زمینه توجه دولت را به امور راهبردی معطوف سازد و دولت را از روزمرگی رهایی بخشد؛ از این رو، مردمیسازی دولت در عرصه اجتماع با مردمیسازی اجتماع میسر میشود.
در پایان این یادداشت اشارهای دارم به بخشی از نامه ۲۵اسفند سال۱۳۹۷ جمع کثیری از دانشجویان ،نخبگان و فعالان فرهنگی کشور به مقام معظم رهبری در خصوص طرح مردمی سازی حکمرانی که در رسانهها منتشر شد:
* میدانیم که این بیانیه، بالنده و حرکت آفرین نخواهد شد، مگر آنکه با نگاه اندیشهورزانه و راهبرداندیشانه و در محیطهای آزاداندیش، در میان نخبگان نسل ما، به صورت مداوم محل گفتوگو و مُداقه و تدبیر قرار گیرد.
* اکنون ما جوانان بیش از پیش نگران تطاول نظام دیوان سالاری موجود و طولانی شدن تحقق مرحله «دولت اسلامی» هستیم.
* ما نیز همانند شما، نیاز به «تحول» و «تغییر» مبتنی بر مدار و منطق انقلابی را احساس میکنیم و باور داریم «تحول نسلی»، «تحول گفتمانی» و «تحول ساختاری» لازمه تحقق «نظام انقلابی» مد نظر حضرتعالی است.
* میدانیم که تحول نسلی به تنهایی کفایت نمیکند. ما نیازمند تحول در ساختارهای مصلوب کنونی و تحول در اندیشههای حکمرانی (گفتمانها نظامات، برنامههای کلان، رویهها و …) هستیم.
* تجربیات موفق و بومی انقلاب اسلامی در کارآمدی عملی مدیریت دفاع مقدس و حرکتهای جهادی گوناگون از قبیل فعالیتهای گسترده خدمت رسانی، فرهنگی، دفاعی، علمی و… نشان میدهد که تنها راه گذر از بن بست نمایی دشمنان در برخی از حوزههای حکمرانی و خنثی کردن تلاش شبانه روزی آنها برای ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی بازگشت به همان تجارب انقلاب و در رأس آن جوان سازی و مردمی سازی حکمرانی در کشور است.
* از نظر ما، در برابر مسائل نظام جمهوری اسلامی هیچگونه بنبست و انسدادی وجود ندارد و هیچ چالشی در برابر انقلاب و نظام جمهوریاسلامی نیست، مگر اینکه حلشدنی است و میتوان راهحلها را از دل ظرفیتهای درونی استخراج کرد و به کار بست.
* میدانیم که اندیشه «پیشرفت» و مبارزه با الگوهای وارداتی ناکارآمد بهنام توسعه، «جهاد کبیر» روزگار ماست. از این روی تلاشها و تبلیغ و اندیشه ورزی خویش را باید معطوف به آن سازیم و لحظهای از آن غافل نشویم.
* «معنویت، عقلانیت و عدالت» اگر توأمان فراهم نیایند، نسل ما نیز گرفتار انحراف و عدم توفیق خواهد شد.
* در اولین گام «گفتوگوی ملی جوانان» حول بیانیه گام دوم انقلاب را در دستور کار قرار دادهایم که ان شالله نتایج ملموس و عینی آن در آینده نزدیک در عرصههای مختلف نمایان خواهد شد.
علی معروفی آرانی
نظر شما