خبرگزاری مهر، گروه استانها- محمدرضا بهرامی*: آیت اللّه مرتضی مطهری، استاد فکر و از اندیشمندان دینداری بود که بیشتر عمر پربرکت خود را برای رهبری نسل جوان سپری و در این راه از هیچ کوشش علمی فروگذار نکرد زیرا ایشان معتقد بود که «اگر فکری برای هدایت و رهبری این نسل نشود، آینده به کلی از دست خواهد رفت.»
لذا با این نظر که حساسیت و دردمندی استاد مطهری (ره) در خصوص نسل جوان، هنوز قابل ستایش، سرمشق و راهگشا است و با تکیه بر این باور که ما همیشه به مطهری نیاز داریم و خود را ریزهخوار سفره انعام فکر این شهید بزرگوار میدانیم، در روز معلم توفیقی به دست آمد تا لحظاتی را به بازخوانی اندیشه مطهری، مطهّر اندیشهها در باب دردشناسی و روش رهبری نسل جوان، بپردازیم و توشه برداریم، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
انسانها رفتنی هستند و اندیشهها ماندنی و چه والاست اندیشهای که پنجره زیباییها را بر همگان بگشاید. مطهریها همیشه میمانند و بر ما است که موج یادشان را همواره به تلاطم آوریم.
استاد مطهری، طبیبی دردآگاه و آشنا با مشکلات و نارضایتیها بود و این شناخت و بصیرت را نه تنها به واسطه وسعت و عمق غنای اندیشه، فراچنگ آورده بود بلکه خود درد کشیده و رنج بیماری به جان خریده بود و همین خصلت دوگانه سبب شده بود تا آنچه به مقوله درمان، پیشنهاد و ارائه میکرد، به فوریت و سهولت اثر نیکوی خود را برجای میگذاشت و در جانها کارگر میافتاد.
در باب دردشناسی نسل جوان و نحوه برخورد با این نسل از زبان استاد فکر چنین میخوانیم: «نسل جوان ما مزایایی دارد و عیبهایی، زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این روی باید به او حق داد؛ در این حال، یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد که باید آن را چاره کرد؛ چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا و احترام گذاشتن به آن، یعنی ادراکات، احساسات و آرمانهای عالی، میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت؛ رو در بایستی ندارد.
در نسلهای گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمانهای عالی نبود، باید به این آرمانها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بی اعتنا باشیم، محال است که بتوانیم جلوی انحرافات فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. روشی که فعلاً ما در مقابل این نسل گرفتهایم، روش انتقاد صرف و مذمت است و دائماً فریاد ما بلند است و وای وای میکنیم، درست نیست؛ باید فکر اساسی برای این انحرافات کرد...
در قدیم سطح فکر مردم پایین بود، کمتر در بین مردم شک و تردید و سوال پیش میآمد؛ اما امروزه بیشتر دیده میشود، طبیعی است وقتی که فکر کمی بالا برود، سؤالاتی برایش مطرح میشود که قبلاً مطرح نشده بود؛ باید شک و تردیدش را رفع کرد و به سوالات و احتیاجات فکری اش پاسخ گفت؛ نمیشود به او گفت برگرد به حالت عوام، بلکه این خود زمینه مناسبی است برای آشنا شدن ایشان با حقایق و معارف اسلامی. با یک جاهل بیسواد که نمیشود حقیقتی را در میان گذاشت؛ بنابراین در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش پایینتر بود، ما احتیاج نداشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتابها؛ اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتابها به درد نمیخورد و لازم است رفورم و اصلاح عمیقی در این قسمتها به عمل آید، با منطق روز و زبان روز و افکار آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری نسل جوان پرداخت.»
خوشبختانه امروز در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، به مسائل ایشان توجه و اهتمام میشود و بیش از هر جای دیگر به لحاظ علمی و تحقیقاتی در این زمینه کار انجام میشود اما این حرکت شایسته نمیتواند شرط لازم و کافی برای یک قشر عظیم مستعد از جمعیت کشور محسوب شود باید جوان را باور کرد و با نگاه جوان و مشارکت جوان به حل این مسئولیت بزرگ پرداخت.
اگر کمی در تاریخ یعنی به زمان صدر اسلام برگردیم، در شیوه حکومت پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و فرزانگان اسلام، به نکته بسیار جالبی بر میخوریم؛ به عنوان مثال: گزینش یک جوان ۲۱ ساله به نام «عتاب ابن اسید»، فرماندار مکه در جنگ مهم و سرنوشت ساز حنین، در آن زمان که جامعه در مجموع به ریش سفیدی معروف بود، باعث تعجب و حیرت بسیاری از مسلمین شد.
*کنشگر و فعال اجتماعی
نظر شما