به گزارش خبرنگار مهر، نمایش میدانی در سالهای اخیر مورد توجه طیف زیادی از هنرمندان تئاتر و مخاطبان قرار گرفته است. در این نوع آثار، علاوه بر داستان و روایتهای جذاب و قابل تامل، مباحث فنی و ساختار نمایش هم اهمیت بالایی دارد. طراحی صحنه نیز از بخشهای مهم نمایشهای میدانی به حساب میآید که مدیریت آن کاری حساس و دشوار است. این نکتهای است که مرتضی پورحیدری، طراح نمایش «جهان بانو» به آن اشاره میکند و کار در دکوری با ۷۰۰ متر مربع بر روی ۱۴۰ متر سن را که همراه با ۳ پرده روبرو، راست و چپ است، امری پرچالش میداند.
به بهانه اجرای فصل دوم نمایش «جهان بانو» با پورحیدری درباره طراحی صحنه این نمایش میدانی و سختیها و جذابیتهای این کار گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
پورحیدری درباره تجربه حضور در نمایش «جهان بانو» به خبرنگار گفت: حدود ۱۴ سال است که در زمینه طراحی صحنه مشغول به کار هستم. قبل از آن هم به عنوان دستیار اول و مدیر صحنه در سینما و تلویزیون کار میکردم. سریالهایی مانند «مستوران»، «محکومین»، «سرگذشت»، «زمین گرم» و فیلمهایی چون «لاک قرمز» از جمله فعالیتهایم در زمینه طراحی صحنه است اما در تئاتر تجربه کارهای جدی زیادی نداشتم تا اینکه اردیبهشت سال گذشته پیشنهاد کار از سوی علی اسماعیلی برای مجموعه نمایشهای میدانی به من داده شد. از قبل نیز از طریق دوستان و همکارانم با این فضا آشنا بودم. با کسانی که قبلاً چنین طراحیهایی را نیز انجام داده بودند، صحبتهایی کردم و حتی مدیر تولید پروژه نیز از دوستان قدیمیام بود از این رو قبل از قبول پیشنهاد با کار آشنایی داشتم.
وی ادامه داد: دلیلی اصلی که باعث شد تا این پیشنهاد را قبول کنم آشنایی و کسب تجربه در چنین فضاهایی بود. دوست داشتم توانایی خودم را با این دنیا که برایم تازه و جدید بود بسنجم که تجربه خوبی هم بود. با نمایش «روشنایی شب تار» این کار را شروع کردم و در چهار نمایش دیگر در خدمت دوستان بودم و امسال هم شروع کارم با فصل دوم «جهان بانو» رقم خورده است.
وی درباره ویژگیهای دکور «جهان بانو» بیان کرد: صحنه نمایش میدانی «جهان بانو» ۳ سن رو برو، سمت راست و سمت چپ دارد که هر کدام از صحنهها از طریق بالا و پایین آمدن پردههای نمایش تغییر میکنند. این سبک کار باعث تفاوتهایی با تئاتر صحنهای و البته تلویزیون و سینما شده است.
پورحیدری یادآور شد: نمایش میدانی با یک فرمت خاص اجرا میشود و دارای خصوصیات مشخصی است و طراحی صحنه آن هم با آثار دیگر فرق دارد؛ چرا که نمایش میخواهد یک قصه را با تکنیکی منحصر بهفرد روایت کند. به همین دلیل طراحی اجرای این سبک دکور، نیز الزامات خاصی دارد. قبل از طراحی باید با این خصوصیات آشنا شد و با توجه به نوع ریتم، ضربآهنگ و محتوای کار، بتوان این هماهنگی را انجام داد تا کارها به نحو احسن انجام شود. برای من یکی از خاصیتهای جذاب اجرای کار بر روی این ۳ سن بود. این سبک با تمام کارهایی که در دنیای نمایش انجام میشود متفاوت است و این خود یک چالش برایم به حساب میآید.
این طراح صحنه ادامه داد: در ابتدا که آشنایی با این فضا نداشتم کار کمی دشوار بود و باید بررسیهای اولیه را به درستی انجام میدادم. چراکه لازم است تمام اتفافاتی که روی سن میافتد توام با یک ضربآهنگ مشخص باشد. هر بار پرده بالا میرود و پایین میآید یک شروع و یک پایان دارد. تلاش بر این است تا در این مسیر به درستی پیش رفت که اصلاً کار سادهای نیست. این نوع کارها، بسیار دشوار هستند چون بار اصلی روی ضربآهنگهاست و نه تنها بخش دکور بلکه بخشهای دیگر مانند کارگردانی، نورپردازی، صدا، جلوههای ویژه میدانی و … باید بر اساس همین ضربآهنگها پیش برود.
وی درباره چالشهای طراحی دکور نمایشی در این ابعاد عنوان کرد: یک خطای کوچک یا یک اشتباه در بالا و پایین آوردن پردهها ممکن است ریتم کار یک مجموعه را به هم بزند و تماشاگر را دچار سردرگمی کند. در این سبک کارها آن قدر نظم مهم است که یک اشتباه نباید پیش آید و اگر به موقع اتفاقی که باید، رخ ندهد ممکن است مشکلآفرین شود. البته در اینجا توانایی گروه و تجربه کارگردانی است که باعث میشود از بحرانها و خطاهای پیش آمده احتمالی به درستی عبور کنیم و بدون آنکه در روند اجرا لطمه یا سکتهای وارد شود مجدد ریتم کار را به روال عادی برگردانیم.
پورحیدری درباره تنوع دکورهای نمایش توضیح داد: اگر قرار باشد یک دکور در فرمتی ساخته شود که در زمان اجرا عیناً شبیه سازی صورت گیرد کار به خوبی پیش نخواهد رفت. در این نمایش میدانی سعی کردیم وامدار نوع معماری و متریالی که در آن دورانها استفاده میشد، باشیم. بخش عمدهای از طراحیها بداهه و بر اساس تخیل است چون نمیتوان در برخی از کارها به سمت رئالیسم رفت چرا که اجرا سخت میشود. در بخش طراحی دکورها دوستان به بنده اعتماد کردند و اتودهای نهایی را به صورت سه بعدی درآوردیم تا تایید نهایی را برای اجرا بگیریم. این اتودها هم بر اساس درکی بود که من از نمایشنامه داشتم و البته مشاورههایی نیز از سوی کارشناسان مذهبی گرفتیم. در هر صورت زمانی سن ثابتی در اختیار طراح دکور قرار میگیرد که میتواند یک شهر را روی آن بسازد و قرار نیست تغییر کند و در پرده بعدی برداشته شود. میتوان در این طراحیها، دکور را به سمتی برد که منطبق بر واقعیت باشد اما در طراحی دکور نمایش میدانی، دکورها باید به صورتی باشد که در یک فرصت کوتاه گذاشته و برداشته شود. در «جهان بانو» ۷۰۰ متر مربع دکور داریم که این دکورها باید به سرعت جابهجا شوند.
وی درباره مدیریت هنروران و حیواناتی که روی صحنه حضور دارند، گفت: یکی از اصلیترین جذابیتهای کار در نمایشهای میدانی مدیریت بازیگران و عواملی است که روی صحنه حضور دارند چون ممکن است شاهد اتفاقات غیرقابل پیش بینی باشیم که از دست ما خارج است. ممکن است یکی از همین حیوانات وسط اجرا حرکت نکند یا رم کند و مسیری که باید را طی نکند. اینها از آن دسته اتفاقات غیر قابل پیشبینی است که در تمام اجراهای اینچنینی در تمام دنیا رخ میدهد اما عوامل پشت صحنه باید در این مواقع به درستی عمل کنند تا همان ریتمی که به آن اشاره کردم از بین نرود و نخ تسبیح روایت پاره نشود.
طراح صحنه فیلم «لاک قرمز» درباره طول صحنه نمایش و عواملی که به او در این کار کمک میکنند، گفت: نزدیک به ۱۴۰ متر طول سن چپ، راست و روبرو است. برای این وسعت طول صحنه یک تیم قوی و پر تعداد لازم است. ۲۵ نفر بخش جابجایی دکور در زمان اجرا را بر عهده دارند که کار بسیار سختی است. در هر بخش و هر سن افرادی هستند که مسئولیت مشخص دارند و آمادگی دارند در زمان مشخص دکورها را تغییر دهند. تصور کنید معبدی به ارتفاع ۵ و نیم متر ساخته شده و ارتفاع بیمارستان ساخته شده نیز ۵ و نیم متر است. جابجایی آنها کار سادهای نیست و نیاز به قدرت و سرعت عمل دارد. البته تیم ساخت دکورها یک تیم مجزا بوده که نزدیک به ۵۰ نفر را شامل شده است. حدود ۲ ماه هم ساخت آنها طول کشیده است.
وی درباره چالشهای یک اجرای میدانی در فضای باز بیان کرد: اتفاقات عجیب و غریب در هوای نامساعد زیاد رخ میدهد. یک بار سرعت باد آنقدر زیاد بود که دکورها را میانداخت که باز هم به نظر من این موضوع میتواند جزو جذابیتهای نمایش میدانی باشد. چند شب پیش حتی مجبور شدیم به دلیل هوای نامناسب و سرعت بالای باد، اجرا را تعطیل کنیم. در این زمانها تمهیداتی مانند ریلگذاریها وجود دارد اما باید بگویم این مدیریتها تا جایی امکانپذیر است. اگر هوا طوفانی شود باید تسلیم شویم و آن شب اجرا را تعطیل کنیم.
پورحیدری در پایان صحبتهایش درباره لزوم توجه به قصه پرداری در نمایشهای میدانی گفت: پتانسیل نمایش میدانی بسیار بالاست. چون تماشاگر زمان اجرای نمایش میدانی چیزهایی را میبیند و لمس میکند که شاید تا قبل از آن تنها از قاب سینما و تلویزیون دیده باشد. این جذابیت کمی نیست. کسانی بودهاند که بارها آمده و نمایش را دیدهاند چون آن را دوست داشتهاند. درست است که یک بخش مهم نمایش میدانی نور و صحنه است اما بخش مهم دیگر آن قصهپردازی است. اگر نمایشنامههای خوبی نوشته شود در بخشهای دیگر قطعاً اتفاقات ویژهتری نیز رخ خواهد داد و نمایشها جذابتر از اینکه هست هم خواهد شد. سهم نمایشنامهنویسها برای جذاب شدن نمایشهای میدانی بسیار بیشتر است. چون بخشهای دیگر مانند نور، دکور، جلوههای ویژه بصری، صدا و… مسیر اصلی را از نمایشنامه میگیرند. اگر فقط جذابیتهای نور و دکور بالا برود بدون آنکه نمایشنامه جذاب باشد، آن نمایش تاریخ مصرف دارد و نمیتواند مدت زمان طولانی مخاطب خود را حفظ کند.
نمایش «جهان بانو» به تهیه کنندگی علی اسماعیلی و کارگردان حسن بز را محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که با مشارکت اداره کل فرهنگی شهرداری تهران و به همت موسسه سیمای ققنوس ساعت ۱۹:۳۰ هر روز در بوستان ولایت تهران روی صحنه میرود.
نظر شما