خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: در تازهترین تحولات پرشتابِ ماهها و هفتههای اخیر در فضای منطقه که احتمالاً برای بسیاری از ناظران و کارشناسان منطقه غیرمنتظره بود، امارات رسماً اعلام کرد از ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس خارج شده است؛ به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت، خبر دیگری شگفتی خبر اول را باز هم بیشتر کرد و البته فهم آن را احتمالاً آسانتر. خبر دوم اینکه ایران، عربستان، امارات و عمان، نیروی دریایی مشترک تشکیل میدهند.
با نظر به تصور و تصویر عمومی از مناسبات بین کشورهای حوزه خلیج فارس با آمریکا و شناخت عمومی ما از منطقه، احتمالاً اعلام خروج امارات از ائتلاف دریایی آمریکا خبری غیرمنتظره بود، اما از آنجاییکه این خبر هم مثل تمام پدیدههای عالم نمیتواند بدون پیشزمینه باشد، برای فهم بهتر آن باید به زمینههای رخداد آن توجه کرد.
دلخوری امارات از آمریکا و آغاز ماجرا
وزارت خارجه دولت امارات چهارشبنه گذشته اعلام کرد که پس از ارزیابیهای روابط امنیتی، ۲ ماه پیش از «ائتلاف دریایی خاورمیانه» به رهبری آمریکا، خارج شده است. این ائتلاف در سال ۲۰۱۹ به رهبری آمریکا پس از مجموعه اتفاقات و حملات به کشتیهای تجاری و نفتکشها تشکیل شد.
به نوشته رویترز، این ائتلاف، یک گروه عملیاتی متشکل از ۳۴ کشور است که مقر آن در پایگاههای نیروی دریایی آمریکا در بحرین قرار دارد و عمده فعالیت آن «در زمینه امنیت، مبارزه با تروریسم، ومبارزه با دزدی دریایی» در دریای سرخ و نواحی خلیج فارس است. این منطقه شامل برخی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی در دنیاست اما از سال ۲۰۱۹، نفتکشها مرتب در این منطقه هدف حمله قرار گرفته یا توقیف شدهاند.
در بیانیه وزارت خارجه امارات آمده است که «در نتیجه ارزیابی همکاری مؤثر امنیتی ما با دیگران که در جریان است، دو ماه پیش امارات متحده عربی از مشارکت با نیروهای دریایی ترکیبی کنار کشید.»
گرچه دولت امارات به صورت روشن علت این اقدام خود را اعلام نکرده، اما روزنامه آمریکایی وال استریتژورنال یک روز پیش از بیانیه امارات به نقل از منافع آگاه گزارش داده بود که پس از اقدام ایران در توقیف دو نفتکش در هفتم و سیزدهم اردیبهشت، دولت امارات، آمریکا را برای اتخاذ تدابیری جدیتری علیه اقدامات ایران در خلیج فارس تحت فشار قرار داده است. یکی از این نفتکشها از دبی عازم بندر فجیره امارات بود.
هر چند به نوشته این روزنامه آمریکایی، دولت بایدن نگرانیهای امارات را درک کرده و نیروی دریایی آمریکا تعداد گشتهای دریایی خود را افزایش داده است؛ اعلام خروج رسمی امارات از ائتلاف دریایی آمریکا میتواند نشانی از این باشد که ابوظبی این اقدامات آمریکا را ناکافی دانسته و از اقدامات قاطع واشنگتن ناامید شده و به نشانه دلخوری و اعتراض، خروج از ائتلاف را اعلام کرده است.
البته امارات این گزارش والاستریت ژورنال را «توصیفی نادرست از گفتوگوهای بین امارات و آمریکا درباره امنیت دریایی» اعلام کرده، اما دولت و مقامات آمریکا تاکنون رسماً به این گزارش و اقدام امارات واکنشی نشان ندادهاند و گویا چندان تمایلی به ورود به این مسئله و روشنکردن قضیه ندارند.
ضربه دوم به واشنگتن و رژیم صهیونیستی
روزنامه «یدیعوت آحارانوت» رژیم صهیونیستی در تحلیل خروج امارات از این ائتلاف دریایی، بر این باور است که این اقدام ابوظبی یک «ضربه جدید» به تلاشهای ضد ایرانی واشنگتن و رژیم صهیونیستی است و دراینباره نوشت اولین ضربه، احیای روابط تهران و ریاض بود و این اقدام ابوظبی ضربه دیگری به تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه ایران است.
پیش از این نیز برخی رسانههای جهان تحلیلهایی مبنی بر دوری ابوظبی از واشنگتن منتشر کرده بودند. نشریه اقتصادی «فوربس» در گزارشی تحلیلی نوشت که بعد از عربستان ممکن است یک کشور عربی دیگر یعنی امارات، از مدار متحدان آمریکا خارج شود؛ امارات نیز مانند عربستان سعودی از بسیاری جهات از آمریکا الگوبردار کرد، اما از این پس ابوظبی برای منافع کلی امارات تلاش خواهد کرد.
اما «کریستین اولریشسن Kristian Ulrichsen» ، پژوهشگر مسائل خاورمیانه مؤسسه سیاست عمومی بیکر وابسته به دانشگاه رایسِ آمریکا بر این باور است که این اقدام امارات نشانه ناامیدی ابوظبی از واشنگتن است.
اولریشسن در گفتوگو در شبکه الجزیره گفت: به نظر میرسد خروج امارات متحده عربی با ناامیدی ابراز شده در ابوظبی از عدم تمایل ایالات متحده برای محافظت فعالانه از شرکای خود و برقراری مجدد بازدارندگی معتبر در خلیج فارس مطابقت دارد، هر چند که در واقعیت ناعادلانه باشد.
به عقیده آندریاس کریگ، دانشیارِ دپارتمانِ مطالعات دفاعی کینگز کالج لندن روابط امارات و آمریکا در حال عبور از «کمی مشکل» است و ابوظبی می بیند که آمریکا «به طور مداوم» در عمل به نقش خود در جایگاه «ضامن امنیت در منطقه» شکست میخورد. کریک در گفتوگو با الجزیره میافزاید این تصور و ادراک، بازیگران و کشورهای منطقه را وادار کرده تا مشارکتهای امنیتی خود را متنوع کنند و خلأها را تا جایی که میتوانند پر کنند.
به گفته کریک «امارات متحده عربی همچنین در حال عقبنشینی از خواستههای آمریکا برای قطع روابط با روسیه و چین است… (زیرا) آنها باید برای تأمین منافع امنیتی خود، شراکتهای خود را متنوع کنند و مثلاً روابطشان با چین و روسیه را گسترش دهند و همچنین امارات متحده عربی در زمینه مشارکت دریایی به واشنگتن این پیام را میدهد که ایالات متحده به حمایت امارات نیز نیاز دارد و امارات نیز در این روابط دوجانبه دارای اهرم فشار است.»
ضربه نهایی / ابوظبی در کنار ایران
پنجشبنه گذشته یعنی یک روز پس از اعلام خروج امارات از ائتلاف دریایی آمریکا، وبسایت خبری الجدیدِ قطر به نقل از منابع آگاه اعلام کرد ایران، عربستان، امارات، و عمان نیروی دریایی مشترک تشکیل میدهند و رایزنیهای این کشورها با هماهنگی چین و با هدف تضمین امنیت دریانوردی در خلیج فارس آغاز شده است.
این خبر روز جمعه چندان مورد توجه رسانهها و ناظران قرار نگرفت و حتی برخی صحتوسقم آن را زیر سوال میبردند تا اینکه فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران، رسماً این خبر را تأیید کرد تا بار دیگر تحولات پرشتاب جاری در منطقه ما را غافلگیر کند؛ غافلگیریای که همه را مجاب میکند که تحولات پرشتاب اخیر نشانگر ورود به «دنیای دیگر» هستند؛ تحولاتی که از نوزدهم اسفند پارسال با بمب خبری احیای روابط ایران و عربستان آغاز شدند.
امیر دریادار «شهرام ایرانی»، فرمانده نیروی دریایی ارتش در گفتوگویی تلویزیونی گفت: امروز کشورهای منطقه به این نقطه رسیدهاند که اگر قرار است امنیتی در منطقه برقرار باشد، حتماً با همافزایی و همکاری یکدیگر قابل انجام و برقراری است. در این راستا، ائتلافهای جدیدی در حال شکلگیری در منطقه و فرامنطقه است.
وی با اشاره به ائتلاف دریایی ایران، روسیه و چین افزود: این ائتلاف سهجانبه به همراه روسیه و چین که سالیانه رزمایشهایی را هم در قالب آن برگزار میکنیم در حال توسعه است؛ علاوه بر این، ائتلافهای منطقهای در حال شکلگیری است.
دریادار ایرانی با تأکید بر اینکه «بهزودی شاهد آن خواهیم بود که منطقه ما از هر نیروی غیرموجه عاری شده و مردم منطقه با استفاده از سربازهای خود در حوزه امنیتی خود مسلط باشند.» گفت: ما پیش از این با عمان اقدام اشتراکی را داشتیم و اکنون عربستان این هدفگذاری را انجام داده و به آن ورود کرده است؛ امارات، قطر، بحرین، عراق، پاکستان و هند هم جزو این کشورها هستند. تقریباً همه کشورهای حوزه شمال اقیانوس هند به این باور رسیدهاند که باید در کنار جمهوری اسلامی ایران قرار گیرند و بهصورت مشترک با همافزایی قابل توجه امنیت را برقرار کنند.
بهره سخن
همانگونه که در بالا توصیف شد، خبر اعلام خروج امارات از ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس رعدوبرقی در آسمان صاف نیست، بلکه این اقدام مقامات ابوظبی بر متن شرایط و زمینههای بزرگتری انجام میشود که بدون درنظرداشتن این تصویر بزرگتر، احتمالاً در فهم «حقیقت» این خبر دچار خطا و در سطح رسانه و بیان دیپلماتیک طرفها متوقف شویم.
همانگونه که بسیاری از کارشناسان و ناظران مسائل منطقه تأکید دارند اقدام اخیر امارات را باید در ادامه احیای روابط ایران و عربستان دید؛ احیای روابطی که خود نشانگر تحولاتی عمیقتر در منطقه است که اغراق نیست که آن را با مفهوم «خاورمیانه جدید» نامگذاری کنیم.
خاورمیانه جدید هنوز تمام رخ، در معرض دید قرار نگرفته، اما کمکم افراد بسیاری بر نشانههای روزمره تولد آن تأکید دارند؛ از مشخصات و مختصات اصلی خاورمیانه جدید میتوان به کاهش تنشهای منطقهای و افزایش همکاریها و «خودباوری منطقهای و بیاعتمادی به نیروهای فرامنطقهای و در رأس آنها آمریکا» اشاره کرد که دمدستیترین نتیجه آن این است که روزبهروز کشورها و بازیگران بیشتری از مدارِ واشنگتن خارج و اعتماد آنها به جبهه مخالف بیشتر میشود.
بر پایه مفهوم «خاورمیانه جدید» میتوان حتی ادعا کرد که مقامات امارات «ناتوانی آمریکا در حفاظت از امنیت کشتیها» را «بهانه» کردند تا بهگونهای اعلام کنند «همه چیز در منطقه از بنیاد تغییر کرده و ما دیگر نمیتوانیم این حقیقت را نادیده بگیریم و با آینده و حتی موجودیت خود بازی کنیم.»
چرایی و چگونگی تغییر بنیادین مناسبات قدرت در غرب آسیا، نیاز به مطالعه و بررسی همهجانبه دارد، اما عجالتاً میتوان تأکید کرد که اصرار بر مفهوم «مقاومت» و «دفاع از زندگی» ها در برابر نیروهای «شرِ» منطقهای و فرامنطقهای حتماً رکن و جوهره اصلی تحولات جدید و مثبت در منطقه است.
نظر شما