۱ تیر ۱۴۰۲، ۹:۳۳

مرتضی اسدی مطرح کرد؛

بسیاری از اساتید ادبیات پایداری گفتند این‌کتاب را ننویس!

بسیاری از اساتید ادبیات پایداری گفتند این‌کتاب را ننویس!

نویسنده کتاب «قصه ننه علی» در نشست نقد و بررسی این‌کتاب گفت: سراغ اساتید ادبیات پایداری رفتم. خیلی‌ها به اتفاق می‌گفتند ننویس! جامعه آمادگی پذیرش این داستان‌ها را ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد کتاب «قصه ننه علی» نوشته مرتضی اسدی توسط نشر ۲۷ با حضور نویسنده این کتاب برگزار شد.

قصه ننه علی داستان زندگی زهرا همایونی مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی است که سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات حماسه یاران چاپ و مصادف با ولادت حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» رونمایی شد. خواننده در این کتاب قصه زندگی دختر کم سن و سالی را می‌خواند که برای کمک خرج بودن خانواده پا به پای مادرش کار می‌کند.

زهرا در سن پایین ازدواج می‌کند و به خانه بخت می‌رود. همسر این دختر مرد آشفته مزاجی است که هر حرفی که به دلش ننشیند و به مذاقش خوش نیاید با کتک جواب می‌دهد و این عادت همیشگی این مرد بوده است. ایام می‌گذرد و زهرا مادر چند فرزند می‌شود. علی و امیر فرزندان زهرا تصمیم می‌گیرند به جبهه بروند. برای رفتن رضایت پدر و مادر نیاز است و در کسب رضایت پدر و مادر بر می آیند. زهرا برای راضی کردن دل همسرش و پدر بچه‌ها با محبت و قربان صدقه رفتن و شیرین زبانی پا پیش می‌گذارد اما با کتک جواب می‌گیرد. این مادر صبورتر از این حرف‌ها است و بالاخره موفق می‌شود جواز عاقبت بخیری و سعادت فرزندانش را بگیرد. خانم همایونی هم‌اکنون مادر دو شهید است و اعتبار یک ملت مدیون و وامدار صبوری و پایداری این بانوی بزرگ است.

مرتضی اسدی نویسنده قصه ننه علی در ابتدای جلسه نقد این‌کتاب گفت: ۱۵ ساله بودم که وارد مسجد شدم. به محض ورودم به مسجد مسئولیت واحد شهدا را به من دادند. تعدادی خانواده شهدا در محل داشتیم که شاخص بودند. یک گوشی تهیه کردم و مصاحبه گرفتن از این خانواده‌ها را شروع کردم. از آن روز تا امروز هفده هجده سال می‌گذرد و مجموع مصاحبه‌هایی که گرفتم ۱۰ هزار ساعت شده است.

وی به قصه ننه علی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: ۷ سال پیش به اتفاق همسرم در مراسم دعای ندبه و موزه شهدا بهشت زهرا (س) تصویر شهید علی شاه آبادی را دیدم و جذبش شدم. ویترینی آنجا بود، به داخل ویترین نگاهی انداختم، نامه‌ای که شهید برای خانواده اش نوشته بود آنجا به چشم می‌خورد. روی نامه آدرس منزل شهید آمده بود. به آدرس که دقت کردم متوجه شدم منزل این شهید نزدیک محله خودمان است. رفتم و منزل شهید را پیدا کردم.

نویسنده «قصه ننه علی» در ادامه گفت: وقتی رفتم منزل شهید، مادر شهید گفت: «خیلی ها اینجا آمدند. می‌خواستند فیلم بسازند، نصف راه را هم رفتند اما منصرف شدند. کتاب شما هم مثل ساخت فیلم.» من در پاسخ به صحبت‌های مادر شهید گفتم مادر خیالت راحت. من تا آخر کار را ادامه می‌دهم.

بسیاری از اساتید ادبیات پایداری گفتند این‌کتاب را ننویس!

اسدی گفت: جلسه اول مصاحبه ما با بگو و بخند و آشنایی گذشت. اما در جلسه دوم مادر شهید تمام زندگی اش را در ۲ ساعت برای من تعریف کرد. گفت: «همسر بداخلاقی داشته است؟ همسرش همیشه او را کتک می زده حتی روز اول و شب عروسی! با جبهه رفتن فرزندانش هم موافق نبوده است. از جلسه که آمدم بیرون گفتم دیگر نمی‌روم و ادامه نمی‌دهم. با نوشتن کتاب بروم در جامعه بگویم پدر شهیدی داشتیم که صبح تا شب زنش را کتک می زده؟ از خانه بیرونش می‌کرده؟ با جبهه رفتن فرزندانش مخالف بوده و بعد از شهادت فرزندانش به همسرش گفته از لج با تو و آخوندهایی که بچه‌هایم را کشتند می‌روم و سرت هوو می‌آورم؟ به زنش خرجی نمی‌داده و زن مجبور می‌شده برای پول درآوردن برود در منازل کار خدماتی انجام بدهد؟ مانده بودم به مادر شهید چه بگویم!

این‌نویسنده ادامه داد: سراغ اساتید ادبیات پایداری رفتم. خیلی‌ها به اتفاق می‌گفتند ننویس! جامعه آمادگی پذیرش این داستان‌ها را ندارد. بعضی گفتند احتیاط کن. برخی دیگر گفتند حرمت خانواده شهدا شکسته می‌شود. تعدادی از اساتید هم گفتند بنویس. ماندم سر دو راهی! این شد که به مدت دو سال نوشتن کتاب را کنار گذاشتم. مشورت تلفنی با استاد محمدرضا سنگری باعث شد بعد از دو سال مجدداً نوشتن کتاب را شروع کنم.

وی در پایان سخنانش گفت: با رعایت نکاتی که استاد سنگری گفت، نوشتن کتاب را با تأخیر دو ساله شروع کردم، الحمدالله به چاپ رسید و مورد اقبال مخاطبین قرار گرفت. مصاحبه که می‌رفتم مادر شهید موقع برگشت یک ظرف غذا به من می‌داد، می‌گفت برو سر کارت بخور، خدا را شکر همچنان این رابطه ادامه دارد، ما هر هفته منزل حاج خانم هستیم، شده مثل مادر خودم،: نامگذاری کتاب پیشنهاد خود حاج خانم بود، گفت باید اسم کتاب را بگذاری قصه ننه علی، من هم گفتم چشم.

در ادامه این جلسه نقد مرتضی قاضی مجری کارشناس گفت: کتاب قصه ننه علی منحصر به فرد است. شبیهش را نداریم. ممکن است کتابی از لحاظ قلم نویسنده منحصر به فرد باشد مثلاً بگوییم شبیه این قلم وجود ندارد، اما این کتاب از لحاظ موضوعی منحصر به فرد است.

وی افزود: مرتضی اسدی در این کتاب زیاده گویی ندارد. کتاب ریتم یعنی ضرب آهنگ خوبی دارد و از ابتدا تا انتها و فصل آخر من را با خود می‌کشید. الحمدالله این سوژه سر راه مرتضی اسدی قرار گرفت و به لطف خدا خوب از پس آن برآمد. جامعه و ادبیات دفاع مقدس ما به این نوع روایت‌های غیر کلیشه‌ای نیاز دارد.

کد خبر 5815092

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • محمدحسین IR ۱۹:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۲
      0 0
      چه‌قدر خاص و عجیب و غریب! حتماً می‌خونمش.