به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «خروج از سایه؛ روایتی از اقدامات تروریستی گروهک کومله (۱۳۵۷_۱۳۵۸)» نوشته زینب مرادیپور بهتازگی توسط انتشارات موسسه مطبوعاتی ایران منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دومینعنوان از مجموعه «انقلاب اسلامی» است که اینناشر منتشر میکند.
کردستانات ایران در سالهای منتهی به انقلاب و پس از آن، صحنه درگیریهای زیادی بود که بخشی از آنها به عهده گروهک کومله است. کتاب پیشرو با نگاهی روایی، روند شکلگیری اینگروهک و حرکتش به سمت عملیات مسلحانه چریکی را به تصویر میکشد. نویسنده کتاب که در تهیه آن از همکاری سعید زاهدی بهره برده، میگوید تلاش شده در ارائه روایت مورد نظر، لحن موضعگیرانه وجود نداشته باشد. همچنین درون ساختار محافل کومله در سال اول انقلاب اسلامی تشریح شده است.
صورت مساله گروهک مورد اشاره این است که یکی از مهمترین بازیگران ناآرامیهای کردستان در سالهای پس از انقلاب، تشکیلاتی بهنام سازمان زحمتکشان کردستان ایران بود که با نام اختصاری کومله شناخته میشود. اینگروهک یکی از عوامل گسترش درگیریهای مسلحانه کردستان بود و حتی در جنگ تحمیلی هم نقش پررنگی در مبارزه با دولت مرکزی ایران داشت.
کتاب پیشرو ۳ فصل اصلی دارد که هرفصلش بخشهای مختلفی را شامل میشود. اینفصول به ترتیب عبارتاند از: «گامهای نخستین»، «شکلگیری» و «گسترش با چهره جدید».
فصل اول کتاب ۵ بخش دارد که به اینترتیباند: آغاز چپ در ایران، واکنش مسلحانه به شکست سیاسی، نخستین گام: نفوذ به درون تودهها، ضربه سخت ساواک، ارتباط با کردهای عراق.
کنگره اول، توسعه تشکیلاتی هم ۲ بخشی هستند که در فصل دوم کتاب قرار دارند. در فصل سوم هم مخاطب با اینبخشها روبروست: اعلام موجودیت سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران، اتحادیه دهقانان مریوان، آغاز فعالیت در سنندج، پادگان مهاباد زیر هجوم دمکراتها، هجوم چندجانبه به مراکز نظامی سنندج، تصرف ستاد لشکر، خلع سلاح پاسگاه ژاندارمری، ناکامی در حمله به پادگان لشکر ۲۸، تسلط به کمیته امام، آتشبس، آیتالله طالقانی و هیات همراه، توافق بزرگ: برگزاری انتخابات شورا، تعارض منافع، رفراندوم جمهوری اسلامی، انتخابات شورای شهر؛ شکست ناباورانه، سوار بر موج نارضایتی، کنگره دوم سازماندهی چریکی.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
با تمام ایناحوال، کومله موفق نشد پادگان را تسخیر کند. بعدها صدیق کمانگر گفت: «متاسفانه، پادگان تسخیر نشد. ما به همکاری از داخل پادگان احتیاج داشتیم. قبل از قیام ۲۲ بهمن با عدهای از افسران داخل پادگان تماس گرفته بودیم، قول همکاری هم گرفته بودیم، ولی به دلیل تردید و عدم آمادگی خودمان برای دست بردن به همچون کار بزرگی از آن صرفنظر کردیم. حالا که نمیشد پادگان را به سقوط کشید، به مردم دستور سنگربندی در تمام شهر را دادیم. شهر سنگربندی شد. اینپیام چندین بار از طریق رادیو پخش شد.»
در جریان اینحمله به پادگان لشکر ۲۸ سنندج، عدهای از مردم شهر و عدهای از نیروهای کومله، ازجمله سلیمان تکانتپه، هوادار کومله و از اهالی شهر بوکان، جان خود را از دست دادند. صبح روز ۲۸ اسفند، سرهنگ سلطان اسحاق، فرمانده پادگان، مهاجمان دستگیرشده ژاندارمری را که حدود ۲۰۰ نفر، شامل عبدالله مهتدی میشدند، در میدان صبحگاه پادگان جمع کرد و دور آنها سیم خاردار کشید. این اقدام باعث شد از آتش حمله مهاجمان به پادگان ارتش کاسته شود.
اینکتاب با ۲۰۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما