قیام عاشورا به روایت اندیشمندان-۱۳؛

«حقیقت عاشورا» خلاصه‌ای از تالیفات عاشورایی استاد اسفندیاری است

«حقیقت عاشورا» خلاصه‌ای از تالیفات عاشورایی استاد اسفندیاری است

جدیدترین اثر اسفندیاری درباره قیام امام حسین، کتاب «حقیقت عاشورا» است که نویسنده در این کتاب در دو بخش به آسیب شناسی واقعه عاشورا و تحریفاتی که در آن صورت گرفته می پردازد.

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: بدون شک و تردید نهضت عاشورا و اتفاقاتی که در آن روز افتاد، یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین وقایعی است که در تاریخ اسلام به وقوع پیوسته است. طی سال‌ها و قرن‌ها، هیچ چیز نتوانسته است اندکی از حرارت آتش عشق حسینی و سوختن بر مصائبش را در دل‌های شیعیان کم رنگ کند.

جدیدترین اثر استاد محمد اسفندیاری درباره قیام امام حسین، کتاب «حقیقت عاشورا» است که به گفته نویسنده، آخرین کتابی است که در این موضوع می‌نویسد و پرونده این موضوع برای وی بسته شده است. نگاهی به فهرست کتاب نشان می‌دهد که در این اثر تلاش شده است به تمام مسائل مهم و اساسی پیرامون این مسئله پرداخته شود و با نگاهی آسیب شناسانه، واقعه عاشورا را کند و کاو کند. از نظر نویسنده، عاشورا دچار تحریفات افزایشی و کاهشی شده است و چیزهایی [مجعولات] را به عاشورا افزوده‌اند که واقعیت نداشته است و چیزهایی [مهجورات]. را از عاشورا کاسته‌اند که واقعیت داشته است.

از آن جایی که این کتاب، جامع‌ترین اثر نویسنده در این زمینه است، علاوه بر شمولیت، بخش‌هایی از مطالب کتاب‌های قبلی نویسنده را نیز در خود جای داده است. در کتاب تلاش شده است تا ابعاد مختلف نهضت حسینی بررسی شود. کتاب حقیقت عاشورا به دو بخش کلی تقسیم می‌شود. در بخش اول نویسنده می‌کوشد از رهگذر تاریخ و با وفاداری به علم، به سوالات مرتبط با قیام، چرایی، ابعاد و انگیزه‌ها و درس‌های عاشورا پاسخ دهد. پاسخ نویسنده برای هر موضوع چند صفحه از کتاب را در بر می‌گیرد و از آن جایی که پاسخ‌ها مستند به تاریخ و مزیّن به دلایل منطقی است، خواننده را قانع می‌کند.

آخرین موضوعی که در بخش اول بررسی می‌شود این است که از عاشورا چه می‌توان آموخت؟ و نویسنده ما را دعوت می‌کند تا از دریچه تاریخ شناسی و انسان شناسی به جواب این پرسش بیندیشیم. به نظر می‌رسد این چهل صفحه از کتاب، قابلیت مطرح شدن در منابر عزاداری را داشته باشد و از بُعد آموزش و تنبه، بسیار باارزش و قابل توجه است.

در بخش دوم کتاب، به موضوع تحریفات عاشورا پرداخته شده است. در ابتدا به این پرسش پرداخته شده است که اساساً چرا عاشورا تحریف را می‌پذیرد؟ در ادامه نیز تحریفات و آسیب‌های عاشورا مورد واکاوی قرار گرفته است.

«حقیقت عاشورا» خلاصه‌ای از تالیفات عاشورایی استاد اسفندیاری است

بر همین اساس برای بررسی مطالب و دیدگاه نویسنده کتاب حقیقت عاشورا با دکتر سعید طاووسی مسرور مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع به گفتگو پرداختیم که نتیجه آن در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود:

سعید طاووسی مسرور مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه کتاب حقیقت عاشورا اثر استاد محمد اسفندیاری یکی از مهمترین آثار مؤلف به شمار می‌رود اظهار داشت: اگر بخواهیم در یک جمله از مؤلف صحبت کنیم باید گفت ایشان جز ۵ الی ۱۰ نفر عاشورا پژوه کشور به شمار می‌روند و استاد متحمل زحمات فراوانی شده و آثار بسیاری را مطالعه کرده است تا توانسته چندین اثر عاشورایی را به قلم تحریر در آورد.

وی افزود: از دیگر آثار ایشان می‌توان از کتاب شناسی تاریخی امام حسین (ع)، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، حقیقت عاشورا و عاشورا شناسی یاد کرد. گفتنی است استاد در کتاب عاشورا شناسی در واقع دیدگاه خودش را نسبت به هدف امام حسین (ع) پس از ارائه انواع نظریاتی که در هدف شناسی حضرت وجود دارد توضیح می‌دهد.

مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع اضافه کرد: کتاب حقیقت عاشورا عصاره و خلاصه‌ای از سایر تالیفات عاشورایی مؤلف را نیز در بر دارد زیرا در انتهای کتاب حقیقت عاشورا ما خلاصه‌ای از کتاب شناسی تاریخی امام حسین (ع) را مشاهده می‌کنیم، کتابی که نام ۱۰۰ کتاب مهم عاشورایی در آن نام برده شده و به تفصیل معرفی می‌شوند. همینطور رگه‌هایی از کتاب عاشورای حسین تا عاشورای شیعه را در کتاب اثر عاشورا مشاهده می‌کنیم؛ همانطور که از عنوان کتاب از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه برداشت می‌شود مؤلف در این کتاب درصدد رساندن این پیام بوده که بگوید فاصله زیادی بین عاشورایی که ما داریم تا عاشورایی که امام حسین (ع) رقم زده‌اند وجود دارد. و در این کتاب عامل آن را چند چیز می‌داند نخست نگاه‌های عامیانه به عاشورا، دیگر نگاه‌های فوق واقعی به عاشورا، همچنین نگاه‌های خشن و افراطی به عاشورا و نگاهی که فاقد ظلم ستیزی است یعنی صرفاً عاشورا را یک تراژدی و نه یک حماسه می‌نگرد و بخش مهمی از کتاب حقیقت عاشورا این مباحث را در خودش جای داده است. البته این مباحث بیشتر در بخش دوم کتاب مطرح می‌شود.

طاووسی بیان کرد: در نیمه نخست کتاب حقیقت عاشورا برخی از جدیدترین دیدگاه‌ها و پژوهش‌های مؤلف درج شده و حاوی نکات بسیار مهمی است. در این بخش این مهم مطرح می‌شود که عاشورا نزاع بین چه کسانی و چه جریان‌هایی و نزاع بین چه مفاهیمی است و به درستی به این موضوع اشاره می‌کند که عاشورا نزاع عدل و ظلم است و به دعوتنامه بزرگان شیعیان کوفی استناد می‌کنند که برای حضرت نوشتند و از ظلم سیاسی، اقتصادی و… بنی‌امیه به امام حسین (ع) شکایت می‌کنند؛ آنان در این نامه از ایشان خواستند به کوفه بیایند و شرایط را تغییر دهند.

دیدگاه مؤلف درباره مذاکرات امام حسین (ع) و عمر بن سعد

وی به مهمترین بخش کتاب اشاره و اظهار داشت: یکی دیگر از مهمترین بخش‌های کتاب بخشی است که درباره مذاکرات امام حسین (ع) و عمر بن سعد سخن به میان می‌آورد. مؤلف در این بخش توضیح می‌دهد که امام حسین (ع) در آن مراحل پایانی کار و قبل از شهادت قصد جلوگیری از جنگ را داشته است بر همین اساس گزارش‌های مختلفی را مطرح می‌کند مبنی بر اینکه امام می‌فرمایند اگر نمی‌خواهید من بر می‌گردم؛ پر چالشی‌ترین بخش این بخش آن است که در مذاکره با عمر سعد سه پیشنهاد از طرف امام حسین (ع) به نقل از چند منبع مطرح می‌شود، نخست اینکه بر می‌گردم، دیگر اینکه به مناطق دوردست می‌روم و ساکن می‌شود و آخر اینکه به شام رفته و با یزید بیعت می‌کنم؛ طبعاً صاحب نظران متعددی این گزارش را رد می‌کنند و یکی از اشکالات جدی که به این گزارش وارد شده این است که خود شخص عمر سعد مدعی شده که امام حسین (ع) پیشنهاد داده است تا ایشان به شام برود و با یزید بیعت کند و این مساله از زبان فردی دیگری جر عمر سعد نقل نشده است.

مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع بیان کرد: استاد اسفندیاری در دفاع از گزارش مطرح شده این را بیان می‌کنند که عمر سعد چون به مافوق خودش ابن زیاد گزارش می‌دهد نمی‌آید در چنین گزارش رسمی دروغ بگوید و به احتمال زیاد راست گفته است. اما این احتمال را با توجه به شرایط، می‌توان داد مبنی بر اینکه چون عمر سعد نمی‌خواست جنگی در بگیرد و حکومت ری را هم به دست بیاورد می‌خواست با کم هزینه ترین راه ممکن نتیجه میدان را به نفع خود تمام کند برای همین از لسان مبارک امام حسین (ع) چنین ادعایی را مطرح می‌کند. ابن زیاد که در میدان نبرد حضور نداشت که متوجه شود این پیشنهاد را عمر سعد از جانب خودش به امام حسین (ع) نسبت می‌دهد بر این اساس به نظر بنده این احتمال منتفی است و دلیلی نداریم عمر سعدی که امام حسین را شهید کرده بیاید و راست بگوید. دلیلی ندارد بگوییم چون به مافوق خود نامه نوشته پس راست گفته است. خیر، اتفاقاً به خاطر دوری ابن زیاد از میدان و رسیدن به خواسته قلبی خودش خواسته چنین دروغی را به امام حسین نسبت داده باشد.

وی ادامه داد: بحث مهم دیگر اینکه عقبة بن سمعان که غلام خانم رباب، همسر امام حسین (ع) بوده است می‌گوید «من در همه جا از مدینه تا کربلا همراه با حضرت بودم و ایشان هرگز نفرمودند بنده از این راه بر می‌گردم و یا به سوی یزید می‌روم تا با او بیعت کنم، بلکه فرمودند راهی را که بر من بسته‌اید باز کنید من بر روی زمین خدا پیش می‌روم تا معلوم شود چه پیش خواهد آمد؛ و آن پیشنهادها را مطرح نکردند.» عمل امام حسین (ع) نیز همین مهم را نشان می‌دهد زیرا وقتی اشقیای کربلا راه کوفه را سد کردند به جایی رفتند که به جایی منتهی نمی‌شد یعنی به سمت ایران یا مصر و یا به سمت مسیر بازگشت نرفتند بلکه به سوی سمت شمال غرب کوفه حرکت کردند و در نهایت به کربلا رسیدند. آنجا بود که راه حضرت را مسدود کرده و اجازه حرکت ندادند.

طاووسی افزود: بنابراین گزارش عمر سعد گزارشی معارض با گزارش عقبه است اما استاد اسفندیاری سعی کرده آن گزارش را تضعیف کند و دقت نظرهایی که در تضعیف گزارش عقبه بن سمعان به کار برده است در ارزیابی گزارش عمر سعد به این اندازه دقت نظر مشاهده نمی‌شود.

مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع بیان داشت: اما این نکته را اگر نگویم به ایشان جفا شده است و آن اینکه این استاد گران‌سنگ در نهایت این بخش از کتاب نوشته است مبنی بر اینکه در این بخش توقف علمی می‌کند و به طور قاطع نسبت نمی‌دهد که امام حسین (ع) چنین پیشنهادی کرده باشد. اما بنده برخلاف نظر استاد گزارش عقبة بن سمعان را می‌پذیرم و آن گزارش دیگر را ساخته عمر سعد می‌دانم؛ شاید این نخستین بار باشد که این بحث در یک کتاب عاشورایی محل دقت و نظر و توضیح و تفصیل قرار گرفته که جای تقدیر دارد.

وی خاطرنشان کرد: البته بحث‌های تازه دیگری نیز در کتاب مطرح شده از جمله بحث نقد روایت مشهوری که از آن به وصیت امام حسین (ع) به محمد حنفیه توصیف می‌شود که در این روایت امام به بیان اهداف خود می‌پردازند و می‌فرمایند من برای احیای سنت پدر و جدم و امر به معروف و نهی از منکر خروج کردم و استاد اسفندیاری شش اشکال به این روایت وارد می‌کند ایشان هم به سند آن که در هیچ منبع کهنی به جز الفتوح نیامده و اشکالات مهم محتوایی مهمی را نیز مطرح می‌کنند که نشان می‌دهد این روایت علی رغم شهرتی که دارد و در کتاب‌ها و منابع فراوان مطرح می‌شود نیازمند دقت‌های بیشتر است.

کد خبر 5832729

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha