به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «وقتی خورشید میتابد» نوشته اسما محسنپورشریف بهتازگی توسط انتشارات سرو موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
این کتاب ضمن مرور خاطرات خانوادگی یکی از خلبانان هوانیروز، دلنوشته ای از زبان دختر این سردار است که ایام حضور پدر در جبههها را در لابهلای خاطرات خود و با زبانی احساسی بیان کرده است.
در مرور این خاطرات نویسنده به همرزمان پدر که بعضی به شهادت رسیدهاند و عموی دختر که شیمیایی شده، اشاره دارد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«پدر اغلب در جبهه بود. او را خوب نمیشناختم وقتی هم که به خانه میآمد او را متعلق به خودم نمیدیدم. حتی زمانی که زبان باز کردم و دنبال بزرگترها راه افتادم، فکر میکردم عموی بزرگم پدر من است. دنبال بچههای عمو راه میافتادم و عمو را بابایی صدا میکردم. حسی زیباتر از بابایی بودن او در سینه ام نبود و لبخندهای دوست داشتنی که بر لبهای او مینشست جایی برای تردید در پدر بودنش باقی نمیگذاشت.
من در آغوش او بودن را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمیکردم. واژههایی که بر زبانش بود زیباترین آهنگهای زندگی ام بودند و ذکرهایی که هنگام نماز میخواند از لالایی مامان و بی بی گل برای شنیدنیتر بود.
صدای مناجات آرام او در صبحگاهان بهترین ترانهی صبحهای من بود که با شنیدن آن از خواب برمی خواستم و …»
اینکتاب با ۱۰۰ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر شده است.
نظر شما