به گزارش خبرگزاری مهر، پیش همایش «سالک الی الله» با موضوع تبیین سیره و اندیشه اخلاقی، تربیتی و مهدوی «آیتالله محمد علی ناصری» با حضور جمعی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه از جمله آیتالله علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، منوچهر صدوقی سها فیلسوف و جمعی دیگر از چهرههای فرهنگی برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: بزرگداشت آیتالله ناصری احیای یک مکتب عرفانی است. مرحوم آیت الله سیدعلی قاضی استاد مرحوم آیت الله قوچانی بودند و مرحوم قوچانی استاد آیتالله ناصری بودند. این سلسله عرفانی اگر نبود چالش فقاهت و عرفان یا عرفان و اخلاق یا عرفان و سیاست میماند. این سلسله نشان داد میتوان هم فقیه بود، هم عالم اخلاقی و هم عارف و هم سیاستمدار و اینها را با هم جمع کرد. نماد عظیم آن در شخصیت حضرت امام جلوه کرد که از بزرگان فراوانی در عرفان بهره بردند. ایشان نشان داد میشود یک نفر سیاستمدار باشد در عین حال در اوج عرفان و خلوص باشد و کاملاً تابع فقه باشد.
وی افزود: قرآن میفرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست میدارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد، و خدا آمرزنده و مهربان است.». این خیلی آیه عجیبی است و دارد به ما فرمول میدهد. آیه میفرماید اگر محب خدا شدید لازمه آن است که ولایت خدا را بپذیرید. اگر کسی ولایت خدا را بپذیرد خدا محب او میشود و او محبوب خدا است. این بزرگوار این آیه را در عمل نشان دادند و یادمان دادند که این مسیر هست البته آنقدر تعلقات دنیا زیاد است، آنقدر اعتبارات و شئون فردی و سازمانی زیاد است که نمیگذارد و مانع سلوک الی الله است.
خسرو پناه گفت: این بزرگان نشان دادند میتوان عالیترین درجه فقاهت و عرفان را کسب کرد و به نفی شئونات هم رسید. آنچه برخی در کتب عرفان نشان دادند این بزرگان در عمل نشان دادند.
محبت خدا را در دل جوانان ایجاد کنیم
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ابراز کرد: الآن ما با دو زیستجهان مواجهیم؛ یک زیستجهان انقلاب اسلامی، یک زیستجهان پسامدرن. کسانی که در زیستجهان پسامدرن میروند و گرفتارش میشوند با گرایش نهیلیستی و ابتذال مواجهند و زندگی برایشان معنادار نیست و وضع فجیعی پیدا میکنند. تنها راهی که میتواند این نسلی که زیستجهان انقلاب اسلامی که دنبال توحید و تمدن است را رها کردند و دنبال زیستجهان پسامدرن رفتند را از این زیستجهان جدا کرد همین راه عرفانی است.
وی افزود: بنده به عنوان یک طلبه عرض میکنم نه فلسفه مشا میتواند جوانان را از این زیستجهان پسامدرن خارج کند، نه مباحث کلامی میتواند، تنها راه همین است که از طریق عرفان، محبت خدا را در دل جوانان ایجاد کنیم ولی برای اینکه محبت خدا دچار انحراف نشود راهش همین مکتب سیدعلی قاضی طباطبایی و امثال آیتالله ناصری است. این راه تجربه هم شده است. برخی مربیان توانستند نسل فرورفته در زیستجهان پسامدرن را با این تفکر نجات دهند. قدر این مکتب را بدانید و فقط نگاه تاریخی و تکریمی نداشته باشید. راه درمان و نجات این نسل که دچار پوچگرایی و ابتذال اخلاقی هستند همین مکتبی است که الآن درباره یکی از بزرگانش صحبت میکنیم.
خاطره مواجهه صدوقی سها با علامه طباطبایی
در ادامه نشست منوچهر صدوقی سها، استاد عرفان اسلامی به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: بنده خدمت آیتالله ناصری رسیده بودم و با ایشان ارتباط قلبی داشتم ولی چون اعاظم اهل معرفت چندان راضی نیستند دربارهشان صحبت شود، از مناقب ایشان سخن نخواهم گفت. بنده دو بار هم خدمت علامه طباطبایی رسیدم. یکبار در زدم در را باز کردند سلام عرض کردم، پرسیدند برای چه آمدید، گفتم برای زیارت شما آمدم، چنان هندسه چهره ایشان شکست که من هنوز پشیمانم چرا این حرف را زدم. دلیلش این است که خود را هیچ میدانستند.
وی افزود: از زمان قطبالدین رازی مبنایی برای ما پیدا شده است به این صورت که گفته میشود علاقهمندان دریافت حقایق چهار مکتب دارند حکمت مشا، حکمت اشراق، عرفان و کلام. حکمت مشایی عبارت است از اینکه حقایق وجود دریافته شود بر مبنای عقل لابشرط به دین. حکمت اشراق به عقل چندان بها نمیدهد و دریافت حقایق بر مبنای شهود است، کلام همان حکمت مشا به شرط شیء است یعنی دریافت حقایق بر مبنای عقل به شرط موافقت با دین، عرفان دریافت حقایق بر مبنای شهود مقید به دین است.
صدوقی سها ادامه داد: آیه ۸۳ سوره مائده میفرماید: «وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَرَی أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ؛ و چون آیاتی را که به رسول فرستاده شده استماع کنند میبینی اشک از دیده آنها جاری میشود، زیرا حقانیت آن را شناختهاند؛ گویند: بارالها، ما ایمان آوردیم، پس نام ما را در زمره گواهان صدق (او) بنویس» این تعریفی که برای عرفان کردیم از این آیه شریفه بیرون میآید چون ما گفتیم عرفان شهود حقایق است این آیه هم میفرماید «مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ». این عرفان جنبه نظریاش بر جنبه عملیاش میچربد ولی یک مطلب مهم وجود دارد و آن اینکه چون مبنای عرفان نظری شهود است، مبتنی بر عمل است.
استاد عرفان اسلامی بیان کرد: عرفان و تصوف به دو مکتب تقسیم میشوند: زاهدانه عاشقانه، قبضی بسطی، مناجاتی خراباتی، گریان خندان. بر این اساس عرفا یا مناجاتی هستند یا خراباتی. آیتالله ناصری با هر دو تیپ مربوط بودند. در میان مشایخ ایشان هم از سید هاشم حداد اسم میآید، هم سیدمحمد کشمیری فرزند سیدمرتضی کشمیری از ارکان مکتب مناجاتی. تربیت سلوکی سیدمحمد در خدمت پدرشان بوده است نتیجتاً مرحوم ناصری با یک واسط به سید علم الهدی مرتضی کشمیری متصل میشدند.
در ادامه آیتالله علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: ما امثال آیتالله ناصری به لحاظ سطح علمی و موقعیت اجتماعی در کشور بسیار داشتیم. در زمانی که ایشان در اصفهان حضور داشتند دیگرانی هم بودند اما چه شد که آیتالله ناصری مورد توجه جامعه ما قرار گرفت. چه خصوصیتی در این بزرگوار بود که دلها را به سوی خودش جذب کرد. مدعیانی که آثار و تألیف بسیار دارند کم نیستند، خطبایی که از ایشان در مقام خطابه قویتر بودند هستند ولی چرا جامعه ما متوجه این فرد ارجمند شد؟
وی افزود: ایشان خوب درک کرده بود خلأ کنونی بشر و خلأ اساسی انسان ایرانی و جوان کنونی چیست؛ خلأ معنویت، خلأ اخلاق. این موضوعی است که بعد از پیروزی عظیمی که حاصل شد و این انقلاب شکوهمند واقع شد تا حدی از آن غفلت کردیم. حضور مردی عارف، فیلسوف، حکیم، فقیه، متکلم و سیاستمدار انقلابی چون حضرت امام در رأس این نظام هرچند تأثیر شگرفی داشت و بسیاری از کاستیها را جبران میکرد و تعالیم و رهنمودهای معنوی و معرفتی که از ایشان صادر میشد این خلأ را پر میکرد ولی مجموعه مسئولین و مراجع تصمیمساز از این نکته غافل بودند و هستند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: آنچه سال گذشته در کف خیابان رخ داد از جلوههای این خلأ بود. وقتی از معنویت بهرهای نباشد به سهولت از دین هم عبور خواهیم کرد چون مردم بیش از آنکه به خرد و عقل در رفتار و مناسبات تکیه کنند به عواطف و احساساتشان متکی هستند. معنویت ضمن اینکه به دین عمق میبخشد عواطف را هم اشباع میکند و از این جهت جامعه را تسکین میبخشد.
رشاد بیان کرد: اکنون دنیا به معنویت برگشته است. جریانهای معنویتگرا در جهان ضمن اینکه در برخی نمونهها جنبه سیاسی دارد، عامل اصلی آن این است که بشر به شدت تشنه معنویت است و به سوی آن برگشته ولی نمیداند کجا برود و این معنویتهای کاذب و شبهمعنوی رونق پیدا کرده است. این معنویت خلأ دوران جدید است و آیتالله ناصری به خوبی متوجه این مسئله شد که نیاز امروز جامعه ما و خاصه جوانان ما اخلاق و معنویت و تهذیب و ارتباط با ملکوت است.
دعا و مناجات دین را تلطیف میکند
وی ابراز کرد: به مناسبت شهادت حضرت سجاد (ع) میخواهم به گوهر گرانبهایی اشاره کنم که قدر آن را نمیدانیم و آن صحیفه سجادیه است. هندسه معرفتی اسلام پنج ضلع دارد قطعاً دین ما از یک ضلع عمیق بینشی برخوردار است. یک ضلع این هندسه باور و عقاید دینی است، بخش دیگر آن علم است. ضلع سوم آموزههای ارزشی و اخلاق است. ضلع چهارم گزارههای بایدی و نبایدی و احکام و شریعت است. ضلع پنجم این هندسه معنویت است. اسلام دارای این پنج بخش است و آنچه مغفول است ضلع «معنویت» است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان داشت: ما از بیانات ائمه (ع) در حوزه دعا، نیایش، نجوا و سخن گفتن با خدا میراث بزرگی به ارث بردیم. مع الاسف از این میراث غافلیم گرچه وقتی بین مذاهب مختلف مقایسه میشود شیعه با همه غفلت از این سرمایه، غنیترین است. اصولاً نگاهی که شیعه به دین دارد نگاه لطیف است. دعا و مناجات دین را تلطیف میکند. آنچه ما داریم با آنچه دیگران دارند به شدت متفاوت است. در همین بیتوجهی مذهب ما با دیگر مذاهب قابل مقایسه نیست ولی بسی دریغ است از آنچه داریم غافلیم و در عین غفلت باز هم متفاوت هستیم.
صحیفه؛ تنها متن برجایمانده به خط امام معصوم (ع)
رشاد عنوان کرد: مجموعههای دعایی بسیاری تدوین شده است از جمله مفاتیح الجنان که امسال صدمین سال تألیف آن بود. مفاتیح بسیار با ارزش است و مجموعه دعاها را با نظم خاصی در اختیار ما قرار داده است ولی یک انسان غیرمعصوم این کتاب را تدوین کرده است. سایر منابع ادعیه ما نیز اینگونه است و شاید برخی فاقد سند باشد اما صحیفه چیز دیگری است. صحیفه تنها متن تدوینشده توسط یک معصوم است که به خط معصوم حفظ شده است. بعد از آنکه زید بن علی فرزند امام سجاد (ع) شهید شد، یحیی فرزند زید در مسیر هجرت به ایران با متوکل از اصحاب حضرت صادق (ع) مواجه شد و نسخهای از صحیفه سجادیه را به متوکل داد تا به امام صادق (ع) برساند.
وی افزود: کتاب نهجالبلاغه خیلی ارزشمند است ولی با صحیفه سجادیه قابل مقایسه نیست. هیچ متنی مانند صحیفه از سوی معصوم (ع) به دست ما نرسیده است و صحیفه تنها اثری است که از امام معصوم (ع) رسیده و از سوی معصوم تدوین و تنظیم شده است و به طرق مختلف به دست ما رسیده است. وقتی صحیفه اینقدر ارزشمند است جا ندارد من طلبه خودم را ملامت کنم که فصوص درس دهم ولی صحیفه را تدریس نکنم؟ آیا من مستحق ملامت نیستم؟ آیا اساتید حوزههای علمیه ما ستم و جفا در حق صحیفه نکردهاند که از تنها متنی که از سوی معصوم (ع) نگارش شده و در اختیار ما قرار گرفته است غفلت کردهاند؟ صحیفه اقیانوس معارف است خصوصاً در حوزه مسائل نوپیدا. اگر ما وارد صحیفه شویم با دست پر خارج میشویم.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: آنچه جهان امروز تشنه آن است معنویات دین اسلام است. دنیا تشنه است، جامعه تشنه است، جوانان تشنه هستند. سرّ محبویت آیتالله ناصری این است. در تهران در شب قدر نیم میلیون نفر در بازار تهران برای جلسه شیخ مجتبی تهرانی میآمدند و من برای اولین بار بدحجابها را در جلسه ایشان دیدم. ایشان چه میگفت؟ ماه رمضان فقه و اصول را تعطیل میکرد و همین احادیث اهل بیت (ع) را نقل میکرد. راز موفقیت آیتالله ناصری هم همین بود و امروز جوانان ما به چنین کسانی نیاز دارند.
ما امروز به شخصیت بزرگی مثل آیتالله ناصری که نماد معنویت و دین بودند، نیاز داریم
در ادامه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه ما امروز به شخصیت بزرگی مثل آیتالله ناصری که نماد معنویت و دین بودند، نیاز داریم، تاکید کرد: جوانان باید مفاخری همچون آیت الله ناصری را بشناسند.
اسماعیلی گفت: این افراد اگر به درستی به جامعه معرفی شوند، میتوانند محل استقرار دلهای عموم جامعه باشند همانطور که در حیات مادیشان ملجا افراد و عموم مردم جامعه بودند. خداوند برای این بزرگان مقدر کرده که در حیات و ممات، آثار و خیراتشان بر مردم جاری شود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی آیت الله ناصری را از سرآمدان عرفان روزگار برشمرد و گفت: ایشان حضور قوی و مؤثری در مسائل اجتماعی و سیاسی داشتند و به بهانه برخورداری از مراتب عرفانی، از حضور و نقشآفرینی در مسائل اجتماعی سرباز نمیزدند بلکه همواره نقش فعالی در اتفاقات اجتماعی و سیاسی، ایفا میکردند.
اسماعیلی، آیتالله ناصری را دلداده نظام جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب توصیف کرد و گفت: آیت الله ناصری در طول حیات بابرکت خود در عالم تشیع نیز مرجع و محل مراجعه بودند. بنده افتخار داشتم چندسال در اصفهان در خدمت این شخصیت جلیلالقدر باشم و در عین حال توفیق داشتم که به بهانههای مختلف خدمت ایشان حاضر شوم؛ ایشان همیشه روی گشاده داشتند و دعایشان در حق ما خدمتگزاران مردم غنیمت بود.
در ادامه حجت الاسلام سیدمحمد معصومی لاری دبیر همایش «سالک الی الله» با اشاره به عدم رضایت آیتالله ناصری در برگزاری بزرگداشت در زمان حیاتشان، اظهار داشت: بنده میخواهم به بررسی عواملی که موجب برجستگی و جاذبه شخصیت ایشان شد، بپردازم. در این زمینه نکته مهم شناخت عمیق و درست ایشان درباره خلأ معنویت در زندگی جاری بود.
دبیر همایش «سالک الی الله» نگاه نافذ، اثرگذاری بسیار و خیرات ایشان در زمان حیات و مماتشان را ویژگی مهم دیگری برشمرد و گفت: حضور جدی آیت الله ناصری در مسائل اجتماعی از دیگر نکاتی بود که ایشان را متمایز میکرد. توجه سخنرانان این نشست به شخصیت ایشان که هم عارف و هم در مسائل اجتماعی فعال بود، نشان دهنده جایگاه ارزشمند این فقیه برجسته است چراکه آنچه در زندگی آیت الله ناصری جریان داشت، زیست انقلابی بود.
تجلیل از بیت آیتالله ناصری
در پایان همایش از فرزند آیت الله ناصری به نمایندگی از بیت ایشان تجلیل شد. در حاشیه این همایش که همزمان با سالروز شهادت امام سجاد (ع) بود نیز حاج صادق آهنگران از مداحان دوره دفاع مقدس هم نوحه خوانی کرد. همچنین در این مراسم بیت آیتالله ناصری از انجمن مفاخر فرهنگی و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکر و قدردانی کردند.
نظر شما