خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: در کوران بحرانهای سیاسی و اقتصادی لبنان، کورسوی امیدی در افق پدیدار شد. این کورسوی امید، موضوع نفت است که دل مردم لبنان را شاد کرده است. نفت راه حلی برای حلوفصل بحران بدهیهای عمومی لبنان ایجاد کرده و بر اساس برآوردهای اولیه از حجم منابع نفتی موجود در آبهای لبنان، این منبع زیر زمینی میتواند زیرساختها و خدمات لبنان را دگرگون کند و توازن اقتصادی این کشور که از دههها پیش تاکنون از بین رفته را مجدداً برقرار کند.
همگان در حال بحث درباره حجم منابع نفتی و آورده آن برای اقتصاد لبنان هستند؛ اقتصادی که بر اثر پیامدهای بحرانهای لبنان و اختلال ساختاری که با آن روبروست، از هم فروپاشیده است. اگر این پیشبینیها درست باشد تبدیلشدن لبنان به یک کشور نفتی، با پدیدآوردن هزاران فرصت شغلی، منافع بسیاری را برای اقتصاد ملی این کشور رقم خواهد زد. حال پرسش اینجاست، اگر منابع نفتی چنین اثرات مثبتی را در عرصه داخلی برای لبنان در پی داشته باشد، آیا ممکن است که جایگاه والاتری را برای این کشور در عرصه جهانی به دنبال داشته باشد؟
در این رابطه، خبرنگار مهر گفتگویی را با «نواف الموسوی»، مسئول پرونده منابع و مرزهای حزبالله صورت داده که شرح آن در ادامه میآید:
بیش از یک سال است که شما از سوی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان مسئول این پرونده شدهاید و این عنوان به شما تعلق گرفته است. این موضوع برای شما که از ابتدای شکلگیری مقاومت، مسئولیتهای متعدد مبارزاتی را به عهده داشتهاید چه معنایی دارد و اصولاً چرا شما برای به عهدهگرفتن مسئولیت این موضوع مهم انتخاب شدهاید؟
انتصاب من جهت مدیریت این موضوع از سوی دبیرکل حزبالله لبنان در درجه اول، مسئولیت بزرگی در برابر خداوند و برادران مجاهدم در حزبالله است. من قصد نداشتم درباره خودم صحبت کنم اما در پاسخ به پرسشی که شما مطرح کردید باید بگویم که من از ابتدای تأسیس مقاومت با آن شکل گرفتم و از آغاز با آن همراه بودم؛ من در ابتدا در کنار شهید سید عباس الموسوی و سپس درکنار سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان بودم. در نتیجه انتصاب بنده به این مسئولیت، با مسئولیتهای پیشین من تفاوتی ندارد.
بله، بدون شک این پرونده موضوعی حساس و دقیق است و تلاش فراوانی را میطلبد. به باور من این موضوع با اراده برادران مجاهدم نتایج خوب و بسیار رو به جلویی را در پی خواهد داشت. درباره دلیل انتخاب من برای مدیریت این پرونده نیز باید بگویم که از زمان ورود من به پارلمان نخست لبنان و طی عضویت من در کمیسیون مدیریت و امور قضائی و کمیسیون پروژههای عمومی و آب و انرژی، روی مسئله ترسیم مرزها اشراف حقوقی، قانونی، سیاسی و اقتصادی داشتم. بر این اساس دبیرکل حزبالله لبنان من را برای تصدی این مسئولیت و تکمیل پیگیریهای گذشتهام انتخاب کرد.
شما همراه مجاهدان و تحرکات و مبارزات آنان بودهاید و شهادت برخی از آنان را به چشم دیدهاید. بسیاری اوقات شنیدهایم که زندگینامه این مبارزان و شهدا و رمز و رازهای مواضع انساندوستانه آنان را روایت کردهاید، از این روی از شما میپرسیم که مجاهدان و مبارزان چه ارتباطی با این پرونده دارند؟ آیا شما بر این باورید که با تداوم تلاش در این پرونده، راهی که شهدا آغاز کردند را ادامه میدهید؟
این پرسش، مهم است، اما پاسخ سادهای دارد. بدون مجاهدان، منظورم شهدا و جانبازان منتظر شهادت است، بدون آنان نه مقاومتی وجود داشت، نه وطنی و نه حتی مرز و منابعی، چه رسد به پروندهای که من و دیگر برادران بخواهیم آن را پیگیری کنیم. بنابراین ما هرچه داریم، بدون استثنا، به برکت این مجاهدان است.
بله، مأموریت ما در اصل حفاظت از دستاوردهای مقاومت است که با بهای خون شهدای عزیز آن حاصل شده است. شهدا برای ما میراثی سترگ و بزرگ به جای گذاشتهاند و از جمله مسئولیتهای ملی و واجبات شرعی و اخلاقی ما تکمیل و توسعه آن است.
پیرو سخنان شما، از آنجا که در طول ۴۰ سال گذشته، توجه و تمرکز مقاومت روی مقابله با اشغالگران و حمایت از کشور و ملت لبنان بوده است، برخی درباره این تغییر زمینه فعالیت مقاومت میپرسند. اقدام همزمان در رابطه با موضوع آزادسازی و بازدارندگی لبنان از یک سو و موضوع جستجوی منابع و توسعه از سوی دیگر چه معنایی دارد؟ آیا ما با راهبرد جدیدی از سوی حزبالله روبرو هستیم؟ آیا این به معنای توجه بیشتر به ساختن کشور در آینده است؟
از آغاز پیدایش مقاومت حزبالله در برابر اشغال لبنان توسط اسرائیل، اقدامات و تلاشهای آن همواره در عرصههای جهادی، سیاسی یا اجتماعی و خدمت به مردم لبنان در حال تحول بوده است. درک زودهنگام حزبالله از حقیقت رژیم صهیونیستی و کارکرد آن در منطقه، باعث شد که حزبالله همواره در حال تحول باشد و این تحول تنها محدود به حوزه آن نبوده بلکه در سطح منطقه صورت گرفته است. حزبالله همواره در رویارویی با طرحهای استکبار برای منطقه بوده است؛ طرحهایی که هدف استکبار از اجرای آنها، به دستگرفتن قدرت تصمیمگیری در کشورهای منطقه و سیطره بر منابع خاکی و آبی این کشورها بوده است.
بنابراین ماهیت نقش حزبالله، برپایی یک کشور دادگر و قدرتمند است که از دستاوردهای آن حمایت کند؛ دستاوردهایی که عزت و کرامت ملت لبنان را حفظ میکند.
به عنوان کسی که با شرایط فنی و شرایط عملیات حفاری و استخراج در ارتباط است، و همچنین با توجه به محدوده نتایج پژوهشهای فنی، شما در این رابطه تا چه حد به دستیابی به مقادیر کافی نفت و گاز در میدان قانا امیدوار هستید؟ آیا میتوان گفت که لبنان به جمع کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز پیوسته است؟ این موضوع چگونه روی اوضاع اقتصادی و اجتماعی لبنان اثر خواهد گذاشت؟
مطالعات و پیمایشهای لرزهنگاری که توسط شرکتهای بیگانه در منطقه دریای مدیترانه به انجام رسیده نشانگر وجود مقادیر فراوان نفت و گاز است. علاوه بر این، مقادیر نفت و گاز موجود در آبهای لبنان نسبت به اراضی اشغالی فلسطین بیشتر است.
ما اکنون منتظر ارائه نتایج از سوی کنسرسیومی هستیم که در حال فعالیت در بلوک شماره ۹ یعنی میدان قانا ۳۱.۱ است. امیدواریم که نتایج مثبت باشد و به درآمدهایی بیانجامد که تحقق انتظارات ملت لبنان در تمامی زمینهها را در پی داشته باشد.
آیا انتظار دارید میدانهای نفت و گاز در خشکیهای لبنان وجود داشته باشند؟ درباره مطالعاتی که از دهه ۷۰ قرن گذشته مژده این موضوع را میدادند، بسیار شنیدهایم، اما دولتهای لبنان توجه کافی به این مطالعات نداشتهاند. آیا شما همانطور که پای موضوع گاز در آبهای لبنان ایستادید، با اقدام درباره این پرونده، این مطالعات را مورد توجه قرار خواهید داد؟
بله، در گذشته تلاشهایی در رابطه با اکتشاف و استخراج نفت در خشکی صورت گرفت و گفته شد که توقف این اقدامات از سوی شرکتهای نفتی در آن دوره به این دلیل بوده که بهای فروش یک بشکه نفت استخراجشده با هزینه استخراج آن برابری میکرده است.
توجه ما به اکتشاف نفت در خشکی به دلیل طرح قانون منابع نفتی موجود در خشکی است که ما نیز در بررسی آن در کمیسیونهای پارلمانی نقش داشتیم. این طرح در حال حاضر تنها باید در دستور کار جلسه قانونگذاری پارلمان قرار بگیرد تا روند رأیگیری آن در مجمع عمومی پارلمان لبنان به انجام برسد.
برخی در لبنان به گونهای رفتار میکنند که عملیات حفاری در آبهای لبنان از سوی حزبالله در حال انجام است و مسئله نفت و گاز مسئلهای است که تنها به مقاومت ارتباط دارد. از دیدگاه شما آیا این دستاورد به جانفشانیهای میدانی مقاومت نیز برمیگردد و آیا تضمینی برای پایان خوش این عملیات دارید؟ آیا این موضوع به منزله مانعی برای اقدامات مقاومت در آینده جهت محافظت از این دستاورد به شمار میآید؟
نخست آنکه دبیرکل حزبالله تاکید کرد که آغاز عملیات اکتشاف نفت در منطقه ویژه اقتصادی از نتایج جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و پیروزی مقاومت در این نبرد است.
در رابطه با تضمینها نیز باید گفت که تضمینهای عملیات اکتشاف همان تضمینهایی است که این عملیات را به اوضاع کنونی رسانده است. مقاومت همواره از دستاوردهای خود محافظت و پشتیبانی کرده و به این عهد پایبند خواهد ماند و هیچ چیزی مانع از اقدامات آنکه بر اساس پیمانها و معاهدات بینالمللی است نخواهد شد.
نظر شما