خبرگزاری مهر - گروه هنر- علیرضا سعیدی: به طور حتم هرگاه صحبت از فعالیتهای فرهنگی هنری میشود، بیتردید جایگاه مجموعهای چون بنیاد فرهنگی هنری رودکی از اهمیت بهسزایی برخوردار است. مجموعهای که فعالیتهایش در ابعاد مثبت و منفی متعددی قابل بررسی و توجه است. چارچوبی که در همه ادوار مدیریتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جایگاه مهم و استراتژیکی برخوردار بوده است.
جایگاهی بسیار مهم که با وجود مجموعههایی چون تالار وحدت، تالار رودکی، برج آزادی، تالار حافظ، فرهنگسرای نیاوران، تالار فردوسی، مرکز آموزشها، ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر ملی میتواند برای بسیاری از هنرمندان تبدیل به نقطهای مهم و دارای اهمیت در کارنامه فعالیتهایشان به حساب آید. طبیعتاً فعالیت در چنین مجموعهای به خودی خود حاشیهها و پیچیدگیهایی دارد که قطعاً مدیریت بر آن نیز حساستر و مهمتر میشود.
اتفاقاً در همین چارچوبها و لابیرنت پیچیده مدیریتی است که هر اهل رسانهای را کنجکاو میکند تا با دقت و تحلیل بیشتری روی فعالیتهای بنیاد فرهنگی هنری رودکی متمرکز شود. شرایطی که حضور در این مسیر رسانهای دربرگیرنده چالشهای فراوانی است که پرداخت منصفانه و کارشناسانه به هر یک میتواند دورنمای مفیدی را برای مدیریت در این مجموعههای مهم ترسیم کند. فضایی که اگر وارد بازیهای سیاسی رایج در این زمینه نشود قطعاً متضمن ایجاد فضایی پرنشاط و موثر برای ارائه و اجرای هرچه بیحاشیهتر آثار فرهنگی هنری به ویژه در حوزههای تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی خواهد شد. مسیری که در برخی مقاطع موجب آغاز قصههای پرحاشیهای شده و قطعاً مخاطبان و هنرمندان مهمترین ارکانی بودند که تحت تاثیر پالسهای مثبت و منفی این حاشیهها قرار گرفتهاند.
در این شرایط همان گونه که قبلاً هم اشاره شد، استراتژی مدیریتی چنین مجموعههایی است که میتواند در کانون توجهات قرار گیرد. فرآیندی پرچالش و پرمسأله که در طول سالهای گذشته نشان داده که مدیریت چنین مجموعههایی، روزهای راحتی را نگذرانده و با چالشها، پرسشها و مطالباتی روبرو است که عبور و گذر از آنها بسته به استراتژی «عبور از بحران مورد نظر مدیر» دربرگیرنده نکات جالب توجهی است که تاریخ قطعاً بهترین قاضی برای ارزیابی این نوع عملکرد خواهد بود. آنچنان که علیاصغر امیرنیا، حسین پارسایی، حسین سیفی، بهرام جمالی، علیاکبر صفیپور و مهدی افضلی به عنوان مدیران ادوار گذشته بنیاد رودکی هرکدام قصهها و روایتهایی از حضورشان در مسند مدیریت این مجموعه استراتژیک دارند که شنیدن آنها در قالب یک مستند تاریخ شفاهی خالی از لطف نیست.
فرآیندی که از زمستان سال ۱۴۰۱ به مدیر جوانی به نام مهدی سالم رسیده که اگرچه خاستگاه اولیه مدیریتیاش در عرصه فرهنگ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده اما به واسطه حضور در اغلب مجموعههای فرهنگی هنری مهم از جمله حوزه هنری، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و سازمان صدا و سیما و سایر مجموعههای استراتژیک اکنون وارد مرحلهای شده که میتواند برای او دربرگیرنده تجربههای تلخ و شیرین متعددی باشد. فرآیندی که براساس آنچه در بخش اول گفتگوی رسانهای خود با گروه هنر خبرگزاری مهر به آن اشاره داشت، چندان هم آسان نبوده و قطعاً مشتمل بر تجربههایی است که کتاب خاطرات ذهن مهدی سالم، آنها را فراموش نخواهد کرد.
مهدی سالم مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی در بخش اول اولین مصاحبه رسانهای خود که چندی پیش با گروه هنر خبرگزاری مهر انجام شد، تلاش کرد تا ضمن ارائه گزارشی از آنچه در دوره مدیریتیاش بر این مجموعه تاکنون انجام گرفته، به پرسشهایی پیرامون اتفاقات و حاشیههای اخیر این مجموعه نیز پاسخ دهد.
در این راستا نحوه حمایت بنیاد فرهنگی هنری رودکی در حوزه هنرهای نمایشی به ویژه آثار نمایشی پر پروداکشن، نحوه فعالیت و نوبتدهی تالار حافظ به گروههای نمایشی، مدیریت حواشی حاکم بر رویدادهای موسیقایی و نمایشی، موضوع واگذاری مدیریت فرهنگسرای نیاوران به صندوق اعتباری هنر، نحوه تعاملات و تعارضات موجود فعالیتهای بنیاد فرهنگی هنری رودکی و معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بررسی ساختار مدیریتی ارکسترهای دولتی، تفاوتهای مدیریتی در سازمان صدا و سیما و بنیاد رودکی از جمله نکاتی بود که در بخش اول مصاحبه گروه هنر خبرگزاری مهر با مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی به آن اشاره شد.
موضوعاتی که پرداخت جزئی به هر یک از این موارد میتواند دربرگیرنده اما و اگرهای متعددی باشد که میبایست در فواصل زمانی مختلف در قالب یک بسته کارشناسی شده مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد.
وی در بخش دوم و پایانی گفتگوی مشروح خود ضمن ارائه توضیحاتی درباره برخی حواشی پیش آمده ارکسترها به دیگر پرسشهای خبرنگار مهر درباره سایر فعالیتهای بنیاد پاسخ داد که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
*یکی از نکات مهمی که برای برگزاری کنسرت در تالار وحدت مطرح میشود، بحث مهم افزایش و میزان بالای اجارهبهای این مجموعه است که باعث شده بسیاری از گروههایی که در حوزه موسیقی و تئاتر مشغول فعالیت بوده و آثارشان قابلیت و ظرفیت اجرا در چنین مکانی را دارند، قادر به برگزاری کنسرت یا حتی اجرای نمایش در این مکان به دلیل متوازن نبودن دخل و خرجها نباشند. موضوعی که در ادوار گذشته مدیریتی تالار وحدت هم مطرح میشد و میتوانست با شرایط معتدلتری میزبان گروهها و تهیهکنندگانی باشد که با در نظر گرفتن محتوای آثارشان میتوانستند در تالار وحدت میزبان مخاطبان بوده و حتی در حوزههای مارکتینگ هم به درآمدزایی امیدوار باشند. شرایطی که اکنون به نظر میآید به دلیل اجارهبهای سنگین تالار وحدت آنچنان برای تهیهکنندگان به صرفه نیست.
- ببینید اولین نکته این است که شما باید ماهیت بنیاد رودکی را به عنوان یک نهاد عمومی غیر دولتی بررسی کنید. نهادی که باید بتواند هزینههای خودش را تامین کند. از طرف دیگر واقعاً هزینهای که در بنیاد رودکی خصوصاً برای تالار وحدت دریافت میشود کمتر از هزینههای مجموعه است. یعنی اینکه شما اصطلاحاً وقتی چراغ مجموعه را روشن میکنید، تا پایان یک اجرا، مجموع هزینهها کمتر از مبلغ دریافتی از گروه است و این یعنی اینکه بنیاد در واقع به هنرمندان به نحوی یارانه میدهد.
یکی از مهمترین مشکلاتی که اکنون برای اجرای برنامه درتالار وحدت وجود دارد، بحث ازدیاد تقاضای اجراهاست. شرایطی که در بخش هنرهای نمایشی منجر شده هم اکنون جدول برنامههای نمایشی تالار وحدت تا پایان امسال به طور کامل پر باشد. متاسفانه در این زمینه، تقاضا زیاد و امکانات محدود است. بنابراین باید مدیریتی در این زمینه انجام پذیرد که بتوانیم به بهترین شکل کارها را برنامهریزی کنیم. به عنوان مثال ما برای موضوع «مباهله» نمایشی را داشتیم که هر کاری کردیم نتوانستیم این اثر نمایشی را در جدول بگنجانیم و ماجرای اجرای این نمایش به سال آینده موکول شد. پس اولین مشکل ما رسیدگی به تقاضاهای زیادی است که میخواهند پس از در ۲ حوزه «موسیقی» و «نمایش» هم مشغول برنامهریزی برای تولید و اجرای آثاری هستیم که بتوانند در قالب پروژههای مشترک اجرا شوند. شرایطی که موجب میشود بچههای موسیقی و تئاتر درگیر پروژههایی از این دست شوند ارائه تقاضا، در زمانی کوتاه تالار وحدت را برای این عزیزان مهیا کنیم. در حالیکه واقعاً چنین شرایطی برای ما میسر نیست و گروههایی که درخواست میدهند، شاید چندین ماه بعد بتوانند در تالار وحدت اجرا داشته باشند.
راجع به هزینهها هم باید بگویم نظر به قول مساعد وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از گروههای موسیقی که در حوزه موسیقی نواحی ایران فعالیت میکنند، تا به امروز گروهی نبوده که مایل به اجرای در تالار وحدت باشد و ما به این عزیزان تخفیف ۲۰ تا ۵۰ درصدی را ارائه نکنیم. حتی در حوزههای دیگر موسیقی نیز ما تخفیفهایی را برای آن دسته از گروهها و تهیهکنندگانی که در حوزه موسیقی جدی فعالیت ارزندهای میکنند، در نظر گرفتیم.
البته در حوزه موسیقی پاپ هم این توضیح لازم است که بر اساس سیاستهای حاکم بر بنیاد رودکی هنوز برنامهای برای اجرای موسیقی پاپ به آن صورتی که در سالن میلاد نمایشگاه یا برج میلاد یا سالنهایی از این دست برگزار میشود، نداریم. چون شخصیتی را برای تالار وحدت ترسیم کردیم که مخصوص اجراهای ارکسترال و سنتی و گونههای هنریتر موسیقی باشد؛ مگر اینکه در این زمینه با تغییر سیاستی روبهرو شویم.
تا به امروز آنچه برنامهریزی شده، ارائه تخفیف حداکثری برای گروهها و هنرمندانی است که در حوزه موسیقی جدی فعالیت میکنند. حتی ما در حوزه موسیقی ارکسترال هم تخفیفهای بسیار خوبی را برای اجرا در تالار وحدت و همچنین تالار رودکی انجام دادیم که در مجموع در مقایسه با سالنها و تماشاخانههای خصوصی حوالی تالار وحدت قابل مقایسه نیست.
ما در حوزه تئاتر و در همان حوزه نمایشی که شما از آن به عنوان «تئاتر لاکچری» یاد میکنید، تمام تلاشمان را انجام دادیم که سقف دریافت هزینه بلیت با توجه به امکانات تالار وحدت از ۳۵۰ هزار تومان تجاوز نکند و همچنین بخشهایی از سالن را هم با قیمت بسیار نازل عرضه میکنیم تا عموم مردم بتوانند از آثار نمایشی به صحنه رفته در این مجموعه دیدن کنند. آنچه در اینجا صورت میگیرد عمومیسازی با ارائه حداکثر کیفیت است. حتی ما در این حوزه حمایتهای مالی هم از گروههای جوان داشتیم تا بتوانیم بین هنرمندان جوان و حرفهای ارتباطی را برقرار کنیم که فضای مناسبی برای گروهها به وجود آید. در ۲ حوزه «موسیقی» و «نمایش» هم مشغول برنامهریزی برای تولید و اجرای آثاری هستیم که بتوانند در قالب پروژههای مشترک اجرا شوند. شرایطی که موجب میشود بچههای موسیقی و تئاتر درگیر پروژههایی از این دست شوند. ضمن اینکه در مرکز آموزشهای بنیاد رودکی هم فعالیتهای حمایتی زیادی داریم که در مسیر حمایت از جوانها تخفیفهای ۸۰ درصدی و حتی ۱۰۰ درصدی اعمال شده تا عزیزان هنرمند بتوانند در یک مجموعه حرفهای آموزشهای لازم را فرا بگیرند.
* البته که در این بین، ماجرای «تولید» هم میتواند بخش عمدهای از حمایتهای مالی و معنوی بنیاد رودکی را هم پوشش دهد. موضوعی که تا به امروز دربرگیرنده حداقلترینها بوده است.
- اینکه ما هنوز در زمینه تولید فعالیت گستردهای را آغاز نکردیم، یکی از نقایص ماست که آن را میپذیرم. من اعتقاد دارم اگر بتوانیم موتور تولید بنیاد را که چند وقتی است کند شده، دوباره روشن کنیم، قطعاً میتوانیم زمینهساز حضور هنرمندان جوان در عرصههای مختلفی باشیم که حرفهای زیادی برای گفتن دارند. منتها این روند، آمادهسازی میخواهد که باید بتوانیم در این زمینه برنامه ریزیهایی را انجام دهیم.
*حالا که بحث حمایت و در اختیار گذاشتن مجموعههای تحت پوشش بنیاد رودکی شد، آیا بنای این را دارید، پس از مدتها «تالار فردوسی» را دوباره فعال کنید؟ شرایطی که به نظر میآید پس از برگزاری جشنواره تئاتر عروسکی و مطالبه جدی هنرمندان این عرصه برای اختصاص یک سالن ویژه برای اجرای این گونه نمایشی ارزشمند، تالار فردوسی بهترین و مهمترین گزینه برای تحقق چنین مطالبهای توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
- من فعلاً راجع به تالار فردوسی اظهار نظر نمیکنم. اما به طور حتم یکی از دغدغههای مهم من از بدو شروع فعالیتم در بنیاد رودکی تا به امروز همین تالار فردوسی بوده است. من هر روز وقتی به بنیاد میآیم، خودم را مورد انتقاد قرار میدهم که چرا هنوز این تالار تعطیل است. خیلی هم از بابت این موضوع ناراحتم. از طرفی هم برای شخصیت و استاد بزرگی چون جناب بهروز غریب پور احترام بسیار ویژهای قائل هستم که به هیچ عنوان دوست ندارم ناراحتی داشته باشد. چرا که میدانم ما در حوزه آثار نمایشی که توسط این استاد بزرگ تئاتر عروسکی روی صحنه رفته یا کم داریم یا اصلاً نداریم.
من بر این باورم اگر بتوانیم در حوزه تئاتر عروسکی وارد شویم، قطعاً این بخش تبدیل به یکی از بخشهای جذاب فعالیتهای بنیاد رودکی میشود. من رفقای زیادی در حوزه تئاتر عروسکی دارم که در سازمان صدا و سیما هم با آنها افتخار همکاری داشتم. بنابراین خیلی دلم میخواهد در این زمینه فعالیت کنم اما برای تحقق چنین شرایطی نیازمند فراغ بال بیشتری هستم و چون اکنون بنیاد رودکی با چالشهای دیگری همراه هست موضوع تالار فردوسی هنوز در نوبت بررسی و تدبیر است. اما به طور حتم برای این مجموعه هم تدابیری برنامهریزی شده که به زودی جزییات آن اعلام میشود.
*البته من این انتقاد را هم لازم است مطرح کنم که چرا از پس فعالیتهایی که شما به آن اشاره میکنید و وقت شما را هم گرفته، هیچ گزارش آماری از سوی بنیاد رودکی برای روشن شدن اذهان عمومی و رسانه پیرامون همین فعالیتهای زیادی که اشاره داشتید، منتشر نمیشود. موضوعی که فارغ از بایدها و نبایدهایی که در آن مطرح میشود، میتواند دربرگیرنده اتفاقات موثری در حوزه انعکاس فعالیتهای بنیاد فرهنگی هنری رودکی باشد. موضوعی که نه تنها در این دوره، بلکه در دورههای پیشین مدیریت بنیاد نیز اهمیتی به آن داده نشده و شرایط مبهمی را فراهم ساخته که بهتر است درباره آن به پاسخ روشنی برسیم.
- من بر عکس آنچه شما فکر میکنید، اصلاً قائل به پنهان کاری در حوزه آمار نیستم. چرا که اولاً رشته تحصیلی خودم آمار بوده و خیلی هم با این کلید واژه مانوس هستم.
اتفاقاً دوست دارم از این به بعد نسبت به ارائه هفتگی آمار فعالیتها، گزارشهایی را به صورت رسانهای آماده و منتشر کنیم. حتی من همین لحظه هم میتوانم به شما گزارش آماری از فعالیتهای بنیاد در تمامی زیر مجموعهها را اعلام کنم. من معتقدم ما برای آمار دادن به مخاطبان هیچ وقت ضرر نمیکنیم؛ به شرط اینکه این آمار دقیق و درست باشد.
* آقای سالم به نظر میآید بعد از ماجرای کرونا، ورود جنابعالی و البته اتفاقات اخیر، ساختار ارکسترهای دولتی ما به شدت نیازمند اصلاح، بازنگری، تغییر نگرش و محتواست. برنامه شما برای ارکسترها چیست؟
- همانطور که گفتید، ارکسترهای بنیاد رودکی به واسطه ماجرای کرونا، تمرین داشتند ولی اجراهای منظمی نداشتند. بخشی بزرگ از آن هم دست ما نبوده است؛ جداول اجرا تنظیم میشد اما با محدودیتهای عمومی کرونا برخورد میشد. ببینید اداره ارکسترهای به اصطلاح شما دولتی، کار بسیار پیچیدهای است و میدانیم که دربرگیرنده شرایطی است که الزام در رعایت این شرایط کار را برای مدیریت سخت و سختتر میکند. البته یک بحث اداره ارکسترها هم، رهبران ارکستر هستند.
ما بعد از کرونا از جناب نصیر حیدریان برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران استفاده کردیم؛ اما خودتان میدانید به دلیل بیماری و برخی مشکلاتی که در این زمینه به وجود آمد، ایشان بعد از ۲ ماه از امضای قرارداد، در حوزه نحوه قراردادها و ساختار ارکسترها، وجود مجموعهای به نام «سازمان ارکسترها» امری ضروری است. شرایطی که میتواند دربرگیرنده مولفههای مهمی برای نحوه حضور نوازندگان در ارکسترها باشد تا بتوانیم از این هنرمندان به بهترین شکل ممکن بهرهمند شویم کشورمان را ترک کردند و اکنون هم در ایران نیستند. در این زمینه ما پس از این مدت بود که همزمان با آغاز سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر از جناب منوچهر صهبایی برای حضور در ارکستر دعوت کردیم که خوشبختانه با تلاشی که در این زمینه توسط این هنرمند و اعضای ارکستر صورت گرفت، شاهد اجرای بینقصی در جشنواره بودیم؛ فرآیندی که به نظرم گام مثبتی برای ساماندهی ارکسترها به ویژه ارکستر سمفونیک تهران بود. بنده حتی در این مدت هم با نوازندگان ارکسترها و تعدادی از رهبران ارکستر نیز جلسات مفصلی را برگزار کردم تا بتوانیم در این زمینه به راهکارهای درستی برسیم. اما از همه مهمتر شورای فنی ارکسترها بود که به اعتقاد من تصمیم گیرنده مهمی هستند و من مشورت اصلی را با آنها میگیرم.
در این زمینه هم جلسات مفصلی را با آقایان ریاحی، انتظامی، میرزمانی، آرزم، رحیمیان و سهرابی برگزار کردیم که بدانیم برای ارکسترها چه باید کرد؟ با در نظر گرفتن آنچه تا امروز اتفاق افتاده باید به نکات مهمی هم توجه داشت. اینکه نظم و انضباط مهمترین اولویتی است که باید در یک ارکستر اتفاق بیفتد. تبعیت نوازندگان محترم ارکسترها از رهبر ارکستر و رعایت رفتار استاد و شاگردی به صورت دوطرفه امری لازم و ضروری است. من بر این باورم ما نوازندههای بسیار خوبی داریم که میتوانند به تنهایی برای خود معلمان نمونهای در عرصه موسیقی باشند. شرایطی که به واسطه حضور این عزیزان میتواند ارکسترهای ما را به کیفیت مطلوب مورد نظر برسانند.
در حوزه نحوه قراردادها و ساختار ارکسترها، وجود مجموعهای به نام «سازمان ارکسترها» امری ضروری است. شرایطی که میتواند دربرگیرنده مولفههای مهمی برای نحوه حضور نوازندگان در ارکسترها باشد تا بتوانیم از این هنرمندان به بهترین شکل ممکن بهرهمند شویم. به طور حتم ما در تلاش هستیم تا برای ارتقای سطح کیفی نوازندگان و بهرهمندی از حضور ارزشمندشان از هیچ کوششی دریغ نکنیم.
* تا از ماجرای ارکسترسمفونیک تهران خارح نشدیم، بد نیست که به این نکته هم اشاره کنیم که آنچه اکنون به نظر میآید در حوزه مدیریت هنری این مجموعه میتواند فضا را به نتیجه مطلوب برساند، حضور یک مدیر یا رهبر دائم در ارکستر سمفونیک و سپس استفاده از رهبران مهمان است. موضوعی که میدانیم اکنون در ارکسترها دربرگیرنده جایگاه مشخصی نیست و فضا را به سمت حاشیههایی برد که کار را برای همه سخت کرد.
- انتظار ما این است وقتی مسئولیتی را به کسی میسپاریم بتواند بهترین خروجی را به ما تحویل دهد. در این فرآیند قطعاً باید همه ملاحظات را در نظر بگیریم. بله در حوزه انتخاب رهبر دائم برای ارکستر سمفونیک تهران تاکنون گزینههای متعددی مطرح شدند و ما هم تا به امروز ساعتها در این زمینه جلسه برگزار کردیم.
واقعیت هم این است که هنوز جمعبندی ما به شکلی نشده که بخواهیم اعلام رسمی در این زمینه داشته باشیم. اما ما از کسانی که در روزهای سخت همراهمان بودند حتماً استفاده میکنیم. البته که ما یک فضایی را بارها درباره این موضوع توضیح دادهایم که نوازندگان محترمی که بحثشان مطرح شد هیچ کدام اخراج نشدهاند بلکه بنا به هر دلیل که داشتند و برای ما محترم است مایل به حضور در آزمون عمومی بنیاد که طبق یک سنت برگزار میشود نبودهاند فراهم میکنیم تا بتوانیم از حضور همه عزیزان در ارکستر و بودن در جمع بچههای خوب این مجموعه بهرهمند شویم.
*اکنون که شخص آقای اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد ماجرای دامنهدار اخراج ۴۰ نوازنده ارکسترهای دولتی شدند و شخصاً دستور رسیدگی به این موضوع را صادر کردند، چه برنامهای برای حضور دوباره این نوازندگان دارید؟
- اولاً من واقعاً باید بگویم که اصل موضوع همین لغت «اخراج» است که شما به کار بردهاید، ما بارها درباره این موضوع توضیح دادهایم که نوازندگان محترمی که بحثشان مطرح شد هیچ کدام اخراج نشدهاند بلکه بنا به هر دلیل که داشتند و برای ما محترم است مایل به حضور در آزمون عمومی بنیاد که طبق یک سنت برگزار میشود نبودهاند.
پس از دستور وزیر محترم و به هر حال دغدغهای که ایشان مداوماً در خصوص موضوعات صنفی اهالی فرهنگ و هنر و رسانه دارند، ما جلساتی برگزار کردهایم تا زمینه بازگشت و همکاری مجدد نوازندگان علاقهمند به همکاری با بنیاد را فراهم کنیم.
شورای هنری ارکسترها در حال بررسی موضوع است و به محض اینکه جمعبندی نهایی آنها مطابق دستور آقای وزیر انجام شد آن را اطلاعرسانی خواهیم کرد.
* طبیعتاً گزینههایی مانند علی رهبری، منوچهر صهبایی، شهرداد روحانی، عرفان وکیلی، آرش گوران، آرش امینی، سهراب کاشف، اشکان قازانچی، نصیر حیدریان و تعدادی دیگر از هنرمندان برگزیده موسیقی کشورمان اسامی هستند که میتوانیم از آنها به عنوان گزینههای اصلی سمت مدیریت هنری یا رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران یاد کنیم، حال با اتکا به این اسامی یا نامهای دیگری که مد نظر هستند، آیا می توانیم در آیندهای نزدیک شاهد معرفی یک هنرمند به انتخاب جنابعالی و اعضای محترم شورای هنری ارکسترها به عنوان رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران باشیم یا نه مدیریت بنیاد رودکی فعلاً تصمیم دارد با کلید واژه «رهبر مهمان» به کار خود در این حوزه ادامه دهد؟
در حال حاضر حضور جناب آقای دکتر صهبایی به عنوان رهبر دائم ارکستر در اولویت است و تا پایان سال با ایشان قراردادی تنظیم شده، ولی جمعبندی الان بنده و شورای هنری ارکسترها مبتنی بر این نظر است که در حال حاضر حضور جناب آقای دکتر صهبایی به عنوان رهبر دائم ارکستر در اولویت است و تا پایان سال با ایشان قراردادی تنظیم شده، ولی جمعبندی الان بنده و شورای هنری ارکسترها مبتنی بر این نظر است که رهبر دائم برای ارکستر سمفونیک تهران نداشته باشیم رهبر دائم برای ارکستر سمفونیک تهران نداشته باشیم. به هر حال برخی از همین هنرمندانی که به نام آنها اشاره داشتید یکی از شروط حضورشان، رهبری دائم ارکستر است. ولی با توجه به اینکه مدت زیادی ارکستر سمفونیک به طور کامل تمرین نکرده بود و بهتر بگویم اکنون در بهترین حالت خود نیست، میطلبد که ما فعلاً وضعیت ارکستر را تثبیت کنیم و سپس در خصوص رهبر دائم تصمیم طولانی مدت بگیریم.
اینکه یک مدیر هنری و یک رهبر دائم برای ارکستر داشته باشیم برای بنده و شورای فنی ارکسترها جای تردید است. کما اینکه مدیر هنری و رهبر ارکستر باید با هم هماهنگ باشند که اگر نباشند دوباره ارکسترها دچار بحران میشوند. البته شورای فنی ارکسترها اکنون زحمات مدیریت هنری ارکسترها را متقبل شده است.
*درباره ارکستر ملی ماجرا قرار است به چه شکلی هدایت شود؟
- خوشبختانه در این دوره امکان فعالیت ارکستر ملی ما بیشتر فراهم بود. کمااینکه در همین مدت به واسطه حضور هنرمندانی چون آرش امینی و همایون رحیمیان به عنوان رهبران ارکستر کنسرتهای اخیر، شاهد اجراهای خوبی بودیم که حتی استاد فرهاد فخرالدینی هم با تشریف فرمایی خود در یکی از برنامهها بر کیفیت خوب این کنسرتها مهر تایید زد.
البته که انتظارات بیشتری از نگاه ایشان وجود داشت و من هم در این زمینه از مشورتهای این استاد بزرگوار بهرهمند شدم. اما به هر حال امیدوارم استاد زمانی برای ما وقت بگذارند تا بتوانیم از نظرات و تجربیات ارزنده این هنرمند بزرگ موسیقی بیشتر و منظمتر بهرهمند شویم تا ارکستر ملی قوام و استحکام بیشتری پیدا کند. اجرای بسیار خوب ارکستر ملی ایران در روسیه نیز از این دست اقدامات ارزنده بوه است.
*شرایطی که امیدوارم در احیای ارکستر فراموش شده سازهای ایرانی بنیاد رودکی هم محقق شود.
- ما علاوه بر ارکستر سازهای ایرانی که برای احیای فعالیتهای آن در تلاش برای برنامهریزی جدیدی هستیم، ارکستر بانوان بنیاد فرهنگی هنری رودکی را نیز راهاندازی کردیم. بر همین اساس با دعوت از بانوان هنرمند ارکسترهای سمفونیک تهران و ارکستر ملی در تلاشیم تا برنامههای جدیدی را با ارکستر بانوان پیش روی مخاطبان قرار دهیم.
در این زمینه قطعاً زمان محدودی هم برای انسجام دوباره ارکستر سازهای ایرانی و هم ارکستر بانوان داریم اما امیدواریم به زودی شاهد اجراهای موثری از این ۲ ارکستر هم در ایران و هم در خارج از کشور باشیم. شرایطی که به زودی جزییات آن اعلام خواهد شد.
نظر شما