مرشد ابوالفضل ورمزیار یکی از اعضا هیأت انتخاب بخش «نمایش فردی، نقالی و روایتهای ملی و کار آواها» در بیست و یکمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آئینی و سنتی درباره ارزیابی خود از آثار رسیده به این بخش به خبرنگار مهر گفت: تکرار کورکورانه کار اساتید این حوزه که از روی دیدن فیلم ضبط شده آثار این هنرمندان انجام میشود یک آسیب است. بهخصوص در سنین پایین، والدین و مربیان استخدامی از بچهها میخواهند که عین فیلم را اجرا کنند و رد پای این فیلمها در کار بچهها دیده میشود.
وی درباره اینکه برای رفع این مشکل چه باید کرد، توضیح داد: اینکه چه باید کرد بحث دیگری است که نیاز به نشست و گفتگوی مفصل دارد. آنچه در این مرحله مشخص است با بررسی روند کلی و نه قابلیتهای فردی، آینده امیدبخش و روشنی برای هنر نقالی دیده نمیشود.
ورمزیار درباره آثار نقالی شهرهای دیگر کشور عنوان کرد: هنرهای فردی در شهرستانها رشد عمومی خوبی داشتهاند اما باز هم از شهرهای بزرگ عقب هستند چون کمتر دسترسی به اساتید دارند. هنر نقالی یک هنر شفاهی است. قبل از نگارش تومار، نقل اتفاق میافتد و همین شفاهی بودن باعث میشود که بهسرعت به فراموشی و محاق برود. اگر این هنر پیرو و خواهان نداشته باشد از یاد میرود.
این نویسنده و کارگردان تئاتر درباره نقش استاد و شاگردی در هنر نقالی تصریح کرد: چیزی که در این زمان بسیار کمرنگ شده همین شاگردی کردن است. در گذشته کسی که استاد میشد، سالهای سال شاگردی و عصاکشی استاد را کرده بود. تمام مجالس نقل استاد را شرکت میکرد چون با تغییر مجلس و مخاطب نقل تغییراتی دارد که شاگرد تمام و کمال آن را فرامیگیرد. درک چگونگی با استاد زیستن رهیافت نقالی است. متأسفانه در این دوره شاگرد پیدا نمیشود. اشتباه نشود، علاقهمند وجود دارد، هزینه میکنند ولی شاگردی نمیکنند. این شعر بهدرستی مفهوم شاگردی کردن را بیان میکند که «هیچکس در نزد خود چیزی نشد / هیچ آهن خنجر تیزی نشد / هیچ شاگردی نشد استادکار / تا که شاگرد شکرریزی نشد.»
وی با اشاره به ضعف جامعه دانشجویی در فراگیری این رشته گفت: در جامعه دانشجویی این ضعف بیشتر به چشم میآید. کسانی که ادعای شاگردی میکنند نیامده ادعای مرشدی دارند. ادعا در میدان عمل و سخن سنجیده میشود. میدان عمل، قاضی نهایی اجرای نقالی است.
این هنرمند با اشاره به تعدادی از مرشدهای شناختهشده نقالی که هنوز در قید حیات هستند، شاگردی کردن در مکتب این افراد را تنها راه ادامه هنرهای فردی سنتی دانست.
ورمزیار در بخش دیگر صحبتهایش ترکیب سه وجه کلام نقل، شعر نقل و آواز نقل را شکلدهنده یک نقل کامل دانست و ادامه داد: کلام نقل، آن صحبتهای میان داستانی هستند که مرشد بسته به مجلس و با مخاطب شناسی که دارد، بیان میکند. حتی ممکن است در یک داستان شاهنامه، تجربههای معاصر را بیان کند. کلام نقل با تقلید به دست نمیآید بلکه حاصل دانش و سختکوشی و ممارست است.
وی درباره نقش مخرب والدین در از بین بردن استعداد فرزندان توضیح داد: بعضی از والدین در نابود کردن استعداد جوانانشان بسیار مؤثر هستند. فیلم یک اجرا را به بچه دادهاند و عین به عین کارکرده است اما میگویند که خودم با فرزندم کارکردم. فرزند با این دروغ پیش میرود و این دروغ درجانش مینشیند. اینکه فهرستی از اجراهایشان و یا مدارکی که از اجراها دارند را معیار نقل گفتن میشمارند یک آسیب است. این نهادینه میشود و دیگر آن جوان خدا را بنده نیست.
عضو هیأت انتخاب جشنواره، درباره داوری آثار رسیده عنوان کرد: گرچه چهرههای نهچندان قدری در بین آثار دیده میشدند اما اینها سرمایههایی هستند که انشاءالله خوب بمانند و رشد کنند. نظر ما این بود که مردم باید از نقل لذت ببرند بنابراین بدون ترحم کارها را قضاوت کردیم. روی بیشتر آثار چه مردود شده باشند و چه راهیافته باشند بحث جدی داشتیم. بدون ترحم و با تأمل کارها را دیدیم ولی درعینحال شرایط سنی را هم در نظر گرفتیم. دستگاه حنجرهای در سنین زیر ۱۸ سال هنوز کامل نشده است و این نکتهای بود که باید در نظر میگرفتیم.
مرشد ورمزیار از افراد شناختهشده این حوزه گله کرد که آثار تکراری از اجراهایشان را به جشنواره فرستاده بودند و یا با این پیشفرض که افراد شناخته شدهای هستند بسیار سهلانگارانه فیلم اجرا را تهیه و ارسال کرده بودند.
وی در این زمینه یادآور شد: در چنین شرایطی اسم خودشان سنگ پیش پای خودشان میشود. ما هم در دورهای از مسیر کاریمان اشتباهاتی داشتهایم و به خودمان غره شدهایم و اساتیدی بودهاند که تذکر دادهاند تا اصلاح شویم. این تذکر برای همه ضرورت دارد. حق تماشاگر است که یک اثر متعادل و کامل ببیند از این رو هیأت انتخاب دراینباره سختگیرانه عمل کرد.
نظر شما