اصغر نقیزاده بازیگر باسابقه فیلمها و سریالهای دفاعمقدسی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تازهترین فعالیتهای خود توضیح داد: در حال حاضر بیکار هستم! این روزها همان حقوق بازنشستگیام از آموزش و پرورش را دریافت میکنم و روزگار میگذرانم. من سالها معلم بودم و زمانی که حوزه هنری در اوایل دهه ۶۰ راهاندازی شد، ما هم وارد این عرصه شدیم و برای بازیگری آموزشهایی دیدیم.
وی ادامه داد: جنگ که شد به میدان رفتم و کمی از بازیگری فاصله گرفتم. سال ۶۸ با فیلم «مهاجر» ابراهیم حاتمیکیا بود که بار دیگر بهصورت جدی وارد بازیگری شدم. همزمان هم فعالیت در آموزش و پرورش را هم ادامه میدادم. بهتعبیری از حوزه به آموزش و پرورش رفته و آنجا کارمند شدم، هرچند ارتباطم را با بچههای حوزه هنری را هم قطع نکردم و در عرصه ساخت فیلم با آنها همکاریهایی داشتم.
این بازیگر باسابقه با اشاره به مستند «اصغرآقا آکتور سینما» که برمبنای فعالیتهای حرفهای او ساخته شده است، گفت: با تماشای این مستند در جریان جزئیاتی از کارنامه من قرار خواهید گرفت. بعد از «مهاجر» بود که فعالیتم در سینما جدیتر شد و در فیلمهای دفاع مقدسی زیادی هم حضور داشتم. از آنجایی که من خودم در جنگ حضور داشتم و خیلی چیزها را از نزدیک دیده بودم، به همین دلیل میتوانستم نقشهای مربوط به این ژانر را خوب بازی کنم و به همین دلیل اکثر فیلمسازان در نقشهای جنگی از من استفاده کردند.
جان وین هم فقط وسترن بازی کرده است!
نقیزاده درباره علاقه خود به ایفای نقشهای متنوعتر در این سالها گفت: بله من بهعنوان یک بازیگر علاقه داشتم نقشهای متنوعتری داشته باشم اما پیشنهادی به من نشد. در ایران اگر یک نفر در یک قالب تثبیت شود، دیگر به راحتی نمیتواند از آن خارج شود. البته در سینمای جهان هم بازیگری مانند جان وین فقط وسترن بازی میکرد! همه جای دنیا هم شاید همینگونه است. (میخندد)
وی درباره نقشی که دوست داشته به او پیشنهاد شود هم عنوان کرد: خیلی به این موضوع فکر نکردهام چرا که واقعیت این است در تمام این سالها بیشتر با پیشنهاد حضور در فیلمهای جنگی مواجه بودهام. اینگونه نبوده که پیشنهادهای متنوعی داشته باشم که بگویم اگر پیش میآمد سراغ آن میرفتم. البته برخی نقشهای غیرجنگی هم در این سالها بازی کردهام اما آنگونه که باید دیده نشده است. هم نقش معلم در کارنامهام دارم و هم نقش نیروی انتظامی اما آنها خیلی دیده نشده است.
این بازیگر درباره تکرار پیشنهاد نقشهای دفاعمقدسی به خود، تأکید کرد: همین که این پیشنهادها را داشتم و در این سالها کار کردهام، راضیام. بهتر از این بود که بخواهم در این سالها کاری نمیکردم. از طرف دیگر هم این مدل پیشنهادها برای آدم عادی میشود. وقتی برای این جنس نقشها با تو تماس میگیرند، نمیتوانی بگویی من بازی نمیکنم تا نقش غیرجنگی به من پیشنهاد بدهید! اگر اینگونه باشد که بیکار میمانیم. به ناچار این پیشنهادها را قبول میکنیم. ما بازیگرانی هستیم که انتخابشوندهایم نه انتخابکننده.
وی افزود: این وضعیت هم کاملاً طبیعی است و از آن ناراحت نیستم. خداراشکر که در این سبک کار «برند» شدهام و خیلی فیلمسازان با من کار کردهاند. شاید در عرصه نقشهای غیرجنگی نمیتوانستم اینقدر موفق باشم و اینقدر پیشنهاد کار داشته باشم.
نقیزاده درباره واکنش مردم به فیلمهای دفاعمقدسی در سالهای جنگ و در سالهای پس از جنگ گفت: طبیعی است که نسلی که جنگ را از نزدیک تجربه کرده بود، بیشتر هم از فیلمهای جنگی استقبال میکرد. نسلی که حالا سالها پس از جنگ، اطلاعی از آن ایام ندارد، طبیعتاً کمتر با این فضا ارتباط برقرار میکند. مثل نسل ما که نسبت به وقایع قدیمیتر تاریخ سختتر ارتباط میگیریم. خود من در ۱۵ خرداد ۴۲ تنها ۲ سال داشتم و طبیعی است که با آن اتفاقات خیلی راحت ارتباط نگیرم.
وی افزود: من نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که نسل جدید و بچههای ما مانند ما فکر و زندگی کنند. طبیعتاً سلیقه و ذائقه نسلها تغییر میکند و هر نسل سلیقه خودش را دارد. در سینمای جهان هم شاید همچنان فیلمهایی درباره جنگهای جهانی ساخته شود اما هیچگاه این فیلمها تأثیری را که مثلاً در دهه ۵۰ میلادی میتوانستند داشته باشند، ندارند. شاید کارهای سفارشی تولید میشود اما نسل جدید آنها هم خیلی با آن روایتها ارتباط برقرار نمیکنند.
«مهاجر» را در انزلی و قرچک ورامین بازی کردیم
این بازیگر باسابقه درباره خاطرات خود از ایفای نقش در فیلمهای دفاعمقدسی در دهه ۶۰، گفت: من سابقه بازی در فیلمی را که همزمان با جنگ ساخته شده باشد نداشتم و اولین فیلمی که مقابل دوربین حاضر شدم مربوط به سال ۶۸ بود که همه عوامل آن هم حرفهای بودند. هر چند تبعات جنگ وجود داشت اما فیلمسازی کاملاً حرفهای شده بود. در آن مقطع دیگر در مناطق جنگی امکان کار وجود نداشت. فیلم «مهاجر» را ما در بندر انزلی و قرچک ورامین ضبط کردیم و کلاً برای آن فیلم به جنوب نرفتیم. بعدها هم که شهرک دفاع مقدس در اتوبان قم افتتاح شد و همه فیلمها آنجا ساخته میشد.
وی در پاسخ به اینکه آیا همچنان پیشنهاد بازی در فیلمهای جنگی را خواهد پذیرفت، بیان کرد: بله اگر پیشنهادی داشته باشم از آن استقبال میکنم اما واقعیت این است که دیگر توان جسمیام برای این نقشها کم شده است. من متولد سال ۴۰ هستم و دیگر توان قدیم خود را برای ایفای نقشهای جنگی و حضور در خاکریز را ندارم.
نقیزاده درباره واکنش مردم کوچه و خیابان در مواجهه با خود یادآور شد: جالبترین واکنش اکثر مردم این است که وقتی من را میبینند، میگویند چقدر پیر شدهای؟ تصور کنید مردم ۲۶ سال پیش من را در «آژانس شیشهای» دیدهاند که حدود ۳۶ سال داشتهام، الان که بالای ۶۰ سال دارم، وقتی مرا میبینند میگویند چقدر پیر شدهای!؟ (میخندد)
دلیل ماندگاری «آژانس شیشهای» چیست؟
بازیگر «آژانس شیشهای» درباره ماندگاری این فیلم هم گفت: مهمترین نکته این فیلم این بود که ابراهیم حاتمیکیا در آن به رابطه میان آدمها پرداخته بود. او صرفاً بهدنبال حادثهپردازی در فیلم نبود و تلاش کرد روابط آدمها را به تصویر درآورد. همه آدمها هم در این فیلم دغدغه خودشان را دارند و همین دغدغه را هم در فیلم مطرح میکند. به همین دلیل فیلم ماندگار شده است. اساساً سینمای جنگ حاتمیکیا، سینمایی مبتنیبر روابط آدمهاست.
وی درباره اقبال کمتر مخاطبان به آثار متأخر حاتمیکیا اظهار کرد: بالاخره نسلها تغییر کرده اند و نسل جدید امروز طبیعی است که خیلی با فضای آن فیلمها ارتباط برقرار نکند. نسل جدید سختتر با فیلمهای نسل ما ارتباط برقرار میکند وگرنه من حاتمیکیای امروز را همان حاتمیکیای دیروز میدانم و فکر نمیکنم تغییری کرده باشد. مثل فیلمسازان نسلهای قدیمیتر که مخاطبان امروز سختتر با آثار آنها ارتباط میگیرند. فیلمسازی که در دهه ۴۰ میدرخشیده، آثارش مربوط به همان دوران بوده است. «آژانس شیشهای» هم فیلم یک دوران خاص است.
نقیزاده درباره نقشهای خود که بیشتر مردم در کوچه و خیابان به یاد دارند هم گفت: خیلیها من را با نقشم در «از کرخه تا راین» میشناسند و برخی هم با «آژانس شیشهای». بیشتر همین نقشهایی که در فیلمهای جنگی داشتهام در حافظه مردم باقی مانده است. وقتی یک بازیگر در چنین نقشهای مثبتی تثبیت شود، کارگردانهای دیگر هم ریسک نمیکنند که بخواهند نقش منفی به او بدهند. معمولاً همه سراغ لقمه حاضر و آماده میروند. کارگردانی به من میگفت من اگر برای این نقش بخواهم بازیگر دیگری بیاورم، باید کلی در فیلم توضیح بدهم و سکانس ضبط کنم تا مخاطب بفهمد این کاراکتر در جنگ هم بوده است، اما یک دهم آن هزینه را به تو دستمزد میدهم و مخاطب تا تو را ببیند، خودش میداند جبهه هم بودهای! دیگر نیازی به هزینه اضافه هم نیست!
نظر شما