به گزارش خبرنگار مهر، کتاب اخلاق محیط زیست نوشته گرگوری باسشام بهتازگی با ترجمه میثاق شایق توسط مؤسسه فرهنگی دُکسا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
این کتاب شامل دو بخش است. بخش اول در هفت فصل به موضوع اخلاق و محیط زیست میپردازد که شامل اخلاق: مقدمهای کوتاه؛ مذهب و محیط زیست؛ حقوق جانوران؛ زندگی مداری، بوم محوری؛ بوم شناسی ژرف نگر و بوم - فمینیسم و بوم محوری میانه رو است.
همچنین بخش دوم این کتاب به مسائل فعلی میپردازد که شامل مسئولیتهای زیست محیطی نسبت به نسلهای آینده، جمعیت و مصرف، اخلاق غذا، حفاظت از سرزمین وحش؛ بحران انقراض؛ تغییرات اقلیمی، نافرمانی زیست محیطی است.
در دو دهه پیش موضوعی چون اخلاق زیست محیطی در دانشگاهها و محافل علمی جایگاه قابل توجهی نداشت. امروز وضعیت متفاوت است. با وخیم شدن شرایط محیط زیست در جهان و بالا رفتن احتمال وقوع تغییرات اقلیمی فاجعه بار این موضوع توجه جامعه علمی، سیاستمداران و تصمیم گیرندگان و حتی مردم عادی را به خود جلب کرده است.
با مطالعه کتاب اخلاق محیط زیست متوجه اضطرار نیاز امروز به اخلاق زیست محیطی میشویم که به شکل چتری گسترده، مردمی با پیش زمینهها و عقاید مختلف را در زیر خود جای دهد تا با کمک هم زمین را التیام بخشند و سلامت نسبی آن را حفظ کنند.
نویسنده در این کتاب چشم اندازی ارائه میدهد که بر پایه احترام به طبیعت، ارزش گذاری به طبیعت به خاطر خودش، رفتاری منعطفتر نسبت به محیط زیست و موجودات زنده و تلاش بیشتر نسبت به حال برای زندگی در تعادلی پایدار با طبیعت قرار دارد.
در مقدمه این کتاب آمده است؛
دو دهه پیش که تدریس اخلاق زیست محیطی را آغاز کردم بسیاری از فیلسوفان حرفهای آن را شاخهای نه چندان جدی از فلسفه میدانستند؛ رشتهای که بیشتر طرفداران چپ گرا و عشق محیط زیست آن را تدریس میکردند که برای پرداختن به منطق، فلسفه ذهن یا دیگر موضوعات اصلی فلسفه به شکل جدی ذهن شأن جوابگو نبود.
امروز همه چیز بسیار متفاوت است. با وخیم شدن وضعیت محیط زیست در جهان و بالا رفتن احتمال وقوع تغییرات اقلیمی فاجعه بار، انتشار کتابها و مجلات و برگزاری کنفرانسها و دورههای آموزشی دانشگاهی با موضوع اخلاق زیست محیطی رشد یافته و آثار ارزشمند فراوانی خلق شده است. امروز بسیاری افراد درک کردهاند تفکر عمیق، جدی و خلاقانه درباره محیط زیست یکی از نگرانیهای اضطراری دوران ما است.
نویسنده در بخشی از کتاب اخلاق محیط زیست به این موضوع میپردازد که آیا نسلهای فعلی نسبت به نسلهای آینده مسئولیت زیست محیطی دارند یا نه، بیشتر افراد میگویند داریم، اما فیلسوفها به سردرگمیهای مربوط به دیدگاه فهم عرفی اشاره کردهاند.
یکی از دلایلی که برخی افراد وظایف اخلاقی نسبت به نسلهای آینده را قبول ندارند باورشان به خودمحوری اخلاقی است. خودمحوری اخلاقی باور دارد انسانها به شکلی غیرقابل اصلاح موجوداتی سودجو و خودمحورند و تنها وظیفه اخلاقی هر فرد دنبال کردن سود و منافع شخصی بلندمدت خود است.
در بخشی از این کتاب آمده است؛
استدلال زندگی مدار آخر و موافق حفاظت از سرزمین وحش سراغ ارزشهایی میرود که در جهانی زیر سلطه انسان از دست میرود. تمدن و ارزشهای انسانی آن بدون تردید خوب هستند، اما آیا تنها چیزهای خوبی هستند که وجود دارد؟ آیا پرواز عقاب، زوزه گرگ، جهش قزل آلا، آواز روان چکاوک مرغزار در برابر آن ناچیز به حساب میآید؟ انسانها بیشتر از قبل سرزمین وحش را نابود کردهاند. آیا ما حق نابودن مابقی آن را داریم؟ اگر پاسخ مان مثبت باشد نشانی از عدم احترام جدی به طبیعت غیرانسان است، آنچه پائول تیلور نگرش استثمارگرانه مستقیم نسبت به جهان طبیعی میخواند.
میلیاردها سال سرزمین وحش پرورش دهنده ارزش زیستی و زایندگی در سیاره زمین بوده است. اینجا خانه اجدادی ما است، بوتهای که طبیعت و تمدن انسان در آن مانند فولاد آب دیده میشوند، بنابراین باید با آلدولئوپولد موافق باشیم که هرچند کاهش محدوده سرزمین وحش اتفاق خوبی بوده است، نابودی آن بسیار بد خواهد بود. در تلاش بی وقفه مان برای تبدیل منابع زمین به منافع، لذت و راحتی میتوانیم از بخشهایی از کره زمین چشم پوشی کنیم، مناطقی که طبیعت محدود نشده بتواند همچنان آزاد و وحشی باقی بماند.
اینکتاب با ۳۷۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۰۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما