خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: وقتی حماس ۷ اکتبر به اسرائیل حمله کرد، مقیاس خشونت این جنگ جهان را شوکه کرد؛ اما این حمله و همچنین واکنش بیرحمانه اسرائیل در غزه، با توجه به زمینههای تاریخی موجود چندان عجیب نیست و نمونههای مشابه آن در انتفاضههای دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، جنگ ۱۹۶۷ و در نهایت وقایع پیرامون تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ مشهود است.
جنگ اسرائیل و حماس شکاف گستردهای برای استدلال ایجاد کرده و هر طرف با مجموعهای از استدلالها و گاهی اوقات حقایق غیرممکن برای اثبات خود وارد میدان میشود. فقط جنگجویان سایبری یا سیاستمداران نیستند که نظر میدهند، حتی مورخان هم در یک جنبش کوچک میتوانند دیدگاههای بسیار متفاوتی طرح کنند.
اَوی شلایم متولد عراق، مورخ اسرائیلی-بریتانیایی، استاد بازنشسته روابط بینالملل دانشگاه آکسفورد و از اعضای آکادمی بریتانیا است. وی از مورخان نوین اسرائیل است و از آن دسته از دانشمندان اسرائیلی است که خوانشی انتقادی از تاریخ صهیونیسم و اسرائیل ارائه میکنند. وی بنیامین نتانیاهو را «طرفدار دکترین درگیری دائمی» خوانده و سیاستهای او را تلاشی برای جلوگیری از حل مسالمتآمیز درگیری با فلسطینیها توصیف کرده است.
مصاحبه مجله لسآنجلس تایمز با آوی شلایم نویسنده کتاب «دیوار آهنین» و پیش از شروع آتش بسموقت و آزادی گروگان انجام شده است. ایننویسنده با کتابهای «تبانی در سراسر اردن»، «جنگ و صلح در خاورمیانه» و «دیوار آهنین»، در بغداد به دنیا آمده، اما پس از سال ۱۹۴۸ با خانوادهاش به اسراییل و سپس انگلستان نقل مکان کرد و بیش از نیم قرن در آنجا زندگی و تدریس کرده است.
شلایم، ۷۸ سال دارد و در اینمصاحبه از خانه خود در انگلیس در مورد جنگ فعلی و چگونگی شکل گیری آنکه ریشه در گذشته دارد، صحبت کرده است.
* تاریخ این سرزمین را دو روایت ناسازگار اسرائیلی و فلسطینی شکل داده است. درباره آنچه سال ۱۹۴۸ اتفاق افتاد به طور قطعی چه میتوانیم بگوییم؟
پس از جنگ در سال ۱۹۴۸، دو برنده وجود داشت: اسرائیل که قلمرو خود را فراتر از مرزهای طرح تقسیم سازمان ملل گسترش داد و ملک عبدالله پادشاه اردن، که ارتشش کرانه باختری رود اردن؛ جایی که میتوانست قلب دولت فلسطین باشد را به تصرف خود درآورد. [هرچند اسرائیل آن را سال ۱۹۶۷ تصرف کرد.] بازندگان هم سه چهارم از جمعیت یک میلیون نفری فلسطینی -یعنی بیش از نیمی از کل جمعیت فلسطین- بودند که در جریان نکبه پناهنده شدند. اینها ریشههای واقعی درگیری کنونی هستند.
نوام چامسکی زمانی گفت که استعمار شهرک نشین افراطیترین و شرورانهترین شکل امپریالیسم است. فلسطینیها این مصیبت را داشتند که هم در استعمار شهرک نشینان صهیونیست و هم امپریالیسم غربی، ابتدا انگلیسی و سپس آمریکایی، قرار بگیرند. هدف صهیونیستها از ابتدا این بود که یک کشور یهودی در محدودهای بنا کنند که تا حد امکان جمعیت عرب کمتری در مرزهای داخلی خود داشته باشد.
* آیا اسرائیلی ها و فلسطینیها جنگ کنونی را در این چارچوب میبینند؟
بنیامین نتانیاهو گفت ما در حال مبارزه با «جنگ دوم استقلال» خود هستیم. امروز استقلال یا موجودیت اسرائیل با چالشی روبهرو نیست. چرا آن را جنگ دوم استقلال بنامیم؟ من فکر میکنم دلیلی شوم دارد. جنگ اول استقلال با نکبه (فاجعه) همراه بود و همین حالا در اسناد فاش شده میتوان دید که دولت اسرائیل برای دومین اخراج دسته جمعی از غزه در حال برنامهریزی است. تاریخ به ما میگوید وقتی اسرائیل مثل سال ۱۹۴۸ پاکسازی قومی انجام دهد، دیگر به اعراب اجازه بازگشت نخواهد داد. و من فکر میکنم آمریکا به دلیل حمایت از اسرائیل که با وجود جنایات آن در غزه ادامه دارد، تا حد زیادی مسئول وضعیت فعلی ما است.
* اما حماس هم از ایجاد یک وضعیت جنگی دائمی صحبت کرده است. آیا این امر استقلال یا موجودیت اسرائیل را به چالش نمی کشد؟
مردم فراموش می کنند که سال ۲۰۰۶ حماس نه تنها در غزه بلکه در کرانه باختری نیز در انتخابات عادلانه و آزاد پیروز شد. آنها دولت تشکیل دادند، اما اسرائیل از به رسمیت شناختن آن امتناع کرد و آمریکا و بریتانیا و اتحادیه اروپا هم همین واکنش را نشان دادند. پس از آن هم اسرائیل برای تضعیف دولت حماس جنگ اقتصادی ایجاد کرد و متحدان اروپایی و آمریکایی اسرائیل هم با شرمی که تا ابد دامنشان را میگیرد، با اسرائیل همراه شدند.
این یکی از نمونههای بسیار از نفاق مطلق قدرتهای غربی است. آنها در حرف میگویند به دموکراسی باور دارند و اینجا یک نمونه درخشان از دموکراسی عربی در عمل اجرا شد، اما متحدان غربی نتیجه را به رسمیت نشناختند و انتخاب مردم فلسطین را اشتباه خواندند.
* مورخان جدید به دنبال رهایی از ایدههای قدیمی درباره وقایع ۱۹۴۸ بودند. امروز چه تصورات غلطی وجود دارد؟
تصور غلط اصلی این است که حماس مانع صلح است. حماس برنامه دیگری داشت، اما پس از به قدرت رسیدن، برنامه خود را تعدیل کرد و به اسرائیل پیشنهاد آتش بس طولانی مدت داد تا بخشی از مذاکرات بزرگتر بر سر سرزمین و سایر مسائل در سال ۲۰۰۶ و دوباره در ۲۰۱۵ باشد، اما اسرائیل آن را رد کرد. بنابراین، اینکه اسرائیل خواهان صلح است و حماس جلوی آن را گرفت، یک تصور غلط است. این اسرائیل است که مانع صلح است.
تصور غلط دیگر این است که بگوییم اسرائیل خواستار ایجاد دو کشور است. مزخرفی است که این روزها مد شده که بگوییم راه حل دو دولتی به دلیل مواردی مانند شهرک سازیهای اسرائیل در کرانه باختری مرده است. من میگویم راه حل دو دولتی هرگز متولد نشد زیرا هیچ دولت اسرائیل از سال ۱۹۶۷ راه حل دو دولتی را ارائه نکرده است. حتی میانهروترین رهبر فلسطینی هم این راهحل را میپذیرد، اما هیچ دولت آمریکایی هرگز اسرائیل را به سمت راهحل دو کشوری سوق نداده است.
* واضح است که شما نظراتی جدی دارید. با این تاریخ خشن و درهم تنیده و جنگ کنونی، آیا هیچ روزنامهنگار یا مورخی میتواند به هدف نزدیک شود؟
عینی بودن بسیار دشوار است، زیرا اکنون میزان احساسات در هر دو طرف بسیار بالاست، اما محققان میتوانند کم و بیش عینی به این تعارض نگاه کنند. رشید خالدی، استاد دانشگاه کلمبیا، مورخ برجسته فلسطینی در مناقشه است و ما اساساً تفاوت چندانی با هم نداریم. هر دوی ما ماهیت درگیری را جنبش استعماری شهرک نشینان صهیونیست میبینیم.
* کتاب شما «دیوار آهنین» درباره اصرار اسرائیل برای غیرقابل نفوذ بودن بود. حمله حماس آیا این تصور را در اسرائیل تغییر میدهد؟
اسرائیل خود را شکست ناپذیر میدانست و نتانیاهو هم فکر میکرد که ما میتوانیم در کرانه باختری هر کاری بخواهیم انجام دهیم، اوضاع غزه را مدیریت کنیم و با کشورهای عربی بدون اینکه هیچ امتیازی به فلسطینیها بدهیم، صلح کنیم.
اما با جنگ هفتم اکتبر همه این تفکرات یک شبه فرو ریخت. حالا کل جامعه اسرائیل تحت تأثیر این تجربه قرار گرفته که تجربهای واقعاً سخت بود. حالا اسرائیلیها نمیتوانند درست فکر کنند و از دولت میخواهند حماس را یکبار برای همیشه از بین ببرد. اما شما نمیتوانید حماس را ریشه کن کنید. حماس یک سازمان نظامی نیست. این یک جنبش اجتماعی، بخشی از بافت جامعه فلسطین است.
* آیا راه حل خوبی وجود دارد که بتوانید ببینید؟
ای کاش می توانستم نوری در انتهای تونل ببینم اما کاملاً بدبین هستم.
نظر شما