به گزارش خبرنگار مهر، فاطمه نانیزاده شاعر آئینی از روضه خانگی خود برای بخش هیأت خبرنگار خبرگزاری مهر چنین روایت کرده است:
یادش به خیر حیاط باصفای خونه مادربزرگ، وقتی محرم و صفر پرچم و کتیبههای مشکی سیاه پوشش میکردن و عطر ذکر آلالله (ع) معطرتر تر از شاخههای درخت اقاقیای گوشه باغچه دل اهل خونهو محلو میبرد و شبا هیأت محله رو میزبانی میکرد.
بعدشم در طی سال ختم انعامهای عصر پنج شنبه که خانومای همسایه رو دور هم میآورد. تو روضهها قد کشیدیم، وقتی برای چرخوندن قندون قند پشت سینیهای چای و بشقاب حلوا و خرما و جعبهٔ دستمال کاغذی با دخترای فامیل رقابت میکردیم.
یادش به خیر حتی از جفت کردن کفشای مهمونا هم لذت میبردیم.
درسته یکی دو دهه است پدر بزرگ مادربزرگامون آسمون نوش شدن ولی الهی هزار مرتبه شکر که بساط روضه و چای روضه خونگی تو خونههامون برقراره و الحمدلله میراث ارزشمند و باقیات صالحاتیه که برامون گذاشتن.
حالا ما نوهها تو مناسبتای مختلف، پرچم شادی و بیرق عزای اهلبیت (ع) و نمیذاریم زمین بمونه و پاکار روضههای پدر و مادرامونیم.
روضههایی که گعدههای آخر مجلسش بدنبال گرهگشایی از گرههای حاضرین در مراسمه.
خونواده ما خیلی امام رضایین برا همینه هم شماره واحدمون هشته هم خونهمونو به «بیتالرضا (ع)» نامگذاری کردیم.
از دست و زبان که برآید
کز عهدهٔ شکرش به درآید
نظر شما