به گزارش خبرنگار مهر، ایوب آقاخانی نویسنده و کارگردان تئاتر و نمایشهایی رادیویی، در فعالیتهای رادیویی خود به سراغ آثار مطرح و تأثیرگذاری ادبیات و ادبیات نمایشی جهان میرود و این آثار را در قالب نمایش رادیویی کارگردانی و به مخاطب ارائه میدهد. وی در یکی از مجموعههایی که کارگردانی کرده است، به سراغ نمایشنامه «غرب واقعی» یا «غرب حقیقی» اثر سم سپارد از آثار مطرح ادبیات نمایشی معاصر جهان رفته است.
سم شپارد نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر آمریکایی یکی از پرافتخارترین نویسندگان این کشور در قرن بیستم بهشمار میآید. این برنده جایزه پولیتزر در آثار خود بهتمامی روح آمریکای معاصر را به تصویر کشیده است. از جمله نمایشنامههای موفق و صحنه دیده وی میتوان به نمایش «غرب حقیقی» یا «غرب واقعی» اشاره کرد. سام شپارد در سال ۱۹۴۳ متولد شد و ۷۳ سال بعد بر اثر بیماری «ای ال اس» درگذشت.
«غرب واقعی» ماجرای ۲ برادر با نامهای لی و آستین است؛ لی دایمالخمری بیکار است که از راه خلاف پول در میآورد و آستین که در فیلمنامهنویسی به موفقیت رسیده است.
شپارد در «غرب حقیقی» و از نگاه آستین در فیلمنامهاش غرب را به ریشههای وسترن و خشن خود گره میزند.
نمایش رادیویی «غرب واقعی» در ۴ قسمت تولید شده که در قسمت پایانی آن با مدت زمان ۱۵ دقیقه و ۱۶ ثانیه، آستین فیلمنامه طرح مورد نظر لی را نوشته و در حال خواندن آن برای لی است. لی به دیالوگهایی که آستین نوشته اعتراض میکند و از برادر خود میخواهد آنها را تصحیح کند. مادر لی و آستین خیلی زودتر از موعدی که مقرر شده بود از سفر برمیگردد. مادر از بههمریختگی خانه متعجب میشود و آستین برای تغییر فضا به مادر میگوید که لی قراردادی برای یک فیلمنامه منعقد میکند.
مادر از دیدن شرایط خانه و وضع و حال پسران خود عصبی میشود. مادر دلیل زودآمدن خود را دلتنگی برای گلهایش عنوان میکند ولی گلهایش همه به خاطر بیتوجهی آستین پژمرده شدهاند. او مادر با شور و هیجان میگوید که پیکاسو به شهرشان آمده و آستین و لی به او میگویند که پیکاسو مرده است اما مادر قبول نمیکند.
آستین به مادر میگوید که قصد دارد به همراه لی به کویر سفر کند ولی ….
با هم چهارمین و قسمت پایانی نمایش رادیویی «غرب واقعی» را بشنویم.
نظر شما