به گزارش خبرگزاری مهر، بازخوانی و بررسی زیباییشناسانه نثر فارسی با سخنرانی یوسفعلی میرشکاک شاعر و پژوهشگر ادبی بر مبنای کتاب «هزار سال نثر فارسی» با گردآوری «کریم کشاورز»، در بیست و چهارمین جلسه از سلسله درسگفتارهای زیباییشناسی زبان فارسی حوزه هنری آغاز شد.
این جلسات توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری عصرهای سهشنبه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار میشود و بیست و چهارمین جلسه آنها دیروز اول اسفند برگزار شد.
میرشکاک در این نشست به بررسی زیباییشناسانه نثر کتاب مقدمه شاهنامه ابومنصوری پرداخت و ضمن تمجید از تعاریف و نظام موزون در این گونه نثرها گفت: در نثر امروز ما، نهاد اول جمله و گزاره آخر جمله میآید اما در نثرهایی مثل همین مقدمه شاهنامه ابومنصوری، عین گویش آن زمان نوشتهاند و کسی که با این رویکرد نثر بنویسد، به نثری ممتاز میرسد.
وی نثر «ابراهیم گلستان» و «جلال آلاحمد» را از نمونههای این گونه نثر در دوره معاصر عنوان کرد و درباره نثر این دو نویسنده گفت: گلستان به آرکائیسم گرایش داشت چون بر عکس نیما که گفته بود شعر را به نثر نزدیک میکنم، گلستان گفته بود که میخواهم نثر را به شعر نزدیک کنم و این کار را هم کرد و اغلب کارهایش ویژگیها و زبان شاعرانه دارند. «جلال آلاحمد» هم با اینکه تحت تأثیر «لویی فردینان سلین» و «آلبرکامو» بود، اما به شکل مردم کوچه و بازار حرف میزد. جمال زاده هم از زبان مردم وام میگیرد اما آن زبان را مؤدبانه میکند ولی نثر جلال را انگار یکی از همان مردم کوچه و بازار آمده نوشته است که نمونه این نثرش میتوان به کتاب «مدیر مدرسه» او اشاره کرد.
این شاعر ادامه داد: خود من نثر گلستان را به شدت میپسندم ولی از عهده چنین کاری بر نمیآیم چون نثر کارهایش شاعرانه است و برخی کارهایش شعر نیمایی است. فروغ هم در شعرش به شدت تحت تأثیر نثر گلستان است که از نمونه این تأثیر میتوان به کتاب «تولدی دیگر» او اشاره کرد.
میرشکاک در پاسخ به این پرسش در خصوص گرایش «صادق هدایت» به گونه نثر یادشده گفت: گلستان از نُرم زبان فارسی خارج نمیشود اما هدایت از نُرم زبان فارسی خارج میشود. به عنوان مثال در «علویه خانم» درگیر نثر عوام و کوچه بازار است اما در «سه قطره خون» زبان دارد و بسته به نیاز فضاسازی میکند؛ هدایت یک نویسنده فضاساز است. این پژوهشگر افزود: برخی از روی کج فهمی به هدایت به خاطر برخی دیالوگها در آثارش میتازند اما این زبان خود شخصیت داستانی اثرش است نه خود هدایت.
وی در بخش دیگری از این جلسه به نقش مهم «اسدی طوسی» در حفظ نثر فارسی در کتاب «لغت فرس» از جمله نثر کتاب مقدمه شاهنامه ابومنصوری اشاره کرد و گفت: اگر اسدی طوسی نبود، اکنون خیلی از نمونه نثرهای تاریخی فارسی مثل همین مقدمه شاهنامه ابومنصوری را نداشتیم.
میرشکاک با اشاره به اینکه در نثرهای تاریخیمان علائم سجاوندی نداشتهایم گفت: به جای علائم سجاوندی اغلب حروف اضافه جایگزین شدهاند. البته خواندن متون بدون علائم سجاوندی در قدم اول دشواراست اما ذهن را تیز میکند و جالب است که اکنون برخی از نویسندگان مطرح دنیا از جمله نویسندگان آمریکای لاتینی سعی کردهاند که بدون علائم سجاوندی بنویسند.
نظر شما