- استان: مرکزی
- حوزه انتخابیه: اراک، کمیجان و خنداب
- شعار انتخاباتی: (صدای مردم، امانت در دست نماینده)
پویش بزرگ انتخاباتی خبرگزاری مهر با عنوان «با مهر انتخاب کنیم؛ کارآمدی و شایسته گزینی» تلاش دارد با آماده کردن بستری مناسب برای معرفی داوطلبان نمایندگی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، گامی در جهت کمک به مردم برای انتخاب اصلح و برگزاری پرشور انتخابات بردارد.
محمدرضا محمدی یکی از داوطلبان نمایندگی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است که در زیر رزومه کوتاهی از ایشان و پاسخهایشان به سوالات مهر در دو بخش کشوری و استانی را میخوانید:
- رزومه:
- از متخصصان و متعهدان به مردم، در راستای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و رفع مشکلات مردم حوزه انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب
- سوالات کشوری:
* مهمترین آسیب کارکردی مجلس شورای اسلامی از نگاه شما چیست؟
تبدیل شدن این ابزار کارآمد به تکانههای شدید قانونی در بستر عمومی جامعه، به این مفهوم که ما در زمان شاه مخلوع قانون دیکتاتوری داشتیم و در بیش از دو دهه اخیر با دیکتاتوری قانون روبرو میباشیم. تدوین قوانین متقاطع، دست و پا گیر، جناحی و مبتنی بر لابی گری، دور از واقعیات اصلی جامعه امروزه تبدیل به طنابی شده است که از تولیدات مجلسی حاصل میشود که از حالت کارکرد ملی به کارکرد جناحی، جریانی و لابی گری مخرب مبدل شده است.
*مجلس برای تقویت نقش نظارتی و تقنینی خود باید دست به چه اقداماتی بزند؟
اولین اقدام ایجاد شفافیت در مراحل کاری خود است، مجلس نیاز به اتاق شیشهای دارد تا ابتدا پاکدستی عناصرش را در قلب و روح مردم جامعه تحکیم نماید و سپس با این شفافیت مسئولیت پذیری نمایندگان در مقابل قوانینی که از تصویب میگذرانند افزایش خواهد یافت و بعد از این به مصداق دستمال تمیزی خواهند شد که توان پاک نمودن شیشه گلی را خواهند داشت.
*نمایندگان چرا نباید اسیر تجملگرایی شوند و برای پرهیز از این آسیب، چه اقداماتی ضرورت دارد؟
به این دلیل واضح که، ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش.
*همکاری و همراهی میان مجلس و سایر قوا و دستگاهها چه تأثیری میتواند بر پیشرفت کشور داشته باشد؟ به نظر شما مهمترین تجلیگاه این همراهی و همکاری چیست؟
قوه مقننه یکی از اضلاع اصلی مثل تعالی و حکمرانی کشور است و اگر مفهوم اتصال مبتنی بر همکاری و همراهی در بین ایشان نباشد، آن میشود که در دورهای پنج گانه اخیر کمابیش بر سر مردم آوردند. مهمترین تجلی گاه این امر، قبول ضرورت ورود کاندیداها با پاکدستی و سلامت مراحل انتخاب تا جلوس بر کرسی مجلس است چرا که اگر خشت اول درست نهاده شد مفهومی جز منطق همکاری و همراهی بین مجلس و سایر قوا متبلور نخواهد شد.
* مسؤولیت پذیری در قبال مردم موضوعی است که نمایندگان باید همواره به آن توجه داشته باشند. اگر نمایندگان از این مهم غافل شوند، چه پیامدهای منفی ایجاد خواهد شد؟
این خواهد شد که در پنج دوره اخیر شده یعنی منفعت طلبی باندی، جناحی، هم حزبیها که منجر به تمرکز پایگاههای ثروت و قدرت نامشروع در آن شده است و تعهد و التزام عملی نمایندگان را فقط در محضر احزاب خود ساخته و لابیهای متصل به چاههای ثروت و قدرت تحقق بخشیده است و مردم به عنوان خواستگاه اصلی مفهوم مجلس شورای اسلامی به حاشیه رانده شده و هر طرح و هر لایحهای باری بر دوش آحاد جامعه بیفزاید.
*مردمی بودن یکی از خصیصههای مهم هر نماینده باید باشد. یک نماینده چگونه میتواند این خصیصه را تحقق بخشد بدون آنکه در ورطه عوامزدگی و طرح شعارهای غیر واقعبینانه اسیر شود؟
اول اینکه خود او از دل متلاطم مهر و محبت آحاد مردم بر این کرسی نشسته باشد و نه با امضا مرام نامهها و تعهدنامههای حزبها و جریانات سیاسی که عموماً غیر واقعی و ضدمردمی هستند. و دیگر اینکه بر منطق درک صحیح از وظیفه یک نماینده که اصلی ترین کار او قانون گذاری و نظارت بر حسن اجرای آن است مراحل کاندیداتوری تا انتخاب را طی کرده باشد. اگر نمایندهای با شعارهای دروغین بر این کرسی ننشسته باشد مطمئن باشید بواقع نماینده مردمی خواهد بود که صرفه و صلاح حوزه خود و عرصه ملی را فدای جریانات کثیف قدرت ناصالح و ثروت مبتنی بر تقلب و رانت نخواهد کرد بلکه به وظایف قانونی خود خواهد پرداخت.
* طبق قانون اساسی یک نماینده در قبال همه مردم ایران مسؤولیت دارد. برای تحقق این اصل مهم و جلوگیری از بخشی زدگی، باید چه مواردی مد نظر قرار گیرد؟
درستی که او از مرحله کاندیداتوری تا انتخاب از چرایی کاندیدا شدنش به دست آورده این واقعیت بدیهی عقلی را به او آموخته است که وی به مجلس ملت و نه شورای شهر وارد میشود، پس اگر فضای ملی آن جایگاه را با فضای عملکرد شهر و روستا یکسان نبیند مطمئناً به وظایف قانون گذاری در سطح کلان خواهد نگریست و بخش اندکی از ظرفیت عملکردی اش را به بهبود قانونی مسائل اختصاصی حوزه انتخابیه اش تخصیص خواهد داد.
- سوالات استانی:
* استان مرکزی به واسطه اینکه دومین قطب صنایع مادر تخصصی و چهارمین قطب صنعت کشور است، همواره با معضل واگذاریهای غیر اصولی به بخش خصوصی مواجه بوده است. برای رفع این مساله چه باید کرد؟
یکی از این مصیبتها از تفسیر غلط و اجرای نادرستتر اصل ۴۴ ناشی شده است که ابزاری بنام میان چاله خصولتی را در این میدان باز نموده و یقه سفیدها با منطق ضد قانون و ضد شرع مزیتهای تصدی گری با لعاب خصوصی بودن را به همراه چاشنی بیماری لابی گری و سهم گزینی را در دل این واگذاریها بارگذاری نمودند. این امر نه از آن جهت که عدهای منفعت طلب در بخش خصوصی با رشوه و باج راه میانه را گشودند به تحریف مفهوم متعالی اصل ۴۴ دامن زدند بلکه عامل اصلی منطق لابی گری، رانت دهی و رانت پذیری مزمنی بود که از عناصر مخرب و کج رشد کرده مستقر در مجلس به رأس و بعد بدنه دستگاه اجرایی و ایضا دستگاه قضا سرایت کرد. رفع این مبنای غلط تنها از اصلاح نوع نگاه مجلس نشینان به اشکالات اساسی در نحوه اجرای اصل ۴۴ و عدم نظارت حقیقی به سیاستها و مکانیزمهای اجرای آن آغاز میشود و مادامی که کسانی به نام نماینده ملت به خود اجازه دهند منطق لابی گری و منفعت طلبی باندی در تعیین سرنوشت صنایع استان جولان دهد این مسئله مرتفع نخواهد شد و با درک صحیح تکیه بر کارشناسیهای ملی به جای نگاههای قبیلهای و باندی در تعیین سیاستهای توسعه صنایع در استان توسط نمایندگان استانی، خودبه خود دستگاههای اجرایی نظم لازم برای دوری از نقض مکرر کارشناسیهای تخصصی را یافته و مدار رشد و توسعه اصولی بخش صنعت استان دوره عبور از بخش دولتی به خصوصی را. با الگوی معقول طی خواهد نمود
* استان مرکزی به ویژه شهر اراک یکی از آلودهترین مناطق ایران است. برای کاهش آلایندگی صنایع استان مرکزی چه تدابیری باید اندیشیده شود؟
میدانید که یکی از مبادی این آلودگی صنعت پتروشیمی و پالایشگاه و واحدهای جنبی آن است اما عوامل کلیدی دیگری نیز وجود دارند که قسمتی در حوزه صنایع و بخش مهمی در مسئله کیفیت سوخت خودروها تعریف میشود. اما به نظر اینجانب، مسئله آلایندگی و دلایل اصلی آلوده ماندن و آلودهتر شدن هر منطقهای به نوع تفکر ملی در منطقه و فرهنگ مدیریت قانون گذار و مدیریت اجرایی مرتبط میباشد. عدم ارتباط همگون بین اضلاع قانون گذار و مجری قانون و عدم اتصال حلقه نظارت قضائی همواره دلایل اصلی این امر معرفی شدهاند اما هیچگاه این مسئله مطرح نشده است که چرا عناصر انسانی دخیل در رفع این معضل به هم اندیشی و همکاری اثر گذار و پایدار نمی رسند. آیا افراد دخیل در این امر، فرزندان و خانواده ایشان، بستگان و فامیل آنها هر لحظه از عدم پیشگیری و سهل انگاری در رفع آلودگیها رنج نمیبرند، آیا انواع سرطانها، بیماریهای لاعلاج که دامان هریک از اینها را به اشکال گوناگون نمیگیرد؟ پاسخ این است که مادامی که فرهنگ عمومی یک منطقه، یک شهر یا یک کشور به درک مبتنی بر بلوغ واقعی در مضر بودن این رخداد نرسد، هیچ ابزاری قادر به حل این مساله نخواهد بود. مثال ساده آن مسئله بستن کمربند ایمنی در اتومبیل را به یاد بیاورید.... این بلیه نیز همان بلوغ را میطلبد.
* استان مرکزی به پایتخت گل و گیاه تزئینی کشور مشهور است. برای توسعه مزیت نسبی استان مرکزی در زمینه گیاهان زینتی، چه برنامههایی دارید؟
سود آوری حقیقی تنها راه متبلور کردن این مزیت در استان است و مادامی که با شعارهای غلط ترجمه شده از کارآفرینی و زنجیره ارزش عدهای دلال را به جان این دست از تولید کنندگان بیندازیم مطمئن باشید مثل گذشته توسعه با مزیت نسبی موجود نیز تحقق نمییابد اما اگر سیاستهای حوزه حکمرانی بر خود دانا نمودن تولیدکنندگان برای ایجاد زنجیره ارزش و خود اجرایی چرخه اولیه تولید تا عرضه بنکداری را به این گروه به درستی آموزش و ترویج دهد و در بزنگاههای حیاتی از ایشان حمایت کلان نماید امید است خاک نشینی تولید کنندگان گل و گیاه استان به تاج نشینی مبدل و صرفه اقتصادی در کامشان شیرین و مرزهای توسعه ایشان بسرعت گسترده و تعمیق شود.
نظر شما