به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مرض تا به موت؛ شرحی روانشناختی از منظر مسیحی به قصد علوبخشیدن و بیدارکردن» نوشته سورن کیرکگور بهتازگی با ترجمه صالح نجفی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کیرکگور فیلسوف موحد دانمارکی است که دغدغه و چالش اصلیاش مساله ایمان بوده و در پی ایندرگیری درونی کتاب «ترس و لرز» را درباره حضرت ابراهیم (ع) و مساله قربانیکردن اسماعیل (به بیان کیرکگور اسحاق) نوشت. نشر مرکز تاکنون کتابهای «یا این یا آن» (دوجلدی)، «مفهوم آیرونی؛ با ارجاع مدام به سقراط»، «مفهوم اضطراب» و «تکرار؛ جستاری در روانشناسی تجربی» را با ترجمه صالح نجفی از اینفیلسوف چاپ کرده است.
فیلسوف مضطرب دانمارکی رساله «مرض تا به موت» را برای تعالیدادن به روح مخاطبش و بیدارکردن او نوشته است. او اینکتاب را با نام مستعار «آنتی کلیماکوس» نوشت و در آن گفت بزرگترین خطری که انسان را تهدید میکند، خود اوست چون چنان در دنیا گم میشود که گویی اتفاقی نیافتاده و همهچیز عادی است. کیرکگور میگوید چیزهای دیگر وقتی از بین بروند، رد و نشانی از خود به جا میگذارند اما آدمی وقتی در ایندنیا گم میشود، طوری گم میشود که ردی از خود به جا نمیگذارد.
«آنتی کلیماکوس» در مقام نویسنده کتاب «مرض تا به موت»، یکمسیحی معتقد و موحد است و باور دارد غایت انسان در جهان، رسیدن به حیات ابدی است. اینمهم هم از مسیر پاسخگویی مستقیم به خداوند حاصل میشود. اگر انسان بتواند خود حقیقیاش را کشف کند، به کمال مطلوب و آنهدف حیات ابدی رسیده است. کیرکگور با ایناسم مستعار و کتاب مورد اشاره، در پی پاسخ به اینسوال بوده که چرا انسانها در رسیدن به اینهدف ناتواناند. فردیت و خودآگاهی دوکلیدواژه مهمی هستند که فیلسوف دانمارکی در اینرساله به آنها پرداخته است.
بدنه اصلی رساله کیرکگور ۲ بخش دارد که عبارتاند از «مرض تا به موت یاس است» و «یاس گناه است». بخش اول، دربرگیرنده ۳ فصل است که بهترتیب عبارتاند از: A) اینکه یاس مرض تا به موت است، B) همگانیبودن این مرض (یاس)، C) صورتهای اینمرض (یاس).
دومینبخش کتاب هم خود شامل دو فصل «A) یاس گناه است» و «B) استمرار گناه» است.
اما نسخه پیش رو از اینکتاب ۷۷ صفحه پیشپرده دارد که شامل «یادداشت مترجم»، «مقدمه والتر لوری بر ترجمه مرض تا به موت»، «مقدمه تاریخی هاوارد وی.هانگ و اِدنا اچ.هانگ» و «مقدمه الستر هنی بر مرض تا به موت» میشود و تازه پس از اینمطالب است که «دیباچه» و «مقدمه» خود کیرکگور قرار دارد. او، اینرساله خود را با اینکتیبه بهزبان آلمانی آغاز کرده است:
«خداوندا، دیدگانی کمسومان بخش
از برای چیزهای بیقدر
و دیدگانی پرنور
در فراخنای حقیقت خویش.»
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
هیچکارههای رودهدراز و مجلسگرمکنهای پرچانه هیچگاه احساس نیاز به خلوتداشتن نمیکنند و به پرندههایی چون مرغ عشق میمانند که اگر دمی تنها شوند و مدتی تنها مانند درجا جان به جانآفرین تسلیم میکنند. همانطور که برای خواباندن بچههای خردسال باید لالایی خواند، اینان به نغمههای آرامبخش و تخدیرکننده زندگی جمعی نیاز دارند تا بتوانند بخورند و بیاشامند، نماز بخوانند و عاشق بشوند و هرکار دیگری. فقط در قرون وسطی نبود که آدمیان از این نیاز به خلوتداشتن آگهی داشتند. در عصر باستان هم مردمان برای معنای خلوتداشتن حرمت قایل بودند. در فضای جامعهگراییِ بیمنتهای روزگار ما آدمها چنان از خلوت و تنهایی گریزانند که کاربردی برای آن بهجز تنبیه و مجازات قانونشکنان نمیشناسند (آخ! چه لطیفه نغزی): خلوت سلولهای انفرادی. اما راست همین است؛ در روزگار ما روحداشتن بهراستی جرم است و در نتیجه کاملا منطقی است که در اینزمانه انسانهایی که دلباخته خلوت و تنهاییاند در زمره مجرمان و جانیان جای گیرند.
شخص مایوس تودار، امیدباختهای که راز دل با کسی در میان نمیگذارد، ساعت به ساعت میزید، در ساعتهایی که هرچند ممکن است زندگی او در هوای ابدیت نگذرد به هر روی با وجه ابدی وجود او رابطه دارند چراکه او دلمشغولِ رابطه خود خویش با خودش است. اما راستش او از این حد برنمیگذرد. به اینجا که میرسد، ذوق خلوت و اشتیاق تنهاییش که فرو مینشیند، آنگاه گویی از خویش برون میآید _ حتی هنگامی که به درون خانه میرود و پیش همسر و خانواده مینشیند یا هنگامی که سرش را با کاروبار ایشان گرم میکند. گذشته از نیکسیرتی و وظیفهشناسی، آنچه او را شوهری چنین نرمخوی و پدری چنان دلسوز میگرداند اعترافی است که درباره ضعف خویش نزد خویش کرده است، در کنج خلوت باطن خویش، در نهانخانه توداریِ خویش.
اینکتاب با ۲۰۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما