به گزارش خبرنگار مهر، ترجمه دوکتاب «حیات چیست؟» و «رودخانه آگاهی» بهتازگی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.
«حیات چیست؟» با عنوان فرعی «پنجایده بزرگ در زیستشناسی» نوشته پل نرس است که به ترجمه کاوه فیضاللهی چاپ شده و نسخه اصلی آن مربوط به انتشارات دبلیودبیلو نورتون و شرکا است که سال ۲۰۲۱ در نیویورک چاپ شده است.
پل نرس نویسنده اینکتاب برنده جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی سال ۲۰۰۱ است. او بهعنوان ژنتیکدان و زیستشناس سلولی شناخته میشود و درباره کنترل تولیدمثل در سلولها پژوهش کرده است؛ فرایندی که بنیان رشد و تکوین موجودات زنده است. او مدیر پژوهشگاه فرانسیس کریک لندن است و جایزه نوبلش را بهخاطر کشف پروتئینهایی به دست آورد که تقسیم سلول را در چرخه سلول کنترل میکنند. به ایننویسنده مدال پادشاهی انجمن سلطنتی و مدال کاپلی نیز اعطا شده است. نرس در حال حاضر مشاور علمی ارشد کمیسیون اروپا و عضو هیات امنای موزه بریتانیا است. لقب سِر از انگلستان، نشان لژیون دنورو از فرانسه و نشان خورشید فروزان از ژاپن هم از دیگر موارد کارنامه پل نرس هستند.
کتاب «حیات چیست؟» اولینکتاب پل نرس است که در آن به زندگی و تجربیات شخصی خود و دیگر دانشمندان میپردازد و آن را به نوههای خود تقدیم کرده است. کاوه فیضاللهی پژوهشگر و مترجم اینکتاب هم در مقدمهاش بر کتاب، اشارات جالبی درباره طبیعت دارد و میگوید «ما با سادهلوحی دونکیشوتوار گمان میکنیم مادر طبیعت دست کمک به سوی ما دراز کرده و برای بقای خویش به ما امید بسته است. شاید طبیعت به تعبیر مادر ما باشد، اما بیتردید از آندست مادران نیست که بود و نبودش را به سبکسریهای فرزندی خردسال گره بزند.»
نرس میگوید اولینبار یکپروانه بود که او را واداشت درباره زیستشناسی بهطور جدی فکر کند. او می گوید در بیشتر طول عمرش به پاسخ اینسوال فکر کرده که «زنده بودن واقعا به چه معناست و حیات چیست؟» اینپژوهشگر میگوید با آنکه دانشمندان از دیرباز با اینپرسش دست به گریبان بودهاند، هیچتعریف و معیاری برای حیات وجود ندارد. حتی عنوان اینکتاب یعنی «حیات چیست؟» هم با بیشرمی از اروین شرودینگر فیزیکدان دزدیده شده که سال ۱۹۴۴ کتابی با ایننام چاپ کرد. نویسنده کتاب پیشرو میگوید گمان نمیکند رمزگشایی از معمای وراثت بتواند بهتنهایی ما را به پاسخ برساند. او در عوض نگاهی به ۵ ایده مهم زیستشناسی میاندازد و از آنها پلهای میسازد تا به تصویری روشنتر از طرز کار حیات رسید.
کتاب پیشرو ۵ فصل اصلی و دو فصل فرعی دارد که بهترتیب عبارتاند از: ۱) سلول: اتم زیستشناسی ۲) ژن: آزمون زمان ۳) تکامل بهوسیله انتخاب طبیعی: تصادف و ضرورت ۴) حیات همچون شیمی: نظم از دل آشوب ۵) حیات همچون اطلاعات: عمل کردن همچون کلِ واحد.
دو فصل فرعی کتاب هم «تغییر جهان» و «حیات چیست؟» هستند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
حتی سلولها نیز میتوانند به انواع گوناگون ساختارها و شکلهای بسیار پیچیده درآیند که با آن سلولهای چوبپنبهای معمولی و جعبهمانند، که رابرت هوک در قرن هفدهم توصیف کرد و من در دوران مدرسه در ریشه پیاز مشاهده کردم، کاملا متفاوت باشند؛ برای مثال، روی سلولهای ریه که پیوسته ضربان دارند و مخاط و عفونتها را به خارج از ریه شما میرانند موهایی شانهمانند هست؛ سلولهایی که در استخوانهای شما زندگی میکنند و آنها را میسازند مکعبی هستند؛ و همچنین نورونها یا سلولهای عصبی که اتصالات بلند و منشعبشان به تمام بخشهای بدن شما میرسد. و درون این سلولها، اندامکهایشان ممکن است دقیقا جای خاصی داشته باشند و رشد کنند و موقعیت آنها نیز متناسب با تغییر سلول عوض شود.
اینکتاب با ۱۵۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۶۰ هزار تومان منتشر شده است.
«رودخانه آگاهی» نوشته آلیور ساکس است که توسط ماندانا فرهادیان ترجمه شده است. نسخه اصلی اینکتاب هم سال ۲۰۱۷ توسط انتشارات آلفرد اِی نوف در نیویورک چاپ شده است.
آلیور ساکس نویسنده اینکتاب متولد سال ۱۹۳۳ است که سال ۲۰۱۵ درگذشت. او فارغالتحصیل رشته پزشکی در دانشگاه آکسفورد است و سپس تحصیلاتش را در دانشگاه UCLA ادامه داد. در سالهای بعدی زندگی خود نیز متخصص مغز و اعصاب موسسات مختلف ازجمله بیمارستان بث آبراهام بود و با بیمارانی مواجه که از بازماندگان همهگیری آنسفالیت لتارژیا دهه ۱۹۲۰ بودند. اینارتباط باعث نوشتن کتاب مشهور «بیداریها» و سپس ساخت فیلم سینمایی از آن شد. نیویورک تایمز از آلیور ساکس با عنوان «ملکالشعرای پزشکی» یاد کرده است. او عضو کالج سلطنتی پزشکان، آکادمی هنر و ادبیات آمریکا و آکادمی علوم و هنر آمریکا بود و سال ۲۰۰۸ نشان فرمانده والامقام امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد. سال ۲۰۱۱ نیز مدال طلایی هیات باغ گیاهشناسی نیویورک را دریافت کرد.
اینپژوهشگر و مولف، دوهفته پیش از مرگ خود مطالب اصلی «رودخانه آگاهی» را تشریح کرد و مسؤولیت آمادهسازی و انتشار آن را به عهده سهتن از دوستانش گذاشت. او در اینکتاب به تکامل، شیمی، گیاهشناسی، پزشکی، علوم اعصاب و هنر پرداخته و از داروین، فروید و ویلیام جیمز گفته است. ایننویسندگان از کودکی، مورد علاقه او بودهاند. کیت ادگار، دنیل فرنک و بیل هِیز سهتنی هستند که تدوین اینکتاب بهعهده آنها گذاشته شده و میگویند آلیور ساکس هم مثل داروین، مشاهدهگری دقیق بود و از جمعآوری نمونهها لذت میبرد؛ نمونههایی که از مکاتبات گسترده او با بیماران و همکارانش به دست میآمدند. تدوینکنندگان «رودخانه آگاهی» همچنین میگویند ساکس مثل فروید بهسمت درک رفتار انسان کشیده شد و مانند جیمز، وقتی به موضوعات نظریای از نوع پژوهشهایی درباره زمان، حافظه و خلاقیت میپرداخت، توجهش به امر تجربه معطوف بود.
کتاب پیشرو ۱۰ فصل دارد که به اینترتیباند:
«نگاهی تازه به گیاهشناسی در قرن نوزدهم»، «سرعت»، «قدرت ادراک: حیات ذهنی گیاهان و کرمها»، «آنمسیر دیگر: فرویدِ عصبشناس»، «خطاپذیری حافظه»، «اشتباهی شنیدن»، «خویشتن خلاق»، «احساس مبهم ناخوشی»، «رودخانه آگاهی» و «نقطه کور: فراموشی و غفلت در علم».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
بنابراین از نظر فروید، یادآوری با اینکه به چنین مسیرهای عصبیای نیاز دارد (از آن نوعی که اکنون پشتیبانی طویلمدت مینامیم)، اما بسیار فراتر از اینمسیرها میرود و اساسا فرایندی پویا، دگرگونکننده، و بازسازماندهنده در تمام طول زندگی است. در شکلگیری هویت هیچچیز اساسیتر از قدرت حافظه نیست؛ هیچچیز به اندازه حافظه انسجام شخص را بهصورت یکفرد تضمین نمیکند. اما خاطرات تغییر میکنند، و هیچ کس به اندازه فروید نسبت به توان بازسازی حافظه حساس نبود، نسبت به اینواقعیت که خاطرات دائما بازبینی میشوند و مورد تجدیدنظر قرار میگیرند و ذاتشان بهواقع این است که از نو دستهبندی شوند.
آرنولد مادل با درنظر گرفتن توان درمانی روانکاوی و، در حالت کلیتر، با توجه به شکلگیری خویشتن شخصی، به سراغ اینموضوع رفت. او به نامهای که فروید در دسامبر سال ۱۸۹۶ به فلیس نوشته بود و در آن از عبارت Nachtraglichkeit استفاده کرده بود اشاره میکند و مادل فکر میکند این عبارت را به دقیقترین وجه میتوان به «بازرنویسی» ترجمه کرد.
اینکتاب هم با ۱۸۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۶۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما