خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: تمام مشاغل دنیا سختی کار خودشان را دارند؛ آنها که پا به عرصه رسانه گذاشتهاند هم با مشکلات خاص شغل خودشان دست و پنجه نرم میکنند با این تفاوت که خبرنگاران و روزنامهنگاران به مثال «کوزهگرانی که از کوزه شکسته آب میخورند» نتوانستهاند پیگیری خلأها و مشکلات صنفی خود را به جایی برسانند.
گروه «مجله مهر» که پیش از این در چند مطلب به دردسرهای خبرنگاری پرداخته بود این بار سراغ یکی از خبرنگاران استانی رفته است. چرا که به نظر میرسد فعالان رسانهای دور از مرکز، در سطح جدیتری با سختیهای این شغل میلاد حسینپور» مدیر سابق بخش استانهای خبرگزاری فارس - خبرنگار فعلی خبرگزاری مهر در خراسان شمالی و عضو هیأت مدیره خانه مطبوعات استان خراسان شمالی گفتو گو کردهایم.
دستمان به مسؤولان نمیرسد
گرچه یکی از عمده مشکلات مشاغل رسانهای به ویژه در استانها، موضوع بیمه و حقوق ناکافی است؛ اما اولین دغدغهای که این خبرنگار درباره آن گلایه میکند ناقص ماندن کار رسانهای در مناطق دور از مرکز است: «یکی از مشکلاتی که بیشتر خبرنگاران استانی با آن رو به رو هستند این است که در پیگیری سوژهها و پروندهها، دسترسی کمتری به مسئولان عالیرتبه دارند؛ برای همین هم معمولاً بخشی از کارشان ابتر میماند. خبرنگار استانی در مرحلهای که باید چالشی با مسؤول کشوری داشته باشد، از خبرنگاران مرکز عقب میمانند، ولو اینکه این مسئول کشوری یک مدیر کل در یک وزارتخانه باشد؛ نه خود وزیر یا حتی معاون وزیر! این دسترسی کم شهرستانها یا استانهای محروم باعث ناقص و نیمهتمام ماندن پروندههای خبرنگاران شده است.»
به گفته حسینپور، در استانها پس از گذشت مدتی، سوژهها تکراری میشوند؛ سوژههای تکراری که از یک نقطه مشخصی شروع میشوند و در نقطه مشخص دیگری به پایان میرسند: «همین محدود شدن سوژهها و تکراری شدن آنها در کنار دسترسی نداشتن به مسؤولان مربوطه باعث میشود، خبرنگاران هم رغبت خاصی به پیگیری سوژه ندارند و تمایل خود را از دست میدهند. اینطور بگویم که حتی خبرنگاران پیشکسوت و با تجربه شهرستانها و استانها نسبت به بعضی موضوعات، هرچند مهم باشند، بیحس میشوند؛ سوژه را دنبال نمیکنند و تلاشی برای تغییر شرایط نمیکنند. صرفاً به واسطه پیشه خبرنگاری گذران ایام میکنند و منتظر میمانند تا ببینند چه اتفاقی میافتد؛ یعنی هر چه پیش آید خوش آید!»
او امکان دسترسی به تجهیزات را کمی بهبود یافته میداند و میگوید: «از لحاظ دسترسی به امکانات و تجهیزات، در چند سال گذشته کمی اختلافات کمتر شده است. در گذشته امکانات فقط در تهران و کلانشهرها متمرکز بود اما این روزها به واسطه گسترش فروشگاههای اینترنتی، دسترسی به تجهیزات در شهرستانها بهتر شده است.» البته یادآوری میکند که هنوز هم تفاوت فاحش درآمد خبرنگاران استانی با خبرنگاران مرکز، توان آنها برای تهیه تجهیزات و امکانات را محدود میکند.
کسی به خبرنگاری استانی به عنوان شغل نگاه نمیکند
تقریباً غیرممکن است یک خبرنگار استانی رد بازگو کردن مشکلات خود، اسم بیمه را بر زبان نیاورد. حسینپور میگوید که تعداد خبرنگاران بیمه شده در استانها بسیار محدود است و خودش هم از سمت رسانه بیمه نشده است: «موضوع بیمه بسیار جدی است. ببینید؛ در استان خراسان شمالی خبرنگار بیمه شده وجود ندارد. میتوان گفت کسانی که در استان مشغول به کار رسانه هستند و بیمه شدهاند از تهران بیمه شدهاند؛ اینجا در استان ما تا جایی که میدانم فقط یک نفر که مدیر یکی از خبرگزاریها است از تهران بیمه شده. همین. دو یا سه نفر دیگر هم هستند که خودشان شخصاً خود را بیمه کردهاند.» او میگوید که این مشکل به تمام خبرگزاریها و رسانههای مکتوب و غیر مکتوب استانی برمیگردد و دلیل اصلی آن گردش مالی پایین در استانها است.
شنیده شده درآمد خبرنگاران استانی به طرز غیرقابل تصوری پایین است. حسینپور در این باره میگوید شرایط کار خبرنگاری استانی به جایی رسیده که تقریباً فقط افرادی را در این حوزه میبینیم که از اینجا مانده و از آنجا رانده شده باشند؛ یعنی انتخاب دیگری برای شغل خود ندارند که سراغ خبر میآیند! او میگوید: «خبرنگاران استانی به دلیل دریافتی ناچیزی که دارند به این فعالیت به عنوان یک شغل نگاه نمیکنند. افراد یا در سنین پایین هستند که هنوز زندگی مستقل ندارند؛ یا کسانی که متأهل هستند و همسرشان شغل دیگری دارد، کار خبری انجام میدهند.»
او میگوید این روزها اغلب خبرنگاری را از سر ناچاری انتخاب میکنند؛ در حالی که خبرنگار باید حرفه خود را دوست داشته باشد تا به چهارچوبهای اخلاقی و حرفهای آن پایبند بماند. حسینپور در ادامه به یکی از این آسیبها تحت عنوان استفاده ابزاری از رسانه، اشاره میکند: «بعضی به واسطه کار خبری مسیرهای دیگری را طی میکنند تا بتوانند به درآمد برسند؛ وگرنه میتوانم بگویم کسی را در استان نداریم که به عنوان شغل کار رسانهای انجام دهد. دریافتی آنها به قدری پایین است که نمیتواند خرج زندگی را بدهد؛ حتی زندگی با حداقلیات! حتی خبرنگار بخواهد قلمش را به کارت هدیهها هم بفروشد باز هم خرج زندگی از این شغل در نمیآید.»
به خبرنگار استانی اعتماد کنید
یکی دیگر از آسیبهایی که درآمد ناچیز خبرنگاری استانی در پی دارد، این است که خبرنگاران، در چند رسانه به صورت همزمان فعالیت میکنند. حسینپور چند رسانهای بودن را برای خبرنگاران مضر و خطرناک میداند و آن را اینطور توصیف میکند: «مثل این است که یک نفر چند دین یا تابعیت چند کشور داشته باشد. هر رسانه سیاستها و منافع مختلفی دارد و یک خبرنگار نمیتواند همزمان منافع و سیاستهای چند رسانه را به صورت همزمان تأمین کند. خبر ویژگیهایی در ذات خودش دارد، مثل تازه بودن و سریع بودن. یک خبرنگار که برای دو یا چند رسانه کار میکند چطور میتواند خبر را برای رسانههای خود به موقع و سریع منتشر کند. ممکن است رسانهای نسبت به یک سوژه نگاه حمایتی داشته باشد و رسانه دیگری، نگاه انتقادی؛ بنابراین چند رسانهای بودن افراد باعث خلل در فعالیت آنها میشود.»
حسینپور ادامه میدهد: «در آن طرف موضوع هم چنین شرایطی برای جامعه هدف نیز پسندیده نیست و باعث شکستن وجهه رسانه میشود. یعنی یک مدیر یا مسؤول وقتی با شخصی مواجه میشود که همزمان در دو یا چند رسانه کار میکند، او را فاقد هویت مشخص میداند و ممکن است او را به رسمیت نشناسد یا پاسخ درستی به او ندهد. بنابراین چندرسانهای بودن هویت خبرنگار را او میگیرد و او را به ابتداییترین فعالیتها مثل پوشش دادن نشست خبر محدود میکند؛ یعنی او ذات رسانه یعنی پیگیری سوژه دور میکند. البته هرکسی از هویت مستقل داشتن لذت میبرد و علت این شرایط همان موضوع درآمدهای ناچیز است. خبرنگار استانی ناچار میشود برای امرار معاش برای چند رسانه کار کند تا کمی کاستیهای درآمد خود را جبران کند البته دریافتیها به قدری ناچیز است که باز هم کفاف خرج زندگی را نمیدهد.»
او همچنین اعتماد رسانهها به خبرنگاران استانی را یکی از دغدغههای فعالان رسانه در مناطق دور از مرکز میداند و کیگوید: «برای خبرنگار استانی مهم آن است که در اتفاقهای مهم نقشآفرین باشد و همین موضوع یک هویت رسانهای را برای او میسازد. گاهی اوقات رسانه از مرکز به استان مورد نظر خبرنگار اعزام میکند؛ فرستادن خبرنگار از مرکز همیشه کار درستی نیست؛ شاید خبرنگاری که از مرکز میآید به موضوع اشراف داشته باشد اما احتمالاً با جغرافیا و جزئیات آشنا نیست. از طرف دیگر این موضوع باعث تضعیف خبرنگار استانی و همچنین القای حس بیاعتمادی به او در نگاه دیگران میشود.»
حسینپور معتقد است هدایت و حمایت خبرنگاران استانی توسط رسانهها مؤثر است: «اگر سوژه مهمی وجود دارد که بخشی از آن در استان و بخش دیگری در مرکز یا تهران است؛ باید وجه استانی را خبرنگار استانی پیگیری کند و وجه ملی را خبرنگار مرکزی؛ در نتیجه خروجی بهتری هم منتشر خواهد شد.»
درآمد پیشکش؛ کارت خبرنگاری بدهید!
او یادآوری میکند که در استانها خبرنگاران، حوزه تخصصی مشخصی ندارند که فقط در آن حوزه کار را پیش ببرند: «اگر خبرنگاری استانی در حوزهای به صورت تخصصی کار کند؛ کار را با شتاب بیشتری پیش میرود. ما در استان خراسان شمالی یک خبرنگار تخصصی حوزه ورزش داریم که اتفاقاً در خبرگزاری مهر هم فعال هستند؛ ایشان مسائل ورزشی را به طور جزئی و موشکافانه پیگیری میکند و این برای مخاطب عام کاملاً مشخص و روشن است. کار در حوزه تخصصی خصوصاً در شهرهای کوچک بسیار مؤثر است باعث میشود شخصی که تخصصی در یک حوزه فعالیت میکند؛ هم مورد وثوق و مورد اعتماد و مورد مشورت افراد دیگر قرار بگیرد و این برای همه روشن میشود که کار با نگاه کارشناسانه پیش میرود.»
این خبرنگار در پاسخ به این سوال که رسانهها چگونه باید از خبرنگاران استانی حمایت کند، گلایه میکند: «رسانه به خبرنگار استانی هویتی در حد کارت خبرنگاری هم نمیدهد. این سطح دغدغه خبرنگاران استانی است! چنین افرادی به چه پشتوانهای ترغیب به کار رسانه شوند؟ بعضی مسائل بسیار حداقلی است! اگر این هویت ایجاد شود و رسانه امرار معاش خبرنگار خود را تأمین کند، حتماً نتیجه کار رسانهای در استانها تغییر خواهد کرد و در پیگیری سوژهها و حل موضوعات تأثیر خواهد گذاشت. در حال حاضر خبرنگار تخصصی استانی در حقیقت فی سبیلالله کار میکند. اکثر خبرنگاران استانی دو شغلی یا چند شغلی هستند و خرج زندگی خود را از شغل دیگری تأمین میکنند. اما خواسته اصلی آنان داشتن یک هویت مستقل است و آن همان کارت خبرنگاری است. همان خبرنگار درجه یک ورزشی که گفتم، کارمند یک سازمان دیگر است و از نظر درآمدی انتظاری از رسانه ندارد، تنها خواستهاش کارت خبرنگاری است تا بتواند در حوزه فعالیت خود سوژههایش را پیگیری کند که همان را هم ندارد!»
حسینپور که عضو هیأت مدیره خانه مطبوعات استان خراسان شمالی است درباره فعالیت «خانه مطبوعات» و حمایت آن از خبرنگاران میگوید: «خانه مطبوعات یک نگاه صنفی به کار رسانه دارد و کسانی که در آن وارد شدهاند حداقل در استان خراسان شمالی نگاههای قدیمی دارند و دغدغههای آنها در نهایت به یک جشن روز خبرنگار یا کارت رفاهی برای خبرنگاران و این موضوعات ختم خواهد شد. پیگیریهای زیادی کردیم تا کلاسهای فنی تخصصی خبرنگاری و کارگاههایی را برگزار کنیم حتی از چهرههای رسانهای دعوت کردیم اما همانطور که پیشتر متذکر شد خانه مطبوعات بیشتر نگاه صنفی و خدماتی به موضوع رسانه دارد تا ارتقا سطح کیفی خبرنگاران.»
نظر شما