خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: در این روزها صبحت از برنامههای دولت چهاردهم است که بخشی از این برنامهها مربوط به حوزه فرهنگ هستند.
حسن صفرخانی کارشناس ارشد حوزه دیپلماسی فرهنگی در یادداشتی با عنوان «دولت چهاردهم و ضرورت توجه به دیپلماسی فرهنگی» که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته، به این موضوع و لزوم توجه به دیپلماسی فرهنگی پرداخته است.
مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانیم؛
یکی از ارکان حکمرانی در دنیای امروز؛ توجه به نگاه ملتها و دولتها به شناخت کامل و همه جانبه از یک کشور و ظرفیتهای آن در حوزههای مختلف از طریق توسعه دیپلماسی فرهنگی است؛ دیپلماسی فرهنگی نوعی دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است که شامل تبادل اندیشهها، اطلاعات، هنر، زبان و سایر جنبههای فرهنگی و ظرفیتهای اقتصادی؛ تجاری و بازرگانی میان کشورها و مردم آنان به منظور تقویت درک متقابل است ۱.
در این حوزه فرهنگ مهمترین ابزار دیپلماسی است؛ امروزه با استفاده از ابزار ارتباطات عرصههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و تکنولوژی، جهانی میشوند. در میان انواع دیپلماسی نوین اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی آموزش، دیپلماسی فرهنگی که همه این مجموعهها را شامل میشود از اهمیت ویژهای برخوردار است .۲ دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه میدهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی، به انضمام مردم معمولی و رهبران افکار، دولت مردان؛ گروههای مرجع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ارتباط باشند. نفوذ روی تودههای خارجی و گروههای مرجع تخصصی و آوردن آنها به صحنه بین المللی، به منظور فراهم آوردن فشار مؤثر به دولتهای آنها، در نظر گرفته میشود. دیپلماسی فرهنگی فرایند مؤثری است که در آن فرهنگ و ظرفیتهای مختلف اقتصادی؛ تجاری، بازرگانی علمی و فناوری یک ملت به جهان بیرون عرضه میشود و خصوصیات منحصر به فرد ملتها در ساحتها و حوزههای مختلف در سطوح دو جانبه و چند جانبه ترویج مییابند. تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی در حوزه سیاست خارجی و توسعه اقتصادی به حدی است که در عصر کنونی از توسعه مناسبات فرهنگی بهعنوان قدرت نرم در سیاست خارجی بحث میشود که عنوان دیپلماسی فرهنگی به آن میدهند و به معنای استفاده از ابزارها و مکانیسمهای فرهنگی برای معرفی و انتقال فرهنگ و تمدن و ظرفیتهای اقتصادی؛ علمی؛ و.... یک سرزمین به سرزمین و فرهنگ دیگر است.
مهمترین شیوه برای این مهم استفاده از قدرت نرم و توسعه گفتمان بین المللی و بهره مندی از دیپلماسی فرهنگی و عمومی برای ارائه روایت مورد نظر از ظرفیت کشور خود به جهانیان است و در مقابل، دشمنان یک ملت و کشور در عصر دهکده جهانی ارتباطات و عصر انفجار و توسعه اطلاعات؛ بدنبال جنگ نرم و ارائه روایتی مخدوش از یک ملت و کشور و دولت میباشند؛ اینجاست که جنگ روایتها معنا و مفهوم پیدا میکند همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: بنده همیشه میگویم: شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛.... من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد ؛۳
جامعه امروز جامعهای است که مرتب میخواهد از محیطش اطلاعات داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد و در هر لحظه بسیار متحول، متلوم و رنگبهرنگ است. بنابراین، اطلاعدادن واقعیتهای پیرامونی به افراد برایشان امر مهمی است؛ چراکه واقعیت را درست روایتکردن کمک میکند تا بتوانند درست تصمیم بگیرند.
یکی از مهمترین مسائل امروز عالم رسانه روایت و روایتگری است، آن هم بهخاطر جنگ روایتی است که در عالم وجود دارد. یک مؤسسه آمریکایی در اینباره میگوید ما در این قرن وارد جنگ روایت میشویم و هر کس بتواند روایت خودش را -به یک معنا گزارش خودش را- از پدیدهها در آن روز حاکم کند، آن روز حاکم است .۴
نکات بر شمرده از رهبر معظم انقلاب؛ میبایست عمق نگاه راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی شود و تمام تلاش و نگاه ملی کشور را به سمت استفاده حداکثری از دیپلماسی فرهنگی و عمومی برای روایت صحیح از ظرفیتهای ایران اسلامی معطوف نماید.
در موضوع طوفان الاقصی و جنگ غزه مشاهده کردیم که ایجاد روزنههایی برای روایت صحیح از وقایع غزه چه زلزلهای در نگاه ملتها و افکار عمومی و فشار آن بر دولتها بوجود آورد و تا عمق دانشگاههای آمریکا و اروپا رخنه کرد و مطالبات افکار عمومی جهان را بدنبال داشت و شکست آمریکا و اسرائیل را در تطهیر رژیم صهیونیستی رقم زد.
بر این اساس نقش و جایگاه دیپلماسی فرهنگی و عمومی بسیار حائز اهمیت و ارزشمند است و در حال حاضر که دولت چهاردهم در حال استقرار میباشد قطعاً به دنبال توسعه ارتباطات با جهان و کشورها و ملت هاست تا از طریق آن منافع ملی را تأمین و با توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی تأثیر ارزندهای بر تأمین رفاه اجتماعی ملت فراهم نماید و این مهم تحقق نمییابد مگر با تصمیم دولت چهاردهم مبنی بر توسعه نگاه ملی به دیپلماسی فرهنگی به عنوان پیشران توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی.
دولتها و ملتها و تجار، بازرگانان و سرمایه گذاران هنگامی به ایجاد مناسبات اقتصادی با ملت و دولتی تمایل پیدا میکنند که اطلاعات دقیق و صحیحی از ظرفیتهای مختلف یک کشور داشته باشند و این مهم در اختیار دیپلماسی فرهنگی و عمومی است.
با توجه به نقش روایتگری صحیح از ظرفیتهای اقتصادی در تعاملات اقتصادی خارجی و همچنین نقش هویتساز دیپلماسی عمومی، کاربست این نوع دیپلماسی در جهت کاهش انگارههای متفاوت تأثیرگذار بر همکاریهای اقتصادی با کشورهای هدف، میتواند نقش مهمی در حفظ و گسترش همکاریهای مذکور داشته باشد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بعنوان متولی اصلی دیپلماسی فرهنگی و عمومی و راهبر و سیاست گذار و قرار گاه فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران نقش تعیین کننده در معرفی ظرفیتهای مختلف کشور به جهانیان دارد.
متاسفانه هنوز در کشور نگاه ملی به ضرورت توجه جدی به حوزه دیپلماسی فرهنگی و عمومی و نقش پیشران آن در توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی شکل نگرفته است و بی توجهی به این مهم در حوزه باور دولت مردان و هم در حوزه برنامههای توسعه اقتصادی، هم در حوزه قوانین و مقررات ملی، هم در حوزه تأمین منابع مالی و اعتباری هم در حوزه ساختار و اختیارات و تشکیلات متناسب بچشم میخورد وشاهد نقص و آشفتگی در این موضوع مهم هستیم.
شاید خیلی جالب باشد که حتی مردم کشورهای همسایه از ظرفیتهای حوزههای مختلف ایران بی اطلاع باشند و گاهاً وقتی در کشور ما حضور پیدا میکنند و برنامههای مناسبی برای ایشان فراهم میشود با قاطعیت میگویند نگاه ما قبل از سفر به ایران و بعد از سفر ۱۸۰ درجه متفاوت میباشد و این نشان از تلاش حداکثری دشمنان ما برای ارائه تصویر مورد نظرشان از ایران به عنوان کشوری عقب افتاده؛ وابسته و بدون داشتن ظرفیتهای اقتصادی و.... و دولت و مردمی خشن و دور از تمدن معرفی شده است و متأسفانه این روایت با تلاش امپراطوری رسانهای غرب و البته بی توجهی ما در اهمیت دادن به ظرفیتهای دیپلماسی فرهنگی و عمومی در ذهن مخاطب خارجی نشسته است و هرگاه با تلاش مدیران و کارشناسان حوزه دیپلماسی فرهنگی اقدامات ارزشمندی برای شکستن هیمنه روایت گری غرب انجام شده شاهد تغییر نگاه به ایران هستیم و این یعنی علی رغم امکانات و عده و عده دشمنان در جنگ نرم؛ حضور با صلابت در عرصه جنگ نرم و شناختی میتواند منشأ تغییرات شناختی، ذهنی و عینی در نگاه مخاطبان به جمهوری اسلامی ایران باشد.
ایران اسلامی دارای ظرفیتهای ارزشمند در حوزههای مختلف میباشد که به برخی از آنها اشاره میشود. ظرفیتهای ارزشمند ایران در حوزه گردشگری با توجه به منابع و ذخایر صنعت گردشگری که جز ۱۰ کشور برتر در این حوزه میباشد. ظرفیتهای ارزشمند ایران در حوزه شرکتهای دانش بنیان و پارکهای علم و فناوری که میتواند ایران را به قطب سرمایه گذاری در حوزه دانش بنیانها در منطقه تبدیل نماید.
ظرفیتهای ارزشمند ایران در حوزه بهداشت و درمان و رتبه برتر در گردشگری سلامت در حوزههای مختلف درمان شامل ظرفیتهای ارزشمند ایران در حوزه ترانزیت کالا و خدمات، ظرفیتهای ارزشمند ایران در حوزه سرمایه گذاریهای متنوع در کمربند سرمایه گذاری مکران و مناطق آزاد تجاری، ظرفیتهای ارزشمند ایران در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر تولید فیلم و سریال؛ آثار موسیقی؛ هنرهای تجسمی؛ کتاب و صنایع دستی و.....، ظرفیتهای ارزشمند در حوزههای فناوریهای نوین و ظرفیتهای اقتصادی، تجاری، صنعتی و کشاورزی است.
اما این ظرفیتها در درون کشور قفل شده و کمتر به دنیا معرفی شده؛ البته ضرورت توجه به رفع مشکلات داخلی از حوزههای زیر ساختی و قوانین و مقررات گرفته تا حمایت و سرمایه گذاری ملی قطعاً مهم است اما نکته مهمتر گره زدن این ظرفیتها به زنجیرههای اقتصادی و بازرگانی جهان و حضور در برابر چشم جهانیان و شناخت جهان؛ ملتها؛ دولتها و افکار عمومی و مردم جهان و سرمایه داران و سرمایه گذاران از این ظرفیت هاست و این مهم اتفاق نمیافتد مگر از طریق دیپلماسی فرهنگی و عمومی و ایجاد ظرفیت در دستگاه دیپلماسی فرهنگی و عمومی کشور برای معرفی ظرفیتهای کشور در عرصه بین الملل بزبان روز و با اقتضائات کشورهای هدف و همچنین توجه خاص و الزام آور به قرارگاه دیپلماسی فرهنگی و بهره مندی حداکثری از فناوریهای نوین در حوزه دیپلماسی فرهنگی و توسعه روایت نگاری صحیح از ظرفیتهای کشور در حوزههای مختلف و عرضه این روایت به افکار عمومی و تخصصی جهان.
بنابراین دولت چهاردهم در راستای توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی با جهان و تأمین منافع ملی و رفاه و آسایش ملت و توسعه نگاه عزت آفرین به ایران اسلامی و ایرانیان میبایست به حوزه دیپلماسی فرهنگی به عنوان پیشران توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی و روایتگری صحیح، برزو، کارآمد و مؤثر از ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران توجه و عنایت لازم را داشته باشد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را به عنوان گرانیگاه توسعه مناسبات بین المللی مورد توجه قراردهد.
-----------------------------------------------------------------------------------------
۱- (Washington, DC: Institute of World Politics Press, ۲۰۰۹), ۷۴.
۲- خرازی محمدوندی آذر، زهرا. (۱۳۸۸). تأثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها. مدیریت فرهنگی، ۳(۶)، ۱۰۷-۱۲۲. SID. https://sid.ir/paper/۱۹۹۶۹۷/fa
۳- رهبر انقلاب اسلامی در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت (۲۱/۹/۱۴۰۰)
۴- خجسته حسن https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=۴۹۱۹۴
نظر شما