۲۲ مرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۲۲

در قالب یک یادداشت مطرح شد؛

تاملی بر برنامه «امتداد»/ نگاه فلسفی به پدیده‌ها و سینمای هالیوود

تاملی بر برنامه «امتداد»/ نگاه فلسفی به پدیده‌ها و سینمای هالیوود

یک نویسنده سینما با مرور برنامه تلویزیونی «امتداد» در شبکه چهار سیما به نگاه فلسفی این برنامه به پدیده‌ها اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، نیما بهدادی‌مهر فعال رسانه و نویسنده سینمایی در یادداشتی به تحلیل برنامه «امتداد» شبکه چهار پرداخته است که هر هفته با مورد توجه قراردادن یک سوژه نگاهی ریشه‌ای و تاریخچه‌ای به آن دارد.

در متن این یادداشت آمده است:

«هستی شناسی و ماهیت شناسی هر پدیده یا رخدادی باید معطوف به تبعیت نظریه پردازان و تحلیلگران از دانش ماقبل و مابعد باشد. دانش ماقبل یعنی ریشه بروز و نمود یک پدیده از کجا بوده و چه سیر و تحولاتی را پشت سر گذاشته است و از سوی دیگر دانش مابعد به جستار ذهنی نسبت به پسامدهای یک پدیده یا رخداد اشاره دارد.

از این منظر برنامه گفت‌وگومحور «امتداد» تلاش داشته است تا رنگی نو را به پژوهش فلسفی نسبت به موضوعات مختلف بپاشد و بر همین مبنا زمینه اصلی و بن مایه‌ای که برای تامل مختصر بر این برنامه گفت‌وگو محور داشته‌ام از همان کلیدواژه پرسشی چرا و چگونه تبعیت می‌کند. یعنی چرا باید «امتداد» را دید؟ و نکته دیگر اینکه چگونه می توان این برنامه را در پهنه سینمای ایران نیز امتداد داد؟

به واقع، نفس پرداختن برنامه «امتداد» به هالیوود و کارگردانان نامی‌اش یا حتی تمرکز بر برخی فیلم‌های ساخته شده مانند «ماتریکس» کاملا در امتداد با بن مایه فلسفی و ایدئولوژیک این برنامه است اما در کنار توجه ویژه‌ای که سازندگان برنامه بر سینمای غرب داشته‌اند، این سوال نیز مطرح می‌شود که چرا سینمای ایران با وجود ظرفیت‌های بالقوه‌اش در نمایه سازی، زیست فلسفی و اجتماعی در مدار تحلیلی امتداد نگنجیده و چرا «امتداد» را به این سو هدایت نکنیم تا برنامه‌ای درباره کارگردانان و بازیگران ایرانی بسازد و جایگاه اجتماعی و فلسفی آن‌ها را تبیین کند، یا از سوی دیگر سازندگان برنامه را به تحلیلی نوانگار از برخی رخدادهای حماسی و ورزشی مانند حماسه ملبورن ارجاع دهیم تا مخاطبان بومی و عام از برنامه‌ای لذت ببرند که بازتاب شناسه‌های مشترک و آشنا برای ایرانی‌هاست.

آنچه برشمردم در این معناست که آسیب بنیادین برنامه‌سازی و فیلم‌سازی و سریال‌سازی در وهله اول دوری از کلیدواژه ایران و ملت، در وهله دوم پافشاری بر نسخه‌های ایدئولوژیک و در وهله سوم دوری از روح زمان برای برنامه‌سازی است. برنامه «امتداد» برای گریز از همه چالش‌هایی که برشمردم تلاش داشته تا رویکردی بینابینی را اتخاذ کند. از یکسو رویکرد ایدئولوژیک برنامه به سینمای غرب کاملا با ساختار کنونی مدیریت رسانه در تلویزیون همخوانی دارد و از سوی دیگر ارجاعات برنامه به برخی کلیدواژه‌های فلسفی و اجتماعی در قسمت مرتبط با فوتبال این تداعی را در ذهن مخاطبان ایجاد می‌کند که «امتداد» نه به تمامه قرار است بازتاب جامع خوانش‌های ایدئولوژیک از رویدادها و پدیده‌ها باشد و نه آنچنان خام‌دست و ساده انگار که صرفا برخی محتواها را در ساختاری کلیشه‌ای به مخاطبان عرضه کند.

به بیان بهتر برنامه «امتداد» را می‌توان نمایه‌ای آشکار و جدی از تلاش در راستای ساخت برنامه برای مخاطبانی دانست که تعریف متفاوتی از سرگرمی دارند و جنس مطالباتشان از رسانه بیش از آنکه رنگ و لعابی از خوانش سلبریتی محور داشته باشد بیشتر به سویه‌هایی از محتوا وابسته است که بتواند دریچه‌ای همسو با نوع نگاهشان را برایشان بسازد.

در عین حال نمی‌توان برخی از کاستی‌های این برنامه را نیز اشاره نکرد. اگرچه «امتداد» به واسطه مخاطبان هدفی که داشته و نیز بستر پخشی که دارد (شبکه ۴) تلاش داشته تا متفاوت از دیگر برنامه‌های گفت‌وگو محور تلویزیون باشد اما در نگارش متن‌های مربوط به کلیپ‌ها در دام کلیشه‌های ساده انگارانه افتاده است.

برای مثال اینکه بخواهیم پدیده‌ای جهانی چون فوتبال را در پوشش کلیدواژه وظیفه گرایی بازتحلیل کنیم و نقش‌بندی وظیفه فردی و گروهی را در یک کل مفهومی به نام هم پوشانی موقعیت فردی در دفاع تیمی تقلیل دهیم از اساس تحلیل فلسفی از فوتبال، تاکتیک‌هایش، موج بخشی‌های اجتماعی و نشاط افزایی هایش و در یک مفهوم کلی الهام بخش بودن آن در بازتولید مفهوم امید را به بیراهه کشانده‌ایم.

در حقیقت اینکه فوتبال به طور رسمی از کجا آغاز شد و چه تحولاتی را پشت سر گذاشت تا به قول کارشناس برنامه در قالب یک آئین یا حتی دین نمایه شود، نشان دهنده این نکته است که فعالیت‌های پژوهشی مرتبط با این قسمت خاص اگرچه در تلاش برای نونمایی تحلیلی بوده اما گاه با نوعی رویکرد شتابزده در تحلیل همراه بوده است که این نکته برای برنامه‌ای که به استناد تیتراژ ابتدایی تلاش دارد تا به امتداد و اعماق رخدادها و پدیده‌ها نفوذ کند یک گل به خودی آشکار است.

در نهایت نباید این نکته را از یاد ببریم که هر برنامه‌ای قطعا مخاطبان خودش را دارد و سویه انتقادی این مطلب بیشتر ناظر بر بهبود کیفی این برنامه در ادامه مسیرش است و نه رد کامل محتوای آن و چشم‌پوشی تلاش‌هایی که برای ساخت آن انجام شده است.»

کد خبر 6193407

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha